تناقضهای کارت سوخت سفید
گویا خون بعضی از مردم، از بعضیهای دیگه رنگینتره؛ یا شایدم سفیدتر باشه؛ چون بعد از سیمکارتهای سفید، خبر سهمیلیون کارت سوخت سفید راه افتاده و این سؤال مطرح شده که چطوری ممکنه وقتی مردم برای چند لیتر سهمیه تحت فشارن، سهمیلیون کارت سوخت فعال وجود داشته باشه که نه معلومه در اختیاره چه کسایی قرار گرفته و نه مشخصه که چقدر سهمیه بهشون اختصاص داده شده. حالا بعد از گذشت یک ماه، هنوز هیچ سازمان یا نهادی پاسخ شفافی به ابهامات مطرحشده ندادن؛ البته در پیگیریهای هفت صبح، هیچیک از کارشناسان وجود کارتهای رانتی رو نه تکذیب کردن و نه تأیید. کاوه همتی، در گزارش «تناقضهای کارت سوخت سفید» بهطور کامل به پیگیریهای انجامشده پرداخته که میتونید در صفحه جامعه امروز روزنامه هفت صبح بخونید.
از سگکشی تا آدمکشی
اواسط پارسال بود که در نزدیکی فرودگاه امام خمینی، مردم متوجه شعلههای آتیش شدن که در کنار جاده، زبونه میکشید. وقتی مأموران آتشنشانی رسیدن، متوجه شدن که این یه آتیش ساده نبوده؛ توی این آتش، دو جسد هم در حال سوختن بودن. اینطوری شد که پای تیم جنایی وسط اومد و فیلم دوربینهای مداربسته، باغ ایرج رو بهعنوان آخرین محل خروج خودروی این دو مرد سوخته، شناسایی کرد. ایرج بازداشت شد و گفت که اونها، برای چوبدزدی به باغش میرفتن و چوبها رو پشت ماشینشون جاسازی میکردن. من هم با اسلحهای که سگهای ولگرد اطراف باغ رو میکشتم، بهشون شلیک کردم و اجسادشون رو سوزوندم. ایرج، قتل رو گردن گرفته اما اظهار ندامت نمیکنه و میگه مقتولین، سارقان سابقهدار بودن. وکیلش هم ادعا میکنه که ایرج، بیماره و بیماریش باعث پرخاشگریش شده؛ حالا باید دید که این دفاعیات تا چه اندازه میتونه برای ایرج مفید باشه. فاطمه شیخعلیزاده در گزارش «از سگکشی تا آدمکشی» بهطور کامل به جزئیات این قتل دلخراش پرداخته که میتونید در صفحه رویداد امروز روزنامه هفت صبح بخونید.
مردم از سهام خود بیخبرند
در دولت هشتم بود که با شعار گسترش مالکیت عمومی، کاهش فقر، توانمندسازی اقشار کمدرآمد، و مهمتر از همه، مردمیسازی اقتصاد، سهام عدالت روی کار اومد. اونموقع کسی اطلاع چندانی از جزئیات این طرح نداشت که البته امروز هم اوضاع هیچ فرقی نکرده و بعد از 15 سال، هنوز این طرح یکی از پیچیدهترین و مبهمترن طرحهای اقتصادیه کشوره. واقعاً این سهام عدالت چیه؟ چرا حتی در پرداخت سودش هم شفاف نیست؟ کلاً گویا سهام عدالت یه راز سربهمهره که مردم قرار نیست ازش خبر داشته باشن؛ البته در شرایطی که دارایی 400هزارمیلیارد تومانیشون در دست دولته. اگه شما هم جزو افرادی هستید که میپرسید اصلاً سهام عدالت چی هست و چه نفعی به حال مردم داره، حتماً گزارش آزاد کلهر رو در سایت و کانال هفت صبح بخونید. در گزارش با عنوان «مردم از سهام خود بیخبرند» بهطور کامل به جزئیات این طرح اقتصادی بلاتکلیف پرداخته شده.
لاتاری خودرو در بازار انحصاری
بازار خودرو دقیقاً کی قراره آروم بگیره؟ بازاری که این روزها، صحنه نمایش پارادوکسی شده که در اون، شعارهای خصوصیسازی، جای خودشون رو به واقعیت تلخ انحصار دادن؛ توی یک سال گذشته، خروج دولت از مدیریت مستقیم خودروسازان بهعنوان نسخه شفابخش برای تنظیم بازار و برقراری تعادل بین عرضه و تقاضا معرفی شد. اما وضعیت پرتلاطم بازار و افزایش بیسابقه قیمتها، نشون داد که مدیریت دولتی در لایههای پنهان، باعث شده که شکاف قیمتی بین کارخونه و بازار، به یه دره عمیق تبدیل بشه! حالا کارشناسان میگن که دولت با حفظ انحصار و جلوگیری از ورود رقبای خارجی، عملاً فضایی گلخانهای ایجاد کرده که در اون خودروسازان بهجای ارتقای کیفیت، به مدیریت لاتاری خودرو مشغول شدن. مدلی که نهتنها تقاضای واقعی رو پوشش نمیده، بلکه با تبدیل خودرو به ابزاری برای سفتهبازی، سرمایههای خرد رو از بخشهای مولد خارج و در گردونه قرعهکشی حبس میکنه. موضوعی که مونا موسوی در گزارش «لاتاری خودرو در بازار انحصاری» به اون پرداخته. این گزارش در سایت و کانال هفت صبح قابلدسترسیه.
زندگی اینجا صبر میخواهد
بحرانهای اقتصادی، همه رو تحت فشار قرار میده اما بعضیها رو بیشتر؛ خانوادههایی که مجبورن بین نان شب و مدرسه، یکی رو انتخاب کنن. خونههاشون اغلب کپریان و با یه بارون و وزش باد، دیگه جایی برای خوابیدن ندارن. اینها شرایط زندگی مردم در گورشونه؛ روستایی دورافتاده در جنوب سیستانوبلوچستان که فاصله 200کیلومتری با چابهار داره و البته فاصله خیلی بیشتری با امکانات. اهالی این روستا مسیرهای ارتباطی محدودی دارن و نبود زیرساختها و پراکندگی خدمات، باعث شده که سالها در حاشیه بمونن. به همه این زنجیره محرومیت، بیشناسنامهبودن رو هم اضافه کنید؛یعنی نداشتن یارانه، نداشتن بیمه، نداشتن امکان تحصیل رسمی و نداشتن دسترسی آسان به درمان. رها قویدل، بین ساکنان این روستا رفته و در گزارشی، از شرایط زندگیشون نوشته که حتی از حداقلها هم بیبهره هستن. این روایت میدانی از روستای گورشون رو میتونید با عنوان «زندگی اینجا صبر میخواهد» در سایت و کانال هفت صبح بخونید.
