کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۰۴۷۲
تاریخ خبر:
پارادوکس تصمیم‌گیری در ساختار حکمرانی

مدیریت در حلقه‌ بسته‌ جلسات

مدیریت در حلقه‌ بسته‌ جلسات

چرا سیاست در برابر چالش‌های واقعی، همچنان در لابه‌لای صورتجلسه‌ها گرفتار است؟

هفت صبح، محمد حاجی‌مومنی | در ایران، هر بحرانی که سر برمی‌آورد، پشت در اتاق‌های پر ازدحام جلسات متوقف می‌شود. نشست‌های پیاپی برگزار می‌شوند، صورتجلسه‌ها انباشته می‌شوند، اما آنچه تغییر نمی‌کند، کیفیت زندگی مردم است. جلسه‌ها به جای آنکه موتور محرک تصمیم‌سازی باشند، به ایستگاه تعویق و تعلل تبدیل شده‌اند؛ پدیده‌ای که بیش از هر چیز، تحلیل اعتماد عمومی را به دنبال داشته است. این گزارش، سفری است به درون ساختار حکمرانی دولتی که در حلقه‌ بی‌پایان نشست‌ها گرفتار مانده است.


جلسه به عنوان نشانه‌ کار، نه وسیله‌ حل مسئله

در بسیاری از موارد، جلسه از جایگاه اصلی خود به عنوان ابزار حل تعارض و تسریع تصمیم‌گیری خارج شده و به خودی خود به هدف تبدیل شده است. فرهنگ حاکم بر بسیاری از نهادهای دولتی و سیاستی، بر این باور استوار شده که تشکیل جلسه، حتی بدون نتیجه، معادل با «فعال بودن» و «پیگیری امور» تلقی می‌شود. این نگاه، به تدریج فضای سیاست‌گذاری را از تمرکز بر نتیجه و کارآمدی به سمت تشریفات و ظاهرگرایی سوق داده است.

 

گزارش‌های متعدد خبری از جلسات مقابله با آلودگی هوا، خشکسالی، بحران‌های ارزی یا ساماندهی بازارهای اقتصادی، حاکی از چرخه‌ تکراری بحث و بررسی بدون تغییر معنادار است. در جریان بحران‌های زیست‌محیطی مانند وضعیت دریاچه ارومیه، سال‌ها نشست‌های متعدد در سطح ملی و استانی برگزار شد؛ در حالی که پیشرفت طرح‌های احیایی همچنان کند و بعضاً متوقف ماند. در حوزه‌های اقتصادی نیز، سیاست‌هایی چون مدیریت بازار ارز یا قیمت‌گذاری کالاهای اساسی، قربانی تأخیرهای بی‌پایان در تصمیم‌گیری شدند.

 

پارادوکس تصمیم‌گیری گروهی؛ وقتی اجماع، عامل کندی می‌شود

در تبیین علمی این پدیده، نظریه «تفکر گروهی» (Groupthink) که توسط ایروینگ جانیس در دهه ۷۰ میلادی مطرح شد، راهگشاست. بر اساس این نظریه، گروه‌هایی که در تلاش برای حفظ انسجام و همگرایی درونی خود هستند، به تصمیم‌هایی سطحی و محافظه‌کارانه تن می‌دهند. این نوع تصمیم‌گیری، ریسک‌گریز است و به تأخیر در انتخاب‌های سخت یا جنجالی منتهی می‌شود. در بسیاری از جلسات سیاستی ایران، همین پدیده مشهود است؛ جلسه‌ای که به جای مواجهه‌ صریح با اختلافات یا اتخاذ تصمیم‌های قاطع، در گزارش‌دهی کلی و تکرار دستورکارهای گذشته متوقف می‌شود.

 

نتیجه آن است که تصمیم‌های نهایی یا بسیار دیر اتخاذ می‌شوند یا چنان مبهم هستند که زمینه‌ اجرایی پیدا نمی‌کنند و نتیجه آن گزارش‌هایی می‌شود که رهبر انقلاب آنها را مهمل می‌خواند. همزمان، فرهنگ سلسله‌مراتبی و پرهیز از پذیرش مسئولیت، به گسترش «مسئله‌گریزی» در جلسات دامن زده است. مسئولان ترجیح می‌دهند تصمیم‌های حساس را به کمیته‌های بعدی، کارگروه‌های تازه یا بررسی‌های بیشتر موکول کنند. این مدل از اداره‌ امور، در بحران‌هایی چون شیوع کرونا در ماه‌های نخست سال ۱۳۹۹ به‌وضوح دیده شد؛ جایی که تصمیم‌گیری‌های قاطع برای قرنطینه یا مدیریت سفرهای نوروزی بارها به تأخیر افتاد و زمینه‌ شیوع گسترده‌تر بیماری را فراهم کرد.

 

هزینه‌های پنهان جلسه‌زدگی بر پیکره‌ سرمایه اجتماعی

یکی از پیامدهای جدی این فرهنگ، فرسایش تدریجی اعتماد عمومی است. شهروندانی که بارها شاهد برگزاری جلسه‌های پرطمطراق درباره‌‌ مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا محیط زیستی شده‌اند، اما تغییری در کیفیت زندگی خود مشاهده نکرده‌اند، دچار نوعی بی‌اعتمادی ساختاری می‌شوند.

 

تحقیقات Governance Lab در دانشگاه نیویورک نشان می‌دهد که تأخیرهای مکرر در تصمیم‌سازی، بیشترین تأثیر را در شکل‌گیری احساس ناکارآمدی دولت‌ها دارد. این تأخیرها، نوعی بی‌حسی جمعی نسبت به تغییرات واقعی ایجاد می‌کند و مشارکت اجتماعی را به تدریج تضعیف می‌کند. در فضای سیاسی ایران، تکرار خبرهایی چون «تشکیل کارگروه ویژه»، «بررسی کارشناسی در کمیسیون‌های تخصصی» یا «تصویب در جلسات متعدد» بدون ارائه‌ گزارش اجرایی روشن، به گسترش شکاف میان دولت و ملت دامن زده است. این شکاف، چنانچه ترمیم نشود، خطر نهادینه شدن بدبینی سیاسی را در پی خواهد داشت؛ پدیده‌ای که مشارکت در انتخابات یا حمایت عمومی از سیاست‌های اصلاحی را دشوارتر می‌کند.

 

از سوی دیگر، هزینه‌های اقتصادی جلسه‌زدگی نیز قابل اغماض نیست. تعویق در تصمیمات مهم اقتصادی، فرصت‌های سرمایه‌گذاری، رشد تولید و افزایش اشتغال را از بین می‌برد. در فضای کسب‌وکار، هر تأخیر در تصمیمات کلیدی معادل با افزایش ریسک، کاهش انگیزه و فرار سرمایه‌های خرد و کلان است.

 

 تجربه‌ جهان؛ از جلسات فشرده به مدیریت چابک

بررسی تجربه‌ کشورهایی چون نیوزیلند، فنلاند و آلمان نشان می‌دهد که کارآمدترین دولت‌ها، جلسات کوتاه، هدفمند و شفاف برگزار می‌کنند. در این کشورها، هر جلسه الزاماً با دستورکار روشن، تقسیم مسئولیت مشخص و مهلت زمانی برای اجرای تصمیمات همراه است. دولت نیوزیلند در مدیریت بحران کرونا، با برگزاری جلسات کابینه‌ کوتاه اما مؤثر، توانست در کوتاه‌ترین زمان، تصمیم‌های قرنطینه‌ای سختگیرانه و بسته‌های حمایتی را تصویب و اجرایی کند.

 

این مدل نشان می‌دهد که چابکی در تصمیم‌سازی، عامل مهمی در افزایش مشروعیت حکومت و اعتماد عمومی است.الگوی موفق کشورهای پیشرو، بر اهمیت جایگزینی فرهنگ «جلسه برای جلسه» با فرهنگ «تصمیم برای اقدام» تأکید دارد. در این مدل، هر جلسه به منزله‌ آغاز یک اقدام مشخص تعریف می‌شود، نه ابزاری برای تعویق بحران‌ها یا حفظ ظاهر فعالیت.

 

عبور از جلسه‌زدگی با تصمیم‌سازی شجاعانه

سیاست ایران برای عبور از این چرخه‌ فرساینده نیازمند یک بازنگری جدی در سازوکار جلسات مدیریتی است. جلسه باید به ابزار تصمیم‌سازی تبدیل شود، نه به هدف خودبسنده‌ حکمرانی. ضروری است که جلسات با دستورکار محدود، زمان‌بندی مشخص، تعیین خروجی روشن و الزام به گزارش‌دهی به افکار عمومی برگزار شوند.

 

سیاستمداران و مدیران باید جسارت تصمیم‌گیری قاطع، مسئولیت‌پذیری در برابر نتایج و شفافیت در عملکرد را سرلوحه کار خود قرار دهند. بازسازی سرمایه‌ اجتماعی، افزایش اعتماد عمومی و بهبود کیفیت حکمرانی در گرو عبور از فرهنگ جلسه‌زدگی و حرکت به سوی سیاست‌ورزی نتیجه‌محور است. آینده‌ سیاسی کشور، نیازمند سیاستمدارانی است که بیشتر عمل کنند تا وعده دهند؛ بیشتر تصمیم بگیرند تا جلسه برگزار کنند.


 

کدخبر: ۵۹۰۴۷۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر