نبوغ ایرانی، قربانی فقر مدیریت داخلی| فریس رضوانی؛ از مهاجرت تا تأسیس برند شخصی

رضوانی نایت؛ نبوغ ایرانی، فرصت سوخته در صنعت خودروی ایران
هفت صبح| فریس (فردیس) رضوانی، طراح نابغه ایرانی، خودرویی ساخت که جهان را شگفتزده کرد؛ اما در وطنش، استعدادهایی چون او زیر آوار بیتدبیری و انحصار دفن میشوند.
نبوغی برخاسته از خاک جنگ
در دنیایی که لوکسگرایی با امنیت در تضاد است، یک ایرانی با نامی پرطنین در جهان خودرو، مرز این دو را درهم شکسته: فریس رضوانی. مردی که با برند «رضوانی موتورز»، خودرو را از یک ابزار حملونقل، به سنگر بقا تبدیل کرد. آخرین محصول او، «رضوانی نایت»؛ یک شاسیبلند زرهپوش با قلبی ایتالیایی و روحی آمریکایی، باز هم توجه رسانههای جهانی را به نبوغ طراحان ایرانی جلب کرده است.
از مهاجرت تا تأسیس برند شخصی
فریس رضوانی در دل سالهای پرالتهاب جنگ ایران و عراق متولد شد. کودکیاش با سایه جنگ رقم خورد اما آنچه از آن دوران با خود به غرب برد، نه زخم که اشتیاقی عمیق به ساختن سپرهایی برای زندگی بود. مهاجرت به آمریکا و تحصیل در طراحی صنعتی، او را به کمپانیهایی چون فراری و استونمارتین رساند اما بلندپروازیاش او را محدود نکرد.
رضوانی نایت؛ کابوس زرهپوش آخرالزمان
در سال ۲۰۱۴ برند شخصی خود را در کالیفرنیا پایهگذاری کرد: Rezvani Motors. اولین محصولش «Beast» نام داشت؛ رودستری تهاجمی اما آغازگر یک مسیر طوفانی بود. شهرت جهانی رضوانی زمانی تثبیت شد که «Rezvani Tank» را معرفی کرد؛ خودرویی که چیزی بین خودرو، زرهپوش نظامی و وسیلهای برای بقا بود.
اما «رضوانی نایت»، اوج این مسیر است؛ خودرویی که جسارت طراحی، هیجان فنی و منطق بقا را در قالب یک شاسیبلند لوکس و خشن گرد هم آورده. این خودرو بر اساس لامبورگینی اوروس ساخته شده اما از نظر شخصیتی فرسنگها با آن فاصله دارد. طراحی بدنه به گونهای است که گویی از دل فیلمهای دیستوپیایی بیرون آمده؛ رنگ خاکستری تفنگی، خطوط زاویهدار و چراغهای باریکِ تهدیدآمیز، آن را به تانکی بدل کردهاند که برای میدان جنگ شهری آماده است.
عملکردی فراتر از انتظار، تجهیزاتی برای بقا
نایت از یک موتور ۴ لیتری V8 توئینتوربو سود میبرد که توسط تیم رضوانی تقویت شده و به ۸۰۰ اسب بخار قدرت میرسد. شتاب صفر تا 100 در ۳ ثانیه، آن را همتراز با سوپراسپرتهای طراز اول دنیا قرار میدهد. اما نقطه اوج، «پکیج شوالیه تاریکی» است که این خودرو را به یک سنگر متحرک بدل میکند.
این پکیج شامل شیشهها و بدنه ضدگلوله، سیستم حفاظت زیرین در برابر مین و انفجار، لاستیکهای رانفلت نظامی، سپر فولادی، سیستم دید در شب، آژیرهای هشدار، ماسکهای گاز، اسپری فلفل و سیستم اینترکام داخلی است. درون کابین حس و حال یک پناهگاه فوق پیشرفته را تجربه میکنید؛ جایی که تکنولوژی و بقا دست در دست هم میدهند.
ستارگان هالیوود، مشتری خودروهای رضوانی
از هالیوود تا واحدهای امنیتی، مشتریان رضوانی از نخبگان قدرت، ثروت و ماجراجوییاند. چهرههایی چون کریس براون، جیمی فاکس، جو روگن و برخی نیروهای ویژه از مشتریان برند او هستند. اما پرسش مهمتر این است: چرا ایران، زادگاه فریس رضوانی، هیچگاه نتوانست بستر فعالیت چنین نبوغی باشد؟
نخبگان جهانی، فراموششدگان وطنی
نخبگان ایرانی زیادی در دنیا درخشیدهاند؛ از صنعت خودرو گرفته تا پزشکی، تکنولوژی، هنر و فضا. اما آنچه ما در داخل داریم، نه بهرهمندی از نخبگان که مدیریت فشل، سیاستزدگی و ترجیح واسطهگری به نوآوری است. رضوانی اگر در ایران میماند، شاید امروز پشت میزهای ادارات، درگیر کاغذبازی بود یا نهایتا یکی از دهها استعداد خاموشی که با وعدهها دفن میشوند.
صنعت خودروی ایران، گروگان بیکفایتی و واردات تحمیلی
وضعیت امروز صنعت خودروی ایران، تقابلی تلخ است. ما که وارث مهندسان خلاق هستیم، برای تأمین نیاز بازار به سراغ مدیران و محصولات کشورهایی میرویم که خود، مانع ورود آزاد خودروهای جهانی به ایران هستند؛ چین، کشوری که در بسیاری از موارد از صادرات فناوری خود به ایران خودداری میکند اما ما به اجبار از آنها خودرو میخریم.
چینیها با زرنگی، بازار خودروی ایران را به زمین بازی انحصاری خود تبدیل کردهاند، آن هم با کیفیتی که در بازارهای دیگر، اغلب حرفی برای گفتن ندارد. محصولات با کیفیت و پرفروش چین در جهان تا به امروز شاید چند مورد انگشتشمار بوده باشند، اما فارغ از هر کیفیتی تمام خودروهای چینی با قیمتی چند برابر قیمت جهانی آنها در بازار ایران عرضه شده است. مافیای ایرانی - چینی نهتنها جلوی واردات رقبای جدی را گرفتهاند، بلکه با همکاری برخی مسئولان، دست بالا را در سیاستگذاری صنعت خودروی ایران دارند. نتیجه چیست؟ بازاری فقیر از نوآوری، خالی از رقابت واقعی و سرشار از انحصار.
رضوانی، آنچه میتوانستیم باشیم
در چنین شرایطی، چهرهای مانند فریس رضوانی نمادی از آن چیزی است که میتوانست باشیم اما نیستیم. او ثابت کرد که ایرانی میتواند در صدر باشد، به شرط آنکه رهایش کنیم تا پرواز کند.رضوانی نایت، فقط یک SUV زرهی نیست؛ یک پیام است. پیامی برای جهانی ناآرام، برای مردمی که امنیت میخواهند و برای نسلی که میداند، نجات همیشه از درون آغاز میشود. شاید وقت آن رسیده باشد که ما هم به جای جنگیدن با نبوغ، از آن دفاع کنیم.