هفت صبح| ‌تهرانِ ظهر. گوشی‌ها روی میز، منوی اپلیکیشن‌های سفارش غذا باز است و بحث غذا به یک محاسبه اقتصادی تبدیل شده است. «پرس کامل بگیریم یا نیم‌پرس؟» صدای یکی از همکاران به گوش می‌رسد که می‌گوید «نیم‌پُرس بگیر؛ هم ارزون‌تره هم زیادی نمی‌خوریم». او کلیت ماجرا را این طور خلاصه می‌کند: دیگر اندازه غذا موضوعیتی فراتر از میزان گرسنگی دارد. بحث پول است، حساب و کتاب و تلاش برای کم‌خرج‌تر گذراندن زندگی روزمره. کافی است یک دور در اپلیکیشن‌های سفارش غذا بزنید. منوها پر شده‌اند از گزینه‌های «نیم‌پُرس»: نیم‌پرس جوجه، نیم‌پرس چلوکباب، نیم‌پرس خورشت قیمه و حتی نیم‌پرس لوبیا پلو که آنها را چند ماه پیش فقط به‌عنوان آیتم‌های فرعی می‌شد دید. حالا اما نیم‌پرس از حاشیه منوها بیرون آمده و دارد بخش مهمی از انتخاب‌های مشتریان را تشکیل می‌دهد.

 

 یک انتخاب اقتصادی، نه سلیقه‌ای


تا چند سال پیش اگر کسی نیم‌پُرس غذا سفارش می‌داد، معمولا دلیلش لاغری بود یا اینکه علاقه به زیاد خوردن نداشت. اما امروز ماجرا فرق کرده است. قیمت تمام غذاها طوری افزایش یافته که خیلی‌ها حتی توان پرداخت هزینه یک پرس کامل را ندارند. این‌جا نیم‌پُرس تبدیل شده به گزینه اقتصادیِ اصلی. در یکی از منوها، نیم‌پرس چلوکباب ساده را حدود 180 تا 250 هزار تومان می‌بینید، اما پرس کامل همان غذا بیش از 340 هزار تومان قیمت دارد. یک مشتری که کارمند اداره‌ای در مرکز شهر است، می‌گوید: «خبری از اون سال‌ها که می‌تونستی یک پرس کامل با خیال راحت بخوری نیست. الان اگه بخوای خرجت رو کنترل کنی، باید نیم‌پِرس بگیری، حتی اگه سیر نشی.»این جمله ساده، حرف خیلی از کسانی است که مقابلِ صفحه موبایل نشسته‌اند و به منوی سفارش آنلاین چشم دوخته‌اند.

 

حتی قیمت‌های نیمه هم سنگین‌اند


علاوه بر مشتری‌ها، رستوران‌داران هم با واقعیت جدید دست‌وپنجه نرم می‌کنند. جالب اینجاست که حتی نیم‌پُرس هم ارزان نیست. در بعضی رستوران‌ها، قیمت نیم‌پُرس غذاهایی که زمانی ارزش اقتصادی داشته‌اند به سطحی رسیده که دیگر تفاوت زیادی با پرس کامل چند هفته قبل ندارد. حالتی که بین مشتری نوعی حس «کوچک شدن سفره بدون کاهش هزینه» به وجود می‌آورد.

 

از پشتِ صحنه رستوران‌ها


ماجرا از نگاه صاحبان رستوران‌ها هم قابل تامل است. یکی از رستوران‌داران در شمال تهران که سال‌هاست در حوزه غذا فعالیت دارد، می‌گوید: «وقتی هزینه اجاره، دستمزد پرسنل و قیمت مواد اولیه را کنار هم می‌گذاریم، می‌بینیم که فشار خیلی زیاد شده. قبل‌ترها خیلی‌ها پرس کامل می‌گرفتند و ما هم سودمان را می‌بردیم. حالا اما اگر نیم‌پُرس نگذاریم، بخش زیادی از مشتری‌های آنلاین را از دست می‌دهیم. اگر هم بگذاریم، سودمان کم می‌شود. بین بد و بدتر، باید بدتر را انتخاب کنیم.»

 

تغییر رفتار مصرف


تجربه آدم‌های عادی هم نشان می‌دهد انتخاب غذا دیگر مسئله مزه یا گرسنگی نیست، بلکه یک تصمیم اقتصادی است. دانشجویانی که چند سال پیش به‌طور معمول یک پرس غذا سفارش می‌دادند، حالا ترجیح می‌دهند نیم‌پرس بگیرند تا بار هزینه سنگین‌ نشود. زوج‌های جوان، خانواده‌ها، کارمندان و حتی کسانی که قبلا مصرف زیاد داشتند، حالا دنبال کم‌خرج‌ترین گزینه هستند.

 

نشانه‌های اقتصاد در منو


این تغییر در انتخاب‌ها فراتر از یک مسئله فردی است. رواج غذای نیم‌پرس، یک نشانه اقتصادی است. نشانه‌ای که از وضعیت درآمدها و هزینه‌ها خبر می‌دهد. وقتی مردم مجبورند به سراغ نیم‌پرس بروند تا سفره‌شان را جمع‌وجور کنند، یعنی شاخص‌های اقتصادی بزرگ‌تر هم دارند اثرشان را در منوی رستوران‌ها نشان می‌دهند.

 

آینده نیم‌پُرس


آیا این وضعیت ادامه‌دار خواهد بود؟ اگر تورم مواد غذایی و هزینه‌های زندگی همین مسیر را ادامه دهد، بعید نیست «نیم‌پُرس» دیگر حتی به‌عنوان گزینه اقتصادی هم دیده نشود، بلکه به قالب استاندارد سفارش غذا در تهران تبدیل شود و پرس کامل به بخش لوکس منوها منتقل شود. شاید در منوی غذا، گزینه‌های جدیدی مثل یک نعلبکی غذا هم برای خودش جا باز کند و مثل ژاپنی‌ها غذا بخوریم! در چنین وضعیتی، شاید چند سال بعد وقتی عکس‌های قدیمی از سفره‌های پرغذا را نگاه کنیم، با تعجب بپرسیم: «آیا واقعا آدم‌ها آن‌وقت‌ها این‌همه غذا را توی یک پرس می‌خوردند؟»

 

رونق نیم‌پُرس در تهران بلکه نتیجه کشش اقتصادی مصرف‌کنندگان و فشار هزینه‌های زندگی است نه از سر مد یا از سر ذوق. این پدیده، روایت بی‌صدایی است از تغییر طرز رفتار مردم با غذا به‌عنوان بخشی از مدیریت دخل و خرج. امروزه در تهران، انتخاب غذا یک کار سخت شده است. باید حساب‌وکتاب شود، ارزان‌ترین منو انتخاب شود و اگر بشود، برای دفعات بعدی باز هم همان انتخاب شود. نیم‌پُرس الان چیزی فراتر از یک اندازه غذا و در واقع نماد روزگار اقتصادی مردم است.