یادداشت| تاریخ تبریز وامدار «آقای میراث»

ارگ غمانگیزترین فصل میراث تبریز و چه بسا ایران است
هفت صبح، فرشید باغشمال| «تبریزِ دهه 70» در بحبوحه غائلههای سیاسی، تنگناهای اقتصادی و ساختوسازهای پس از جنگ، مملو از خطاها و خدمتهای پرشمار است. در آن وضع آشفته، همهچیز اولویت داشت، جز میراث فرهنگی! اینجا بود که مردی از خویش برون آمد و میراث فرهنگی شهر را به آغوش کشید، برای خانههای تاریخی تبریز «پدری» کرد؛ موزهها را سامان داد، بار ارگ و ربعرشیدی را به دوش کشید و از همه مهمتر، بازار تاریخی تبریز را جهانی کرد. سخن از استاد «اکبر تقیزاده» معمار، مرمتگر و مدیر دلسوز میراث فرهنگی آذربایجانشرقی در دهه 70 است.
مهندس تقیزاده، متولد 1327 در محله تاریخی نوبر تبریز است. او نیز مانند بسیاری از بزرگان این شهر، درسخوانده «دبیرستان فردوسی» است و فوقلیسانس معماری را در دانشگاه ملی (شهید بهشتی امروز) گذرانده است. از او به عنوان نخستین مدیر میراث فرهنگی در آذربایجانشرقی یاد میشود. گرچه اداره میراث، پیش از تقی زاده در تبریز وجود داشت، اما صِرفاً روی کاغذ بود! ضعف بودجه، کمبود نیروی انسانی و از همه مهمتر، ضعف بستر قانونی، اجازه نمیداد میراث فرهنگی به عنوان یک نهاد فعال و تاثیرگذار در استان دیده شود. مجموع اعتبارات میراث فرهنگی آذربایجانشرقی که اردبیلِ امروز نیز جزوی از آن بود، کمتر از 5 میلیون تومان بود. تقیزاده در چنین شرایطی، سال 1374 وارد میراث فرهنگی تبریز شد و دوره تحول این مجموعه را رقم زد.
تبریز، دارالسلطنه قاجار، روزگاری گنجینه خانههای تاریخی بود؛ گنجینهای که با توسعه بیرویه شهر، رو به زوال نهاد. امروز کمتر از یکصد خانه تاریخی در تبریز باقی است. اگر نبود همت و مدیریت مهندس تقیزاده، همین خانهها نیز در دهه 70 تخریب شده بود. استاندار آذربایجانشرقی در دهه 70، در خاطرات خود نقل میکند که «یک روز مهندس تقیزاده آمد و گفت آقا چه نشستهای که در محله مقصودیه، در حال تخریب یک خانه نفیس تاریخیاند.
با اصرار آقای تقیزاده، قبل از خواندن نماز، به محله مقصودیه رفتیم. ساختمان با ارزش و نفیسی بود که رها کرده بودند. سقفش ریخته بود و زیرزمین پر از خاک شده بود... آن خانه را 3 میلیون تومان خریدیم! آقای تقیزاده شروع به مرمت خانه کرد و همزمان به من اطلاع داد که پشت آن ساختمان، سه بنای دیگر هم هست که ارزش تاریخی دارند؛ یکی از بناها متعلق به دوره زندیه، یکی دیگر متعلق به عصر صفویه و دیگری هم مربوط به دوران قاجار.
هر سه خانه را هم خریدیم؛ هر چهار خانه را مرمت کردیم و دیوارهای آنها را برداشتیم و با یکدیگر ادغام کردیم و آنجا ساختمان دانشکده بین معماری و شهرسازی تبریز شد.» و امروز مجموعه خانههای تاریخی گنجهای، قدکی، صدقیانی و بهنام، از زیباترین پردیسهای دانشگاهی ایران است.
از ایدههای مردمی مهندس تقیزاده در دوران مدیریت میراث، مردمیسازی حوزه مرمت و احیا است، حتی با توصیه او، کارگاههای مرمت آثار، به سوی عموم باز میشوند تا مردم بتوانند از نزدیک طرحهای مرمت را ببینند. او خانههای تاریخی را تجلی هویت و وحدت فرهنگی ایرانیان میداند. طرح ملی پردیسان، پروژهای است که از سال 1378 تا 1386 بر اساس همین باور ملیگرایانه شکل گرفت و منجی بخش اعظمی از خانههای تاریخی ایران شد.
تحول موزهای تبریز توسط مهندس تقیزاده رقم خوردهاست. خانهموزههای مشروطه، قاجار، سنجش و سفال، با تدبیر استاد تقیزاده، حفظ و احیا شدهاند و امروزه به عنوان موزههای تخصصی و جذاب در تبریز شناخته میشوند. ساماندهی و مرمت اساسی «موزه آذربایجان» (از طرحهای آندره گدار) از دیگر اقدامات مهندس تقیزاده در این سالها است.
افسوس که با تغییر دولت در سال 84، ایدههای جذاب مهندس برای راهاندازی موزههای موضوعی نظیر موزه تئاتر عروسکی، موزه ادیان، موزه نجوم، موزه کودک، موزه محرم و موزه نگارگری، ره به جایی نبرد. باور اساسی مهندس تقیزاده در مدیریت، تکیه بر همراهی مردم است. همین باور باعث شد محتوای موزههای تبریز در دهه 70 با همراهی خاندانهای اصیل و قدیمی تبریز به خوبی تامین شود.
اقلام ارزشمندی که امروز در موزه مشروطه، موزه قاجار و موزه سنجش در معرض دید عموم است، مرهون همین روحیه ایشان است. اوج مردمداری مهندس تقیزاده، در مرمت، احیا و ثبت جهانی بازار تبریز به ثمر نشست. آن طور که خودشان نقل میکنند: «بازار، اهمیت خـود را از دست دادهبود. تجار فرش، راهی پاساژهای اطراف شدهبودند و برخی حجرهها تبدیل به انباری شده بود.
این وضعیت را تنها با کمک بازاریان میشد اصلاح کرد. وقتی اولین سراها و تیمچههـا، مرمت شـد، بازاریان دیدند که «مرمت» چـه تاثیـری بر کار و کاسبیشان دارد. راستهها، تیمچهها، سراها و دالانها، بـا مشارکت و مدیریت بازاریان، به سامان رسیدند.» چطور ممکن بود قشر سنتی بازار را متقاعد کرد که به دیوار حجره خود میخ نزدند، در معبر جلوی حجره، بساط نچیند، کف حجره را آب نگیرد و در مغازه اجاق روشن نکند؟
اما تکتک اصناف، با همراهی و تعصب ستودنی، میراث را در احیای بازار یاری کردند. نتیجه مردممداری مهندس تقیزاده این شد که بازار تبریز به ثبت جهانی رسید و جایزه معماری آقاخان را از آن خود کرد. نام مهندس تقیزاده، بیش از هر موضوعی با ماجرای غمانگیز ارگ، عجین است. امام جمعه وقت تبریز بر اجرای پروژه مصلی اصرار داشت. پیشنهاد دولت نیز این بود که بگذارند حفاریهای محوطه ارگ آغاز شود، در عوض، مصلی با هزینه دولت در جایی دیگر احداث شود.
پیشنهادی که فیالمجلس، مورد پذیرش امام جمعه قرار گرفته بود. خود مهندس تقیزاده در مصاحبهای گفته «خطای بزرگ ما این بود که این توافق را صورتجلسه نکردیم.» چند روز بعد، عدهای برخلاف آن توافق شفاهی، لودرها را راه انداختند و شد آنچه نباید میشد. لایههای تاریخی محوطه ارگ، زیر و زبر شده بود و دیگر قابلیت حفاری نداشت. نقل است در میان نخالههای ارگ، خشتهای ایلخانی و کتیبههای کوفی دیده شده بود.
در مستند «آقای میراث» که اخیراً توسط دوست مستندسازم علی خیرخواه تهیه شده، از مهندس پرسیدم، سخن تازهای درباره ارگ دارید؟ به سختی و با بغضهای پیاپی پاسخ داد: «هفته قبل، یکی از دوستانم میگفت این بنا ظرفیت ثبت جهانی دارد. حیف است! شروع کنیم پروندهاش را کار کنیم. دوست دیگری گفت، دیگر شدنی نیست. ارگ غمانگیزترین فصل میراث تبریز و چه بسا ایران است.»