دولت گوش کند| نارضایتیها در سیستان و بلوچستان به سطح هشدار رسیده است

قطعیهای برق در گرمای بالای چهل درجه مردم را به ستوه آورده است
هفت صبح، محمد بلوچزهی| بهرغم امیدواریها و انتظارهای بهوجود آمده پس از روی کار آمدن دولت چهاردم پیرامون تلطیف فضای آشفته و بحرانزده سیستانوبلوچستان و ترمیم شکاف عمیق بین دولت و مردم بلوچ و نیز جبران همه سرخوردگیهای ایجاد شده چند سال اخیر، حال با گذشت نزدیک به یکسال از روی کار آمدن دولت وفاق آنچه در زیر پوست این استان میگذرد بسیار نگرانکننده است و در حد هشدار.
همچنین در صورتی که فضای موجود بیش از این درک نگردد و آلام و مصائب بیشمارش با برداشتهای سلیقهای و سطحینگریها زیر فرش مصلحتاندیشی پنهان شود، بیتردید دیری نخواهد پایید که موج نارضایتیهای بیسابقه در جایی و سر هموارراهی و در دل بزنگاهی خود را عیان نماید و تبعات غیرقابل جبران و خسارتبار آن دولت را با چالشهای متعدد و پیوسته سیاسیواجتماعی روبهرو سازد و هزینههای بالایی بر جامعه نیز تحمیل کند.
شاید این چند گزاره پاسخی هشدارآمیز باشد به همه آن خوشخیالیها و خوشبینیها و خوانشهای نادرستِ فضای سیاسیواجتماعی سیستانوبلوچستان که به نظر میرسد رضایتبخش دانستن آن از طرف مقامات محلی دولت بیشتر ریشه در همان بیگانگی با سیاست و ضعف تحلیل وضعیت و شرایط غمبار موجودِ استانی دارد که فضای آن را میتوان به آتش زیر خاکستر تعبیر کرد.
نباید از نظر دور داشت که ناتوانی مقامات محلی در تعامل سازنده با خواص و نیز در همراهی با گروههای مرجع و تأثیرگذار مردمی، تداوم رویکرد مدیریتی دولت گذشته، نداشتن برنامه مدون و مشخص برای رفع شکاف و برچیدن دیوار بیاعتمادی، در پیش گرفتن راهبرد ناصواب جابهجایی مدیران سیاسی به جای تن دادن به تغییر و تازه نفس و چابک نمودن بدنه مدیریتی، انفعال و روزمرگی در سطوح مختلف مدیران، فشل بودن بیش از پیش سیستم پاسخگویی و اداری، ناتوانی در پاسخ به مطالبات مردمی را میتوان بخشی از عوامل دخیل در بهوجود آمدن چنین وضعیتی دانست.
همچنین نارضایتی گروههای مرجع و تأثیرگذار که در این دوره از انتخابات کمترین دخالت و تاثیرگذاری را برای روی کارآمدن دولت دکتر پزشکیان داشتهاند جای خود اما حالا عملکرد و رویکرد عصا بهدست کارگزاران استانی بیگانه با سیاست آن نه تنها در جذب و همراهی این گروه و پایگاه موثر ناکام مانده و توفیری کسب ننموده بلکه حتی نتوانسته همان سرمایه اجتماعی دولت را که در انتخابات برخلاف جریان پای صندوقهای رأی آمدند و چشم بر همه ناملایمتیها و زخمزبانها بستند و برای روی کارآمدن دولت آستین بالا زدند همچنان با خود همراه کنند و همدل.
بیترید یکی از اساسیترین مؤلفههای سنجش رضایتمندی مردم و پویایی و نشاط در هر جامعه و نیز تحلیل موقعیت و موفقیت دولت به سطح تعامل جامعه محلی، خواص و همینطور مشارکت و همراهی و همدلی توده مردم با برنامههای دولتی و کارگزاران محلی دولت برمیگردد که در سیستانوبلوچستان نه تنها این تعامل و همراهی و همدلی پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ صورت نگرفته بلکه رویکرد در پیش گرفته شده سبب سرخوردگی سرمایه اجتماعی دولت گردیده.
از یک سو فقدان مانیفست و در پیش نگرفتن راهبرد مشخص در عرصه سیاست و همینطور انتصابات غیرمرتبط و گماردن نیروهای غیرسیاسی در جایگاههای تعیینکننده سیاسی مانع از جذب نخبگان و کنشگران سیاسی شده است از سوی دیگر نیزعمل ننمودن به وعدههای انتخاباتی و برآورده نساختن خواست و مطالبات عمومی و نیز فشار بیش از پیش بر زندگی روزمره ناکامیها و نارضایتیهای متعددی را در عرصه اجتماعی برای دولت تا این زمان رقم زده است.
ناترازی در بخشهای مختلف از جمله قطعیهای عذابآور و مکرر برق که در گرمای بالای چهلدرجه سانتیگراد اتفاق میافتد و عدم مدیریت آن و نیز هم وضعیت بغرنج ارتباطات و افت شدید کیفیت مکالمات تلفنهای همراه و اینترنت و از طرفی افزایش تعرفههای انرژی در چنین وضعیتی به مثابه نمک بر زخم مردم پاشیدن است و درجه عصبیت موجود در جامعه را بالا بردن!
به هر روی حالا در چنین شرایط و موقعیتی دولت دو راه بیشتر پیشرو ندارد یا که دست به اقدامی عاجل در آستانهای یکسالگی خود در این استان بزند و با تجدید نظر در رویکرد و مشی فعلی راهبردی تازه را برای کاهش حجم بالای نارضایتیها و ناترازیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و افزایش سرمایه اجتماعی خود پیشه کند و اوضاع بغرنج فعلی را سامان ببخشد یا اینکه همین روند کژدارومریز کنونی را ادامه دهد و رویه معمول هرچه پیش آید خوش آید را! همین.