معرکهگیری بلاگرها در تئاتر و سیل
چهره های اینستاگرامی که برای جذب فالوئر دست به دامن صحنه نمایش، بلایای طبیعی و اورژانس شدند
روزنامه هفت صبح| فکرش را میکردید یک روز پای شاخهای اینستاگرامی پرفالوئر به دنیای تئاتر هم باز شود؟ تصورش را میکردید که یک روز بلاگرهای عجیب غریب را در بلکباکس ببینید که بعد از نمایش مقابل تشویق تماشاچیان تعظیم میکنند و دستهگل هدیه میگیرند؟ یکبار دوازدهم و بار دیگر هجدهم اسفندماه در عمارت نوفللوشاتو تهران نمایشی برگزار شده که در آن دو شاخ مجازی بازی میکردند و همین موضوع صدای بسیاری از بازیگران تئاتر را درآورده.
دو بازیگری که حضورشان همه را شوکه و متعجب کرده علی کوچولو و شادی کاتب نام دارند. علیکوچولو یک مرد درشتاندام با ریش بلند است که یک دستار (سربند) مشکی روی سر خود دارد و در همه ویدئوهای اینستاگرامی دارد محتوای زرد «هشت ریشتری» تولید میکند. شادی کاتب را با دماغ عملی، گونههای برجسته و جراحیهای به شدت اغراق شده ممکن است بشناسید. او اوایل به خاطر تبریک عجیب غریب تولد مشهور شده بود. مثلا یک نفر پولی به حساب شادی واریز میکرد تا این بلاگر تولد دوستش را تبریک بگوید. او نیممیلیون فالوئر و علی کوچولو یکمیلیون فالوئر دارد.
ورود این دو نفر به نمایش با واکنشهای زیادی از سوی بازیگران تئاتر روبهرو شد. پست شبنم مقدمی بیشتر از هر بازیگر دیگری دستبهدست شد. او نوشته بود: « این همه جوان ِ بااستعداد و قابل، که بهخون ِ دل و هزار هزینه درس خواندهاند، دوره و کلاس گذراندهاند، هزار امید در دل پروراندهاند، نگاه میکنید، در را بهرویشان میبندید، به ریششان میخندید و بعد این کارها را با این آدمها روی صحنه میفرستید؟ توضیحتان چیست؟ مسئولش کیست؟
یک نفر این افتضاح را گردن بگیرد.» مقدمی نوشته است: «صحنه، حتما ارث ِ پدر ِ هیچکس نیست! اما پر واضح است جای هرکس و ناکسی روی صحنه نیست! و نام ِ هر لاطائلاتی که بر سکویی اجرا میشود نمایش نیست!تئاتر قداست نه، اما حرمت دارد! آبرو دارد، اصالت دارد. هیچکس، احدی، صاحب تماشاخانه شخصی یا هرکس که گمانش میرود صِرف ِ دوزاردهشاهی پول ِ ته ِ جیبش سرمایهگذار ِ تئاتر است یا هرآنکس که نمیدانیم به چه دلیل مجوز اجراهای اینچنین سخیف و بیمحتوا را صادر میکند، به هیچ بهانه، اعم از پول یا ... اجازه بیاحترامی به ساحت ِتئاتر و اهل ِ آن را ندارد.» شادی کاتب هم در استوری خود توضیحاتی داده و گفته: «آخه من اصلا نمیدونستم تئاتر چیه؟ من چه جرمی مرتکب شدم که اینطور میگویند. این افراد که دم از آزادی میزنند کاری کردند که دیگر از یک فرسخی تئاتر رد نخواهم شد.»
قصه این نمایش چیست؟ ماجرا از لحظه سقوط یک هواپیما در یک جزیره شروع میشود. جزیرهای که متعلق به آدمخوارهاست و زامبیها در آن تلاش میکنند تا سرنشینان هواپیما را طعمه خود کنند. ورود کودکان زیر 8سال به این نمایش ممنوع است. کارگردان این تئاتر (رضا حماطی) قبلا هم نمایشهای کمدی موزیکال دیگری روی صحنه برده که مخاطبانش با تئاترهای فاخر متفاوت است. آنها معمولا با پوسترهای رنگی در سینماهای قدیمی مثل تجریش، سینما آستارا یا سینما فردوسی تهران اجرا میشوند.
حاشیه دومی که بلاگرها درست کردند در سیستان و بلوچستان رخ داده. این روزها برخی از گروههای دلسوز مردمی تلاش میکنند تا به مردم سیلزده این استان کمک کنند. در این بین اینفلوئنسرها هم از کمک کردن بهعنوان ابزاری برای جذب فالوئر استفاده میکنند؛ برای مثال یکی از این چهرهها اخیرا بین کودکان مناطق روستایی این استان قرار گرفته و در حالی که چند کودک محلی اطرافش را گرفتهاند به آنها میگوید: «عجب پوستی دارید. ما برای اینکه رنگ شما شویم چند جلسه باید سولاریوم برویم.»
سپس رو به دوربین و خطاب به فالوئرهایش میگوید: «بچهها اینا باورشون نمی شد و میگفتند این حرف را می زنید تا همدردی کنید. تا اینکه عکس یه دستگاه سولاریوم رو نشونشون دادم.» این بلاگر لباس هلال احمر به تن دارد و همین باعث شد که برخی از کاربران توئیتری از این موضوع بیشتر عصبانی شوند. آخرین خبر رسمی از سیل را مدیرعامل آب و فاضلاب این استان داده و گفته است: «در جریان سیل اخیر ۱۲ شهرستان استان در محاصره سیل قرار گرفتند و آب شرب ۲۵۸روستا به دلیل آسیبهای وارده به تأسیسات با قطعی آب مواجه شد.»
آخرین دردسر بلاگرهای اینستاگرام هم به اورژانس مربوط میشود. اخیرا یک بلاگر چالش اینستاگرامی درست کرده و در آن میگوید که اگر با فردی با اورژانس تماس بگیرد و در تماس اول پاسخ او را بدهند، به او مقداری پول هدیه خواهد داد. روابطعمومی اورژانس تهران این کاربر اینستاگرام را معرفی نکرده، اما گفته بهدنبال این چالش فقط در یک هفته بیش از چهار هزار مزاحم تلفنی ثبت شده است.