کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۸۸۲
تاریخ خبر:

خشم ناگهانی آقای بیضایی

خشم ناگهانی آقای بیضایی

درباره هنر سانتر کردن و هنر گریه کردن و هنر سخنرانی و هنر کینه ورزانه

روزنامه هفت صبح| یک:   آقای ترابی عزیز به عنوان یک وینگر ملی‌پوش، با اعتماد به نفس پشت همه کاشته‌ها و ضربات آزاد و کرنرها می‌رود و همه آنها را خراب می‌کند! در بازی با آلومینیوم مشخص نبود چی در ذهن ترابی می‌گشت که با سماجت و البته ناشیگری همه کاشته‌ها را به تیر اول می‌فرستاد و به سادگی دفع می‌شدند.

 

کلا تیم پرسپولیس دوره گل محمدی رابطه خیلی خوبی با ضربات کاشته و شروع مجدد نداشته است. از ترابی بدتر سعید صادقی که از ارسال یک سانتر موفق در هربازی هم ناتوان است. سروش رفیعی شرایط بهتری از این دو نفر دارد. با این حال بهترین سانتر کننده پرسپولیس در ترکیب اصلی دانیال اسماعیلی‌فر است که مشخص نیست چرا ضربات کرنر را به او نمی‌سپارند.

 

و خب همه این شکایت‌ها مال وقتی است که عالیشاه در زمین نیست. عالیشاه متخصص ضربات کاشته و ارسال است. پس این بخش را این‌گونه تمام کنیم که تکرار کنیم: آقای ترابی به خودت بیا. 

 

دو:  یکی از هنرهای بازیگری رایج در سینمای ایران ، متعلق به بانوان محترم و بازیگران پرسابقه‌ای است که تخصصشان در گریه کردن و شیون کردن است‌. مثلا سرکار خانم گیتی معینی و یا خانم ناهید مسلمی و همین طور از جوانترها چهره‌های هنرمندی مثل ریما رامین‌فر و یا شبنم مقدمی و حتی ژاله صامتی عزیز.

 

باید بگویم که همیشه شکل مبالغه آمیز سوگواری و گریستن  این بازیگرها موجب ضعف اعصاب در من می‌شد و خب خیلی‌ها این را جزو هنرهای این بازیگرها قلمداد می‌کردند تا این‌که مصاحبه‌ای تصویری دیدم از یک بازیگر بزرگ که گریستن و گریه کردن طبیعی را اصلا جزو هنرهای بازیگری قلمداد نمی‌کردند.

 

این هنرمند عقیده داشت که در زندگی عادی ما معمولا سعی می‌کنیم جلوی گریه خود در میان جمع را بگیریم. آنچه هنر بازیگری است نشان دادن تلاش یک کاراکتر برای نشکستن بغضش است و این تعامل و این مواجهه شخصی است که هنر بازیگری را شکل می‌دهد.

 

این تلاش (که عموما به گریه هم منتج می‌شود) شالوده هنر بازیگری در این صحنه‌ها را شکل می‌دهد. آن وقت است که متوجه شدم چرا صحنه گریستن هدیه تهرانی در چهارشنبه سوری و یا  قطره اشک نیکی کریمی در سارا این قدر موثر و قدرتمند هستند. 

 

سه:  ما از طرفداران دکتر ظریف هستیم اما ایشان چقدر در این یکی دو ماهه سخنرانی کرده‌اند! دیگر تعدادشان از دستمان خارج شده است. به نظرم ایشان به یک مدیر برنامه احتیاج دارند که بین سخنرانی‌هایشان یک فواصل منظم زمانی ایجاد کنند.  مشخص است که جملات وایده‌های دکتر ظریف بازتاب‌ها و واکنش‌های متعددی در سطح رسانه و در سپهر سیاسی کشور به وجود می‌آورند اما افراط در این حضورهای رسانه‌ای کمی عجیب به نظر می‌رسد. 

 

چهار: تکه فیلمی دیدم از استاد بیضایی که در حال تعریف روزی هستند که خبر درگذشت فروغ فرخزاد را شنیده بودند. این که در حال تماشای فیلمی از پازولینی در یک کانون فیلم بوده‌اند و حضور یک منتقد خوش سخن ایتالیایی و یک مترجم ایرانی.

 

بیضایی به هنگام یاد کردن از این جلسه و مترجم فارسی ناگهان به گلوله‌ای از خشم و کینه بدل می‌شود و در حالیکه قرار بوده حرف‌هایش به ماجرای مرگ فروغ ختم شود در چند جمله پیاپی با غضب از بی‌هنری و بی‌سلیقگی فلان مترجم و اصطلاحاتش درآن جلسه  یاد می‌کند آن هم جلسه‌ای در پنجاه سال قبل!

 

این قطعه، هم یادآور حافظه دقیق استاد بیضایی است و هم نشانه آن کینه و خشمی که در بسیاری از آثارش ناگهان بیرون می‌زنند. البته که شاید استنتاج چندان دقیقی نباشد. قبول دارم. 

 

کدخبر: ۵۵۳۸۸۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر