کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۱۷۳۱۰۷
تاریخ خبر:

اولین گفتگو با همسر شهید محسن حججی

حالا کسی نمانده که ماجرای شهید مدافع حرم محسن حججی را نشنیده باشد؛جوانی که تیرماه ۱۳۷۰ در اصفهان به‌دنیا آمد و مردادماه ۱۳۹۶ در سوریه به شهادت رسید.

جام جم با «زهرا عباسی» همسر این شهید مدافع حرم، به بهانه شهادت همسرجوانش به‌گفتگو نشسته‌؛ شیرزنی که تمام قد پشت همسرش ایستاده و می‌گوید:« شهادت محسن افتخارخانواده ‌ماست.»

**** چند وقت با همدیگر زیر یک سقف زندگی کردید؟

- ما ۱۱ آبان ۹۱ عقد کردیم؛ ۹ مرداد ۹۳ ازدواج کردیم و زیر یک سقف رفتیم. تنها فرزندمان علی، هم ۲۴ فروردین ۹۵ به‌ دنیا آمد.

**** از اسارت محسن چطور باخبر شدید؟

- سه شنبه بود که عکس محسن را در تلگرام دیدم.

**** همان عکس معروفی را که محسن را اسیر داعشی‌ها نشان می‌دهد؟

- بله همان عکس را دیدم. من تلگرام محسن را روی گوشی خودم نصب کرده بودم، یک دفعه دیدم دریکی از گروه‌هایی که با دوستانش داشت، عکسی را فرستادند و گفتند برای آزادی این اسیر دعا کنید. من عکس را باز کردم و دیدم این اسیر محسن من است.

**** چه حالی داشتید؟

- انتظار اسارتش را نداشتم به‌خاطر همین شوکه شدم اما چون محسن از من خواسته بود کمک کنم در مسیر شهادت باشد، آرزو کردم که به همان هدفش برسد . من می‌دانستم که اگر محسن الان هم شهید نشود،‌اول و آخر شهید می‌شود،‌چون مسیرش شهادت بود و با تمام وجودش شهادت را می‌خواست.

**** خبر شهادت محسن را کی شنیدید؟

- ساعت سه بامداد چهارشنبه… من اصلا خواب به چشمم نمی‌آمد، بعد از اینکه عکس اسارتش را دیده بودم مدام فکر می‌کردم که الان محسن در چه حالی است، یک دفعه دیدم در گروه های تلگرامی زدند که شهید بی‌سر،شهادتت مبارک… دیدم این شهید بی‌سر، محسن من است. همان موقع فهمیدم که محسن به آرزویش رسید. من افتخار کردم که محسن شهید شده ،‌گفتم خدایا شکرت که محسن به آرزویش رسید. همان موقع فکرکردم که چقدر شوهرمن پیش اهل بیت عزیز بود که از هرکدام یک نشانه‌گرفت و شهید شد. دیدم دشمن برای امام علی(ع) خنجر کشید، برای همسر من هم خنجر کشید، سر شوهرمن را مثل امام حسین(ع) ازتن جدا کردند، محسن مثل علی اکبر جوان بود، مثل حضرت زینب(س) اسارت کشید… دیدم ارادت شوهر من به اهل بیت آنقدر زیاد بود که از هرکدام یک نشانه گرفت و شهید شد.

**** یعنی تصویر پیکر بی سرهمسرتان را هم بعد از شهادت دیدید؟

- بله من تصویر بدن بی‌سرش را دیدم، خیلی‌ها به من گفتند که این عکس را نبین، گفتند تو همان عکسی را ببین که محسن استوار ایستاده و اسیر شده، این یکی را نگاه نکن. اما من گفتم نه اینطور نگویید، مگر حضرت زینب(س) در مجلس یزید نفرمودند که «ما رعیت الا جمیلا.» من هم هیچ چیز جز زیبایی در این مسیر، در این عکس نمی‌بینم.

**** فکر می کنید وقتی علی بزرگ شد و این عکس را دید چه احساسی نسبت به این عکس داشته باشد؟

- اگر علی آن جوری که من دوست دارم، تربیت شود و بزرگ شود،‌ قطعا به این عکس افتخار می‌کند و قطعا همین مسیر را انتخاب می‌کند و انشالله مثل پدرش شهادت نصیب او هم می‌شود. علی با همین دوتا عکس یعنی اسارت و شهادت پدرش می‌فهد که او چقدر شجاع بوده، چقدرمرد بوده،‌با غیرت بوده،‌ با ایمان بوده.

**** دوست دارید پیکر همسرتان بگردد؟

- جسم که فانی است، زیر خاک از بین می‌رود،‌ من خودم محسن را بخشیدم به حضرت زینب(س) محسنِ من فدایی حضرت زینب(س) شد، می‌دانم که تا مزار محسن مثل حضرت زهرا(س) پنهان باشد،‌حتما می‌تواند ایشان را ملاقات کند. اما به‌خاطر تسلی دل پدرو مادرش دوست دارم که پیکرش برگردد.

کدخبر: ۱۷۳۱۰۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • z.m

    آفرین بر شما شیر زن ایرانی .

  • behdad

    زیرپایت رابایدبوسید بخدا

  • Mehdi_Rmn

    عجب شير زنى ؛ درود

  • 15121

    خیلی مرده

  • irani54321

    ای کاش با فرزندان وهمسران کسانی که بدلیل بی وجدانی و نامردی ایران خودرو وسایپا خ ونشان جاده های ایران را رنگین کرده است ه م مصاحبه میکردن.

  • irani54321

    فانتوم کشته شدگان تصادف جاده ای هم 12هزا ر نفر در سال بخاطر یه مشت ریال است که می شه 120 نفر در سال باشه.

  • irani54321

    که اگر بخاطر یه مشت ریال بود میشد یه کار ی کرد که بشه120 نفر درسال

  • ali20h2

    مثل کوه وایسا من بودم شلوارم خیس بود

  • hamid.r

    مملکت ما به شیر مردان و زنانش میبالد