اظهارات اوباما درباره نامه به رهبر معظم انقلاب
باراک اوباما در گفتگو با نیویورک تایمز دیدگاههای خود را درباره توافق هستهای با ایران تشریح و توافق هستهای را بهترین گزینه توصیف کرد.
توماس فریدمن خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز در دفتر کار باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید با او دیدار کرد و از او پرسید: «شما در مقایسه با دیگر رؤسای جمهور آمریکا از سال هزار و نهصد و هفتاد و نه تاکنون، بیشترین مذاکرات مستقیم با حاکمیت ایران را داشتهاید. نظر شما در این خصوص چیست؟».
اوباما در پاسخ گفت: «بهنظرمن، توجه به این نکته مهم است که ایران کشوری پیچیده است همانطور که آمریکا کشوری پیچیده است. تردیدی نیست که با توجه به سابقه مناسبات دو کشور، بیاعتمادی عمیقی بین دو کشور وجود دارد که بهسرعت از بین نخواهد رفت. اقداماتی که ایران انجام میدهد، لفاظیهای ضدآمریکایی و ضدیهودی و ضداسرائیلی آنها بهشدت نگران کننده است. رویههای عمیقی در این کشور (ایران) وجود دارد که نه تنها بهضرر منافع امنیت ملی آمریکا است بلکه بهضرر دوستان و متحدان ما در منطقه است. اختلافها جدی است.
اما درعینحال میبینیم که خیابانی عملیاتی (برای تعامل) بهسوی رژیم ایران وجود دارد. آنها (حاکمان ایران) نگران حفظ خود هستند. آنها تا حدودی به مردم پاسخ میدهند. انتخاب (حسن) روحانی نشان میدهد مردم ایران خواهان آن هستند که بار دیگر به جامعه بین المللی ملحق شوند و به مسائل اقتصادی توجه دارند و میخواهند به اقتصاد جهانی بپیوندند
. بنابراین، وضعی که در چند سال گذشته شاهد آن بودهایم فرصتی بوده است که براساس آن، نیروهایی در داخل ایران میخواهند از چارچوب سفت و سخت سالهای طولانی گذشته رها شوند و در جهتی متفاوت حرکت کنند. این گسست از گذشته، اساسی نیست بلکه بههرحال، به ما فرصتی میدهد تا نوعی متفاوت از روابط را داشته باشیم. بهنظر من، این توافق هستهای (در لوزان)، بهصورت بالقوه بیان کننده همین مسئله است».
فریدمن در ادامه پرسید: «شما نامههایی به رهبر معظم ایران نوشتهاید. بهصورت غیرمستقیم هم پاسخهایی داده شده است. من میخواهم بهصورت مشخص از شما درباره یک مسئله بپرسم و آن اینکه بهنظر شما، نظر ایشان (رهبر معظم انقلاب) درباره مذاکرات چیست؟».
اوباما در پاسخ گفت: «پی بردن به دیدگاههای ایشان دشوار است. من اطلاعاتی فراتر از آن ندارم که مقامات اطلاعاتی که با آنها بهصورت مستقیم صحبت کردهام، بیان کردهاند. در نامههایی که او ارسال کرده است عموماً، بهوفور مسائلی یادآور شده است که بهنظر ایشان، ناراحتیهای رواداشته شده علیه ایران است. اما بهنظر من، آنچه مشخص است این است که ایشان واقعاً به مذاکره کنندگانش در این توافق، این امکان و توانایی را داده است تا امتیازهای مهمی بدهند که امکان بدهد این چارچوب توافقی به ثمر برسد.
فریدمن در ادامه پرسید: «همانطور که میدانید دولت اسرائیل همواره با توافق مخالف بوده و بهصورت مستمر مخالفت خود را با آن بیان کرده است. چند سؤال در این خصوص دارم. آیا زمان آن فرا نرسیده است که توافقنامه مشترک دفاعی اسرائیل و آمریکا امضا شود؟ این کار به اسرائیل و کشورهای منطقه و بهویژه ایران این پیام را منتقل میکند که حتی به این مسئله فکر نکنند (که امنیت اسرائیل در خطر قرار میگیرد؟)».
اوباما در پاسخ گفت: «اگر سخنرانی مرا در سازمان ملل متحد به خاطر بیاورید متوجه خواهید شد که من بهصراحت بسیار گفتم یکی از علائق اساسی ایالات متحده که در ذهن من است و دولت من نیز براساس آن کار میکند، آن است که از متحدانمان در منطقه محافظت خواهد شد. ما با آنها همکاری خواهیم کرد و به دفاع از آنها خواهیم پرداخت.
هیچ متحدی بزرگتر از اسرائیل در منطقه خاورمیانه نداریم. من به تیم خودم دستور دادهام تا با اسرائیلیها همکاری کنند تا همکاریهای اطلاعاتی و نظامی موجود در گذشته را بهگونه بیسابقهای تقویت کنند. حتی در بحبوحه اختلافهایی که با نخست وزیر اسرائیل درباره ایران و مسئله فلسطینیها دارم، من بهصورت مستمر گفتهام که دفاع ما از اسرائیل تزلزل ناپذیر است. اگر در دوران مسئولیت من، بهعلت کارهایی که من انجام دادهام، اسرائیل آسیب پذیرتر شود، من این مسئله را شکستی اساسی برای دوران ریاست جمهوری خودم تلقی خواهم کرد».
فریدمن پرسید: «و نه اینکه این مسئله را فقط شکستی راهبردی بدانید؟».
اوباما در پاسخ گفت: «بهنظر من، این مسئله نه تنها شکستی استراتژیک خواهد بود بلکه شکستی اخلاقی هم خواهد بود. بهنظر من، در شرایطی که شاهد شدت گرفتن نگرشهای یهودستیزانه در اروپا هستیم و میبینیم خشونت و هرج و مرج منطقه خاورمیانه در بسیاری از مواردش، خودش را بهشکل علاقه به نابودی اسرائیل بروز میدهد، و افرادی با لفاظیهای خود بهراحتی هولوکاست را انکار میکنند، این وضع نه تنها توهینی به اسرائیل است بلکه چالشی برای کل بشریتی است که برای ارزشهایی در جنگ جهانی دوم جنگیده است.
این وضع، چالشی برای باورهای آمریکایی از نظر ارزش و کرامت همه انسانها است. بنابراین، میبینید که من بهشدت به این مسئله توجه دارم. سؤال مطرح این است: آیا کارهای دیگری وجود دارد که ما میتوانیم انجام بدهیم تا اطمینان حاصل کنیم مردم اسرائیل میدانند ما بهترینها را برای آنها میخواهیم؟ این وضع درباره رویکرد دولت من مصداق دارد و کاملاً اطمینان خاطر دارم که درباره رویکرد دولتهای آتی آمریکا نیز مصداق خواهد داشت. ما با کارهایی از قبیل حمایت از گنبد آهنین و همکاریهای نظامی و اطلاعاتی (با اسرائیل) این رویکرد خود را نشان دادهایم.
خود من شخصاً در مواقعی که اختلافهای جدی وجود داشته است همین مسئله را نشان دادهام. برای نمونه، در تابستان سال گذشته همین کار را انجام دادم و با وجود اعتراضهای بین المللی، بهصورت مستمر تأکید داشتم که اسرائیل حق دارد از خودش دفاع کند. مردم اسرائیل حق دارند از وضعی بترسند که در حال حاضر در آن قرار دارند».
فریدمن در ادامه پرسید: «پیام شما به اسرائیلیهایی که این مصاحبه را مشاهده میکنند برای آنکه آنها را متقاعد کنید که این توافق (لوزان) برای آنها خوب است، چیست؟».
اوباما در پاسخ گفت: «آنچه من به آنها میگویم این است که آنها کاملاً حق دارند درباره ایران نگران باشند. رژیم ایران، رژیمی است که در عالیترین سطوح خود، علاقهاش را به نابودی اسرائیل بیان و هولوکاست را انکار و ایدههای یهودستیزانه بسیار شدیدی را بیان کرده است. ایران کشوری بزرگ است و جمعیتی بزرگ دارد. ایران توان نظامی پیشرفتهای دارد. اسرائیل حق دارد نگران ایران باشد. اسرائیل باید کاملاً نگران باشد که ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند.
با وجود این، آنچه به مردم اسرائیل میگویم این است که هیچ فرمولی و هیچ گزینهای برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای، مؤثرتر از چارچوب و طرح دیپلماتیکی نیست که ما مطرح کردهایم. میتوان این مسئله را نشان داد. ما میدانیم که حمله نظامی یا چند حمله نظامی میتواند برنامه هستهای ایران را برای مدتی عقب براند اما تقریباً بیتردید، ایران را بر آن خواهد داشت تا با سرعت بهسمت بمب اتمی برود.
این کار، بهانهای برای تندروهای داخل ایران فراهم خواهد کرد تا بگویند وقتی سلاح هستهای نداشته باشیم چنین وضعی پیش میآید و آمریکا حمله میکند. درعین حال، میدانیم اگر غیر از حفظ تحریمها، هیچ کار دیگری انجام ندهیم، ایران به ساخت زیرساختهای هستهایاش ادامه خواهد داد و آگاهی ما درباره اتفاقهای جاری در این زمینه، کمتر خواهد شد. بنابراین، شاید توافق حاصل، ایدهآل نباشد.
در دنیای ایدهآل، ایران میگوید که هیچ زیرساخت هستهای نخواهد داشت اما میدانیم که این مسئله به موضوعی تبدیل شده است که به غرور و ملیگرایی ایرانی گره خورده است. حتی کسانی که میانهرو و اصلاحطلب تلقی میشوند تاحدودی از برنامه هستهای در داخل کشور حمایت میکنند. باتوجه به اینکه ایران حاضر نمیشود کاملاً تسلیم شود، ایران حاضر نیست در حدی بماند که نخست وزیر اسرائیل مدنظر دارد. هیچ رهبر ایران این کار را انجام نخواهد داد.
خبرنگار نیویورک تایمز گفت: ایران حاضر نیست اسرائیل را نیز به رسمیت بشناسد.
اوباما در ادامه افزود: «باید توجه داشت ایران کشوری است که جنگ هشتساله را با یکمیلیون کشته ، تاب آورد. آنها نشان دادهاند که میتوانند سختیها را تحمل کنند، وقتی میبینند مسئلهای به غرور ملی یا در مواردی به بقای کشورشان مربوط است. باید توجه داشت که حالا فضایی فراهم شده است تا بتوانیم بازرسیهای گسترده داشته باشیم، و در هرمقطعی از زمان برای بیست سال آینده دقیقاً بدانیم در چرخه هستهای، آنها چهکار میکنند. در ده سال اول، برنامه هستهای آنها نه تنها دچار وقفه میشود بلکه تا حدود زیادی بهگونهای تأثیرگذار به عقب رانده میشود و حتی اگر آنها در مقطعی از زمان بخواهند فریبکاری کنند، دستکم یک سال زمان خواهیم داشت که در مقایسه با زمان موجود، تقریباً سه برابر است و ما میتوانیم بیش از هر زمان دیگری در گذشته از برنامه هستهای آنها اطلاع داشته باشیم.
با این اوصاف، اینکه چنین توافقی پذیرفته نشود و گفته شود این کار بهنفع اسرائیل نیست، اشتباه است. من به ترسی که مردم اسرائیل دارند احترام میگزارم. من درک میکنم که نخست وزیر نتانیاهو نگرانیهای عمیق خود را بیان میکند مبنی بر اینکه بسیاری از مردم اسرائیل نگران این مسئله هستند. اما میخواهم به آنها بگویم که اولاً، این رویه (توافق هستهای) بهترین راه برای حصول اطمینان از این مسئله است که ایران به تسلیحات هستهای دست پیدا نکند، ثانیاً حتی وقتی وارد این توافق میشویم، پیام بسیار روشنی به ایران و کل منطقه منتقل میکنیم مبنی بر اینکه اگر کسی بخواهد برای اسرائیل دردسر به وجود بیاورد، آمریکا وارد عمل خواهد شد.
ترکیبی از حرکت در مسیر دیپلماتیک که مسئله هستهای را در یک سمت خود داشته باشد و کنار آن پیامی روشنی به ایران منتقل شود که باید رفتار خود را بهصورت کلیتری تغییر بدهد و اگر ایران بخواهد به فعالیتهای تهاجمی بیثبات کننده ادامه بدهد، آمریکا برای محافظت از متحدانش اقدام میکند، ترکیبی است که بهصورت بالقوه، دستکم نه تنها به دوستان ما اطمینان خاطر میدهد بلکه بهتدریج، التهاب را نیز کاهش میدهد. مسئله فقط مناقشه ایران با اسرائیل نیست. مسئله مناقشه ایران با کشورهای سنی نیز مطرح است.
من کنار مذاکره درباره برنامه هستهای ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس نیز تعامل داشتهام و از آنها دعوت کردهام تا به کمپ دیوید بیایند تا با آنها بررسی کنیم که چگونه میتوانیم با هم همکاری کنیم تا چگونه توانمندی دفاعی آنها را درمقابل تجاوز خارجی تقویت کنیم. دوستان و متحدان منطقهای ما که بهدرستی نگران رفتار ایران هستند، نباید تصور کنند که این وضع (توافق هستهای) سبب تغییر تعهدات ما به آنها میشود.