کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۷۹۰۴۷
تاریخ خبر:

قصه های گمشده| موقعیت‌ خاص سوسن و افسانه

قصه های گمشده| موقعیت‌ خاص سوسن و افسانه

وقتی سومین فیلم او یعنی باشو غریبه کوچک هم دچار ممیزی شد تسلیمی تا سر حد فروپاشی روانی پیش رفت

هفت صبح| حضور زنان در سینما و تلویزیون پس از انقلاب بسیار آرام و بطئی شکل گرفت. یک روایت از آیت‌الله خمینی درباره کیفیت فیلم گاو، سینما را که اصلی‌ترین هدف انقلابیون در سال 57 بود(در کنار میخانه‌ها، روسپی‌خانه‌ها و کاباره‌ها) از مرگ قطعی نجات داد. با این حال در فیلم‌ها به ندرت شخصیت زن قابل توجهی را می‌یافتید.

 

فیلم‌ها مردانه بودند و زنان نقش‌های فرعی داشتند. بازیگران هم عموما زن‌هایی بودند که در سینمای قبل از انقلاب میانسالی را شروع کرده بودند. هنرمندانی مثل مهین شهابی و مهری ودادیان و...در تلویزیون این شرایط به شدت بیشتری ادامه داشت و حضور مجریان زن به شدت محدود شد به جز در برنامه کودک و نوجوان. 

 

در چنین شرایطی سریال سربداران ساخت محمدعلی نجفی خط شکن بزرگ این شرایط بود.  پخش این سریال که در شهریور 1362 آغاز شد این سریال که به نهضت سربداران خراسان علیه امرای مغول اختصاص داشت و بسیار هم محبوب شد؛ چند مشخصه جذاب داشت. استفاده از هنر بازیگری علی نصیریان در نقش قاضی شارع، استفاده از امین تارخ بسیار جوان و سمپاتیک در نقش رهبر سربداران: شیخ حسن جوری، ارائه یک موسیقی متن فوق‌العاده تاثیرگذار از فرهاد فخرالدینی و معرفی دو بازیگر زن به تماشاگران ایرانی: سوسن تسلیمی و افسانه بایگان.

 

تسلیمی با فیلم‌های بیضایی مثل چریکه تارا و مرگ یزدگرد هنر خود را نشان داده بود اما هردو فیلم توقیف شده بودند و تسلیمی هنوز به عنوان یک بازیگر تئاتری شناخته می‌شد. نقش او به عنوان زنی سحرانگیز که یک رابطه تغزلی دورادور با شیخ حسن جوری دارد، تصمیم جسورانه‌ای بود چرا که حتی در روایت‌های مشهور تاریخی از آن دوران وجود زنانه کاملا محو است. از طرفی تماشاگر تلویزیونی هم با کنجکاوی این کاراکتر زنانه در صفحه تلویزیون را دنبال می‌کرد.

 

تسلیمی آن سال‌ها همسر داریوش فرهنگ بود و از توقیف دو بازی درخشانش در کارهای بیضایی یک نوع افسردگی زیرپوستی را تجربه می‌کرد. وقتی سومین فیلم او یعنی باشو غریبه کوچک هم دچار ممیزی شد تسلیمی تا سر حد فروپاشی روانی پیش رفت.  هرچند سه سال بعد قفل از باشو غریبه کوچک برداشته شد. همان دوران تسلیمی تصمیم به مهاجرت گرفت و اکران پیاپی سه فیلم دیگرش یعنی مادیان و طلسم و شاید وقتی دیگر هم نظرش را عوض نکرد.

 

اما دومین بازیگر زن افسانه بایگان بود. نفر دوم دختر شایسته ایران در سال 56 که مدتی در انگلیس بود و بعد سرخورده از یک رابطه زناشویی شکست خورده به ایران بازگشته بود و در اوج جوانی مورد حمایت کیهان رهگذار فیلمنامه‌نویس سربداران قرار گرفت و در یک قسمت از سربداران حضوری صاعقه‌وار داشت.

 

شیوه حجاب او در یک سریال پخش شده از تلویزیون جمهوری اسلامی به یک جنجال بزرگ بدل شد ولی خب آن سال‌ها فضای مجازی نبود و بازتاب اتفاقات آن هم در یک سریال پخش شده در انتهای شب با 48 ساعت تاخیر در روزنامه‌ها نمود پیدا می‌کرد. هرچه بود مطمئنا نمایش خانم بایگان در تلویزیون با توجه به چهره برازنده و جوانش درنقش  یک شاهزاده خانم مغول، حادثه‌ای مهم محسوب می‌شود که معمولا در سایه اعتراض به نقش خانم شهلا میربختیار در نقش پاییز صحرا، نادیده انگاشته می‌شود. سریال پاییز صحرا سه سال بعد از سربداران از تلویزیون پخش شد. یعنی در سال 1365. 

 

یک سال بعد کم‌کم نقش‌های زنانه ملودرامیک سروکله‌شان در سینما هم پیدا شد. رسول صدرعاملی در سال 63 فیلم گل‌های داوودی را ساخت با نقشی پررنگ از پروانه معصومی و همین‌طور یک بازیگر دختر جوان به نام هیلدا پیرزاد که البته در نقش یک دختر نابینا بازی کرد.

 

در واقع گل‌های داوودی شاید نخستین فیلم مجاز و قابل پخش سینمای پس از انقلاب بود که نقش یک خود را به یک زن اختصاص داده بود. یعنی پروانه معصومی. موقعیتی که به خاطر ملاحظات حجاب از سوسن تسلیمی دریغ شده بود. اگر می‌خواهید موقعیت خاص گل‌های داوودی را در سال 63 درک کنید کافی است دیگر فیلم‌های پرفروش آن سال را مرور کنید که تقریبا هیچ نقش زنانه مهمی در آنها یافت نمی‌شود: عقاب‌ها، تاراج، شب شکن، ریشه در خون، صف و...

 

کدخبر: ۵۷۹۰۴۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر