بابک و شهاب برنده یک رقابت نفسگیر

درخشش بابک حمیدیان و شهاب حسینی در سریالهای خانگی
هفت صبح| هفته گذشته، پروندهای منتشر کردیم که به بررسی عملکرد چهار بازیگر زن سریالهای خانگی میپرداخت. در یک قیاسی کلی وضع برای بانوان بهتر از آقایان است؛ هرچند در میان آنها نیز چند نفر واجد انتقاد هستند. بهطور مثال میتوان از الناز حبیبی و ماهور الوند به همراه بهناز جعفری یاد کرد که در سریال «جان سخت» موفق ظاهر نشدهاند. حالا که اسم این سریال به میان آمد، بگوییم اغلب بازیهایی که از بازیگران اصلی «جان سخت» میبینیم، معمولی است.
مهرداد صدیقیان، فرهاد اصلانی، مجتبی پیرزاده، امیرحسین هاشمی و مجید یوسفی بیش از دیگران ناامیدکننده ظاهر شدهاند که درباره صدیقیان به تفصیل در همین پرونده نوشتهایم. وضع برای یوسفی از این منظر بدتر است که ظاهرش در «جان سخت» تفاوت چندانی با «تاسیان» ندارد و امیدواریم نوع بازیاش در ادامه تغییرات محسوس بیشتری داشته باشد. درباره «قهوه پدری» نیز طی یک گزارش جداگانه اشاره شد که سریال مهران مدیری ناکام بود و اغلب بازیگران مرد و زن حضوری موفق مقابل دوربین نداشتند.
سرآمد ناکامان خود مدیری است که شخصیت اون انتقادهای فراوان به همراه داشت. البته مدیری در سریال «تاسیان» نشانههایی امیدوارکننده از خود بروز داده است. از پیمان معادی غافل نشویم که «ازازیل» را به عنوان دومین سریال خانگیاش در دست انتشار دارد. او در نقش سرگرد شریفی از کلیشههای ماموران باهوش فاصله گرفته و جنسی از ملاحت به بازیاش افزوده و همین اتفاق برگ برندهاش شده است.
محمد بحرانی که در «ازازیل» در قامت سرایدار حضور یافته هم موفق است و اغلبِ گفتار و رفتار جدیاش خنده بر لب میآورد. صابر ابر در نقش یک مامور ساواک در سریال «تاسیان» زیر سایه نقشهای قبلی با همان تن صدا و شیوه رفتار است و باید دید در صورت رفع توقیف سریال، آیا تغییری محسوس در بازیاش ایجاد شده یا خیر. امین حیایی در سالهای اخیر با نقشهای گوناگون، تبحر خود را به رخ کشیده. او در سریال «آبان» ایفاگر نقش مردی به نام بابک است و در مجموع نمره قبولی دریافت میکند. البته از یاد نبریم حیایی هنوز مجابمان نکرده که همان بازیگر توانای قبلی است.
بابک حمیدیان| ازازیل
چه موقعیتی دارد؟ در روایت حسن فتحی، شوکا (پریناز ایزدیار) موقعیتی مهم دارد. به همین نسبت، بخشی از ماجراهای او در ارتباط با همسرش مانی است. نقش مانی را بابک حمیدیان بازی میکند؛ یک هنرمند نقاش که رفتارهای عجییش در بدو «ازازیل» کنکجاوبرانگیز بود. در قسمتهای بعدی کاشف به عمل آمد که مانی با همسر قبلی دچار چالش شده و زندگیشان به بنبست رسیده. او سپس با شوکا زندگی عاشقانهای شروع کرد اما مرگ فرزند روی رابطه آنها سایه افکنده. حال بد همسر و پرهیز از مانی، مرد هنرمند را به جنون رسانده؛ جنونی آمیخته با رفتار و گفتاری که ظاهر آنها خندهآور است اما عمق آنها دردناک. مانی در ارتباط با پسر نوجوان خود هم گرفتار استیصال است.
چه عملکردی دارد؟ اغراق نیست اگر بگوییم بابک حمیدیان بهترین بازیگر حال حاضر سریالهای خانگی است. او در «ازازیل» جلوهای درست از شخصیت مانی دارد و آنقدر خوب است که گاه بین نقش و نقشآفرین خطی پررنگ کشیده میشود. به عبارتی، آنچه در سریال شاهدیم، گویی خود مانی است و نه حمیدیان. این بازیگر چند نقطه عطف مهم در «ازازیل» داشته که یکی از آنها حال خراب پیش همسر و تنمای بازگشت به دوران خوش گذشته است.
حمیدیان این سکانس را به قاعده و منطبق بر ریزهکاریهایی که در چشم و صورتش عیان بود، ایفا کرد. وجه بذلهگو و بشاش (بخوانید جنونآمیز) مانی هم در بازی حمیدیان بیکم و کاست به منصه ظهور رسیده. در حالی که ذرهای اهمال، شخصیت را گرفتار کلیشهها میکرد. مانی در لحظاتی (مثل صحنههای مربوط به بازپرسی) جدی، رند و حاضرجواب است و همین تغییر حالت، موقعیت خوب دیگری برای حمیدیان فراهم کرده تا رنگی از تفاوت به بازیاش ببخشد. راستی تاثیر گریم در موفقیت این بازیگر را هم فراموش نکنیم.
با چه سابقهای آمد؟ اینکه گفتیم بابک حمیدیان بهترین بازیگر فعلی سریالهای خانگی است، شامل «تاسیان» هم میشود. عملکردش را در این سریال شرح و بسط ندادیم چون سرنوشت آن مشخص نیست و مهمتر اینکه بهقدری در «ازازیل» خوب است که لازم بود حق مطلب ادا شود. همینقدر بگوییم که شخصیت جمشید نجات جزو تجربیات موفق در کارنامه حمیدیان است که فقط سه قسمت کافی بود تا تحسینها را برانگیزد. حمیدیان شبکه خانگی را با «عالیجناب» شروع کرد که اتفاقی خوب برای سریال رخ نداد و حضور آن در کارنامهاش علیالسویه است. او با «خاتون» و نقش کمیسر رجباف جبران کرد. در ادامه نوبت به «هفت» رسید که حمیدیان با ایفای یک نقش منفی جزو بهترین بازیگران این سریال لقب گرفت.
شهاب حسینی| آبان
چه موقعیتی دارد؟ فریبرز ثابت، نام شخصیتی است که شهاب حسینی در سریال «آبان» ساخته رضا دادویی ایفا کرده. اولین مواجهه مخاطب با فریبرز جایی بود که بابک (امین حیایی) زندگی خود را در بازی پوکر از دست داده بود و او قول خود را شکست و بازی کرد و برد و رفیقش را نجات داد.
بعد هم گفت که این آخرین بار است سمت قمار میرود. با این اوصاف بخشی از گذشته فریبرز عیان شد. در ادامه این کاراکتر در مقام ریاست یک هلدینگ در روایت «آبان» مورد توجه قرار گرفت. کسی که شرط نجات زندگی آبان (لاله مرزبان) را جدایی از همسر (میرسعید مولویان) دانست. هنوز مشخص نیست منظور مرد عجیب سریال از این رفتارها چیست. او گرفتاریهایی دیگر هم دارد؛ مثل ازدواج برادرش با یک زن منفی (مینا ساداتی).
چه عملکردی دارد؟ چالش بزرگ بازیگرانی که بارها تحسینها را برانگیختهاند این است که باید در تجربه تازه، برگ برندههایی نو رو کنند. شهاب حسینی یکی از همین بازیگرانی است که نمودار کارنامهاش نشان میدهد نمیخواهد پسرفت داشته باشد. اولین نکته ویژه برای حسینی در «آبان» ایجاد تفاوت در ظاهر است. ضمن آنکه میلنگد و یک عصا در درست دارد ولی هنوز راز آن افشا نشده.
دومین مسئله درباره شهاب حسینی، مواجهه منطقی با کاراکتر است؛ کسی که در عین ثروت کلان، گذشته خود را فراموش نکرده و رفتاری از جنس مردم معمولی دارد. این مسئله باعث همراه شدن مخاطب با کاراکتر شده است. مهمترین نکته اما به مرموز بودن فریبرز برمیگردد و کسی نمیداند چرا مصر بود تا آبان طلاق بگیرد. شهاب حسینی این وجه از شخصیت را باورپذیر به تصویر کشیده و برای نمایش آن گرفتار داد و فریاد و به اصطلاح برونریزی نشده. بازیگر ابهت، مرموزی و ترسناک بودن فریبرز را در سکوت منتقل میکند که از کسی چون شهاب حسینی جز این هم انتظار نمیرود که اینگونه موفق باشد.
با چه سابقهای آمد؟ حسینی ابتدا با سریال سه فصلی «شهرزاد» شبکه نمایش خانگی را تجربه کرد. او با ایفای نقش شخصیت قباد دیوانسالار جهش بلند دیگری در بازیگری داشت و با عملکرد ویژه خود، این کاراکتر منفی را محبوب دلها کرد. بعد از یک وقفه طولانی، پذیرفت با سریال «پوست شیر» همکاری کند و در قامت یک پلیس داغدیده موفق عمل کرد. حسینی یک سال بعد با «گناه فرشته» مورد قضاوت قرار گرفت. او حامد بود؛ وکیلی که به موکل خود (پردیس پورعابدینی) دل میبندد و زندگی رشکبرانگیزش تباه میشود. حسینی در بازنمایی شرایط مختلف حامد مورد تحسین قرار گرفت؛ چراکه اساسا نقش ظرفیت ارائه بازیهایی درونگرایانه و برونریزانه را داشت. حسینی در هر دو زمینه صاحب تخصص است و بهره کافی هم را از «گناه فرشته» برد.
مهرداد صدیقیان|جان سخت
چه موقعیتی دارد؟ فرزاد عزیزی یکی از اعضای گروه یاکوزا است که در قسمت اول «جان سخت» سفری پر ماجرا به کویر داشتند. کلید جنجال از بگو مگوی فرزاد با وحید (حسین پورکریمی) برسر نگار (الناز حبیبی) خورده شد. در نهایت دعوای این دو جوان به مرگ وحید انجامید و فرزاد به زندان افتاد.
نقش او را مهرداد صدیقیان برعهده دارد. قصه «جان سخت» آرام پیش میرود و اتفاقات آن کم است. یک گره مهم در انتهای هر قسمت وجود دارد اما در قسمت بعدی به راحتی باز میشود. ماجرای اعدام یا نجات فرزاد نیز از همین فرمول تبعیت میکند. او قصد فرار از ایران را هم داشت که البته دستگیر شد. ضمنا در قسمت نهم سریال مشخص شد رابطه تاریک خانواده قاتل و مقتول ریشه در گذشته دارد.
چه عملکردی دارد؟ متاسفیم که میگوییم مهرداد صدیقیان در حال تکرار خودش است. این اتفاق در حالی رخ میدهد که همین درام «جان سخت» خمیرمایه کافی برای قوام دادن یک شخصیت متفاوت را داشت ولی او بهره کافی را نبرد. فرزاد عزیزی عاشق بود و در دوئل با رقیب یعنی وحید، نگار را کنار خود دید. فصل دلدادگی اما در بازی صدیقیان از کلیشههای همیشگی تبعیت میکرد. او در همان قسمت اول آدم کشت ولی نگرانی در چهرهاش به گونهای نبود که مخاطب آن را باور کند.
بعد از آن نوبت به فرار و جدایی رسید و باز هم رفتار و گفتار صدیقیان، صحنههای مهیج و نیز احساسی را تاثیرگذار نمیکرد. مثلا شب جدایی از خانواده میتوانست استخوانسوز باشد اما مخاطب چنین حسی دریافت نکرد؛ چون بازیگر قدرت خلق لحظات احساسی را نداشت. همین ضعفها در سکانسهای مربوط به زندان خودنمایی میکند و مهرداد صدیقیان عاری از ابزارهایی است که مخاطب بتواند حس درماندگی و نگرانی شخصیت فرزاد را لمس کند. داریم از التهاب مرگ و زندگی حرف میزنیم نه لحظات عادی!
با چه سابقهای آمد؟ سریال «شاهگوش» اولین حضور مهرداد صدیقیان در شبکه نمایش خانگی است. این اثر تبدیل به نقطه عطف کارنامهاش نشد؛ چون اصل تمرکز کارگردان بر دیگر شخصیتها بود. او پنج سال بعد در سریال ناتمام و ضعیف «رقص روی شیشه» بازی کرد.
طبیعی است که نتوان این سریال را سنگ محک صدیقیان دانست. جوانی عاشق که نامزدش دستگیر میشود، نقشی بود که او در «پوست شیر» ایفا کرد. عملکرد صدیقیان ویژه نبود ولی در مجموع نمره قبولی گرفت. «داریوش» قرار بود زمین بازی این بازیگر باشد؛ آن هم در حالی که عاشق یک زن بزرگتر از خود میشود و پدر نامزد، او را مستمسک خواستههای خود قرار میدهد. صدیقیان از این موقعیت دوگانه و نسبتا جذاب بهره نبرد و «داریوش» هم برایش رهاوردی ویژه به همراه نداشت.
هوتن شکیبا| تاسیان
چه موقعیتی دارد؟ مبنای قضاوت درباره هوتن شکیبا، فقط انتشار سه قسمت از سریال «تاسیان» ساخته تینا پاکروان است. او نقش جوانی از دهه 50 به نام امیر را برعهده دارد که با پدر (محمدرضا شریفینیا) اختلاف عقیده پیدا کرده است و شبها در محل کار میخوابد.
بهطور اتفاقی شیرین نجات (مهسا حجازی) را میبیند و عاشق این دختر متمول میشود. در شبی که قصد رساندن اعلامیه به دست برادرش را دارد، به دام میافتد و بعد از آن نقشهای به ذهنش خطور میکند. امیر راه چاره را در این میبیند تا عضو ساواک شود و به همراه رفیقش سعید (صابر ابر) به معشوق برسد. از قضا سکانس بازجویی از شیرین جنجال آفرید و گروهی گفتند «تاسیان» قصد سفیدسازی از ساواک را دارد.
چه عملکردی دارد؟ باید با احتیاط حرف بزنیم! بالاخره صحبت از هوتن شکیبا است که بارها تواناییاش در نقشهای مختلف به اثبات رسیده. کسی که همزمان قادر است نقشهای جدی و منفی را طوری ایفا کند که سختپسندها و عامه مخاطب به احترامش دست بزنند. وانگهی، چالشهای جدید هوتن شکیبا همزمان با قسمتهای بعدی «تاسیان» شروع میشود. عجالتا از یک وجه منفی شروع کنیم:
لحظاتی که عشق بر امیر مستولی میشود، تصویر حیبب در سریال «لیسانسهها» به ذهن میآید. این نقدی است که به بازی شکیبا در سریال «رهایم کن» نیز وارد شد. حبیب آنقدر جذاب و محبوب است که هر نشانه کوتاه در بازی هوتن شکیبا، قضاوتهایی راجع به شباهت شخصیتهای جدید او با آن کاراکتر را شکل میدهد. و اما... قسمت سوم «تاسیان» و سکانس بازجویی محملی شد برای بروز جنسی متفاوت از بازی شکیبا که آغشته به عشق و احساس بود. ضمنا در لحظاتی از سریال، او وارد جلد شخصیتهای فیلمها میرود که نشان از علاقه شخصیت به سینما دارد. در این موقعیت، شکیبا گل میکارد.
با چه سابقهای آمد؟ «ابله» در سال 1393 اولین حضور هوتن شکیبا در شبکه خانگی بود. سریال کمال تبریزی نتوانست رضایتها را جلب کند و در نهایت، پیش از موعد به کار خود پایان داد. «ابله» آوردهای برای شکیبا به همراه نداشت. او چند سال بعد در سریال تلویزیونی «لیسانسهها» درخشید و در سینما نقشهایی متفاوت (مثلا شبی که ماه کامل شد) ایفا کرد. با این پشتوانه به سریال خانگی «رهایم کن» رسید و با کاراکتر هاتف نظرها را به سمت خود جلب کرد. شکیبا از سوی سروش صحت دعوت شد تا نقش حبیب را در «مگه تموم عمر چندتا بهاره» بازی کند. این نقش کوتاه بود اما تا هفتهها همه از آن به نیکی یاد میکردند. صداپیشگی بچه و شاباش در برنامه «مهمونی» دیگر اتفاق خوب شکیبا در شبکه خانگی است.