شب باشکوه دانشگاه| با حضور شفیعی کدکنی و شمیسا و فروزانفر و حداد عادل

درباره90 سالگی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و چهرههای مهمی کهتا امروز پرورش داده است
هفت صبح| در مراسمی که شنبه شب، به مناسبت نود سالگی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد، محمدرضا شفیعی کدکنی، ژاله آموزگار و علی رواقی، سه تن از استادان و فارغالتحصیلان تاثیرگذار این دانشکده حضور داشتند و هر کدام چند دقیقهای صحبت کردند. روز گذشته ویدئویی از این رویداد منتشر شد که دو چهره ماندگار دانشکده ادبیات را در یک قاب نشان میداد.
استاد شفیعی کدکنی و استاد رواقی، دو دوست قدیمی، دو همکلاسی و دوهمخانه سالهای دانشجویی، یکدیگر را به صمیمیترین حالت ممکن در آغوش کشیدند و بوسیدند. آنها از دوران کارشناسی با یکدیگر همراه بودند، با هم به تهران آمدند و هنوز هم بعد از شصت و اندی سال، دوستی خود را مثل سالهای دور حفظ کردهاند. این مراسم که به همت مجله بخارای علی دهباشی، به مناسبت نود سالگی این دانشکده برگزار شد، میزبان صدها استاد و هزاران دانشجوی ادبیات از سراسر کشور بود.
بعضیها از شیراز و بندرعباس خودشان را رسانده بودند و خیلیها در راهروها ایستادند و روی زمین نشستند. علاوه بر آن برخی هم به خاطر شلوغی زیاد نتوانستند وارد سالن شوند. در این گزارش به دوستی رواقی و شفیعی کدکنی و همینطور بزرگانی میپردازیم که این دانشکده در نود سال عمر خود پرورانده یا میزبان علم و دانش آنها بوده است.
علی رواقی، قرآنپژوه، شاهنامهپژوه، مصحح و نسخهشناس برجسته ایران و عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است. او از دوره کارشناسی تا دکترا، شاگرد این دانشکده بود و بعدها در همان دانشکده، استاد متون فارسی مثل شاهنامه، تاریخ بیهقی و آثار ناصرخسرو شد. البته تدریس او در این دانشکده حدود 5 سال بیشتر طول نکشید و به فرانسه رفت. آنجا مشغول به تحقیق در زمینه فرهنگ نویسی شد و در دانشگاه به تدریس زبان فارسی پرداخت.
شروع دوستی او با محمدرضا شفیعی کدکنی به خیلی سال قبل از اینها برمیگردد. دوستی آنها از دوران کارشناسی و در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد شروع شد و هر دوی آنها با بالاترین نمرات فارغالتحصیل شدند. آن زمان بعد از مقطع کارشناسی، خبری از کارشناسی ارشد نبود و دانشجویان مستقیم وارد مقطع دکترا میشدند. شفیعی و رواقی هم در سال 42 تصمیم گرفتند برای تحصیل در مقطع دکترا به تهران بیایند.
در محله شیخ هادی، کوچه سوسن خانهای اجاره کردند و همخانه شدند و در کنار هم درس خواندند تا در دکترای دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی پذیرفته شدند. کانال تلگرامی شفیعی کدکنی درباره آن روزها نوشته است:« وقتی از آن خانه و آن کوچه از استاد شفیعی میپرسیم، هنوز با تمامی جزئیات و دقت به یادشان مانده و آن خانه و کوچه را میشناسند. علی رواقی و شفیعی کدکنی دوره دکتری را هم با یکدیگر گذراندند.» استادان آنها در این سالها افرادی مثل بدیعالزمان فروزانفر، جلال همایی، پرویز ناتل خانلری، محمد معین و محمد پروین گنابادی بودند.
فروزانفر و بزرگانی که پرورش داد
در این مراسم، استاد محمدرضا شفیعی کدکنی سخنرانی خود را اینطور شروع کرد: «همه شما بهتر از من میدانید که این دانشکده بخش اعظمی از مفاخر فرهنگی ایران را یا به عنوان استاد، یا به عنوان فارغالتحصیل داشته و ایران به چنین استادان و فارغالتحصیلانی همیشه افتخار میکند.» همانطور که این شاعر و نویسنده میگوید، از بزرگانی مثل بدیعالزمان فروزانفر و ملکالشعرای بهار گرفته، تا خود محمدرضا شفیعی کدکنی، ژاله آموزگار، محمد معین، قیصر امینپور و دهها ادیب دیگر یا در این دانشگاه استادی کردهاند، یا درس پس دادهاند.
بدیع الزمان فروزانفر، یکی از مهمترین استادان دانشکده ادبیات بود. او یکی از مولویپژوهان مهم ایران به حساب میآید و کلاسهایش به قدری جذاب بود که علاوه بر دانشجویان، استادان و فضلا هم خودشان را به کلاس مثنوی خوانی او میرساندند. حتی دانشجویانی که دیگر با او کلاس نداشتند هم کلاسهای او را از دست نمیدادند. شفیعی کدکنی یکی از شاگردان او بود که جایگاه خاصی در کلاس فروزانفر داشت؛ به طوری که زیر برگه پیشنهاد استخدام او فروزانفر نوشته بود: «احترامی است به فضیلت او.»
شفیعی کدکنی بخش بزرگی از سخنرانی شنبه شب خود را به تعریف از کلاسهای فروزانفر اختصاص داد و گفت: «ما استادان بزرگی در دانشکده ادبیات داشتیم و همه نوابغ دهر و چهرههای مایه افتخار فرهنگی ملی ما بودند و بیگمان در صدر آنها استاد فروزانفر بود. من سالها افتخار شاگردی او را داشتم. فروزانفر زمانی که از ماشینش پیاده میشد و از همین در دانشکده وارد میشد، ما جمعی بودیم مثل من و آقای رواقی و خیلیهای دیگر که شاید اینجا حضور دارند، از او استقبال میکردیم.
ما یک جمعی بودیم که واقعا عاشق فروزانفر بودیم و با عشق از او استقبال میکردیم. باور کنید یک لحظه از لحظات او در محیط دانشکده، وقت دانشجویان را هدر نمیکرد. بهترین دوران عمر ما ساعاتی بود که در محضر استاد فروزانفر بودیم. وقتی تدریسش شروع میشد تا لحظهای که او را بدرقه میکردیم و سوار ماشینش میشد، تمام لحظات او آموزش او بود؛ آموزش درخشان.»
شفیعی کدکنی و رواقی تنها ادیبان برجستهای نیستند که از این دانشکده و با استادی بدیعالزمان فروزانفر بیرون آمدند. فروزانفر در دوره دکترا استاد راهنمای افرادی مثل پرویز ناتل خانلری، مولف کتاب دبیرستان دستور زبان فارسی در دهه 40، عبدالحسین زرینکوب، نویسنده پله پله تا ملاقات خدا، سیمین دانشور نویسنده رمان سووشون و جلال متینی محقق تاریخ و فرهنگ ایران و خیلیهای دیگر بود.
از شمیسا تا حداد عادل
بزرگان دیگری هم از این دانشکده فارغالتحصیل شدهاند که نام آنها به گوش بسیاری آشناست. احمد سمیعی گیلانی، پدر ویرایش و ویراستاری نوین ایران در این دانشکده تحصیل کرد و بعدها به دعوت عبدالحسین زرینکوب در همین دانشکده به تدریس پرداخت.
سیروس شمیسا هم دکترای ادبیات خود را از دانشگاه تهران گرفت و رسالهاش را به استاد راهنمایی خانلری دفاع کرد و حالا بسیاری از کتابهای او در دانشگاهها تدریس میشوند. احسان یارشاطر که به پژوهشهای شاهنامهاش معروف است هم در این دانشکده کارشناسی و دکترای خود را گرفت. قمر آریان، پژوهشگر و نویسنده از اولین فارغالتحصیلان زن دانشکده ادبیات و همچنین از اولین استادان دانشگاه زن ایران بود و در همان سالهای اول ورودش به دانشکده با عبدالحسین زرینکوب آشنا شد و ازدواج کرد.
در بین چهرههای مهمی هم که هنوز در قید حیات هستند میتوان به سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر، نویسنده و مجری برنامههای رادیو و تلویزیون، علی دهباشی، روزنامهنگار و سردبیر مجلات بخارا و سمرقند، غلامعلی حداد عادل و علی لاریجانی اشاره کرد که هر دو در این دانشکده فلسفه خواندهاند.