کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۷۵۲۰۰
تاریخ خبر:

ولنتاین خونین در باکس‌آفیس | در گوشه و کنار دنیای سینما چه می‌گذرد؟

ولنتاین خونین در باکس‌آفیس | در گوشه و کنار دنیای سینما چه می‌گذرد؟

در هفته‌ای که منتهی می‌شود به روز ولنتاین، به جای آثار عاشقانه و رمانتیک همچنان گیشه در تسخیر ژانر وحشت و فیلم‌های اکشن قرار دارد

هفت صبح| ‌ ‌هرچند در روزهای گذشته بیشتر اخبار و حواشی مربوط بود به دو رویداد رسانه‌ای و غیرسینمایی (مراسم گرمی و مسابقه سوپرباول)، رقابت‌های فصل جوایز هم تحت تاثیر چند رویداد مهم قرار گرفت و از پروژه‌های بزرگ استودیوهای هالیوودی برای تابستان امسال رونمایی کردند. 

 

برخلاف تصور، در هفته‌ای که منتهی می‌شود به روز ولنتاین، به جای آثار عاشقانه و رمانتیک همچنان گیشه در تسخیر ژانر وحشت و فیلم‌های اکشن قرار دارد. بعد از «هم‌نشین» که هفته‌ گذشته به روی پرده رفت، این هفته شاهد اکران «چشمان قلبی» بودیم که یک کمدی-رمانتیک ترسناک و خون‌بار است.

 

این فیلم اسلشر داستان یک قاتل زنجیره‌ای را روایت می‌کند که هر سال در شب ولنتاین به سراغ زوج‌های جوان می‌رود. «چشمان قلبی» در مجموع واکنش‌های مثبتی را به دنبال داشته و در افتتاحیه هم نزدیک به 9 میلیون دلار (نصف بودجه تولید) فروخته و به نظر می‌رسد که به یکی دیگر از فیلم‌های ترسناک و سودآور چند سال اخیر تبدیل خواهد شد.

 

هفته گذشته‌ بیشتر اخبار مربوط می‌شد به رونمایی از پروژه‌های آینده و مدعیان فتح گیشه در سال جاری. کمپانی یونیورسال قسمت جدیدی از فرنچایز «پارک ژوراسیک» را با عنوان «تولد دوباره» معرفی کرد. نقش اصلی فیلم را اسکارلت جوهانسون بر عهده دارد و این بار شاهد بازگشت به جزیره‌ دیگری هستیم که حکم آزمایشگاهی مخفی برای پرورش دایناسورهای خطرناک را داشته.

 

فیلمنامه این قسمت را خود دیوید کوپ نوشته و قرار است که به حال‌و‌هوای فیلم اصلی نزدیک‌تر شویم. گرچه به طور کلی واکنش‌ها چندان مثبت نبود، فیلم‌های قبلی این مجموعه هم با وجود نقدهای منفی همه فروش بالایی را ثبت کرده‌اند. عنوان کنجکاوی‌برانگیز بعدی «چهار شگفت‌انگیز: گام‌های نخست» محصول جدید مارول بود که طرفداران فیلم‌های ابرقهرمانی را امیدوار کرد به تکرار روزهای طلایی این فرنچایز.

 

اگر کریستوفر نولان و «ادیسه» را کنار بگذاریم، این روزها سینماگران جوانی که کار خود را با فیلم‌های مستقل و متفاوت کمپانی A24 شروع کردند، در کانون توجه قرار دارند. رابرت اگرز بعد از موفقیت «نوسفراتو» در گیشه و تحسین مارتین اسکورسیزی که کار او را شگفت‌انگیز خوانده بود، با دست بازتر به سراغ پروژه‌ بعدی‌اش می‌شود؛ ورولف (گرگینه) باز هم یک فیلم ترسناک خواهد بود که داستانش در قرن سیزدهم میلادی می‌گذرد و قرار است از نظر زبان روایت و جنبه‌های نمایشی نیز به همان دوره‌ زمانی وفادار باشد (مشابه کاری که قبلا در «نورثمن» انجام داده بود). آری استر هم احتمالا با فیلم بعدی‌اش، «ادینگتون»، در جشنواره کن حاضر خواهد بود. در این فیلم که به‌عنوان یک تریلر وسترن معرفی شده، واکین فینیکس، اما استون، پدرو پاسکال و آستین باتلر ایفای نقش می‌کنند و بعد از سه فیلم تحسین‌شده، اولین حضور استر در یک جشنواره معتبر سینمایی خواهد بود.

 

صحبت از جشنواره کن شد، باید اشاره کرد که امثال ریاست هیات داوران را ژولیت بینوش بازیگر مشهور فرانسوی بر عهده دارد و برای اولین بار شاهد هستیم که در دوره‌ متوالی، این مقام به یک سینماگر زن می‌رسد؛ روندی که طی سال‌های اخیر در هر سه جشنواره مطرح اروپایی (کن، ونیز و برلین)‌ پررنگ‌تر شده است. سال گذشته گرتا گرویگ ریاست هیات داوران را بر عهده داشت و انتخاب‌های جشنواره با سلیقه‌ منتقدان نیز تاحدود زیادی هم‌راستا بود.

 

رقابت‌های فصل جوایز هم به هفته‌های پایانی خود رسیده و فاصله‌ مدعیان اصلی از همیشه کمتر شده است. دو رویداد مهم در روزهای گذشته تا حدود زیادی وضعیت نهایی را آشکار کرده است. اول باید به برگزاری مراسم سالیانه‌ برگزیدگان انجمن منتقدان (Critics’ Choice Awards) اشاره کنیم؛ جایزه‌ بهترین فیلم به «آنورا» رسید و ترکیب برندگان جوایز بازیگری گلدن گلوب (آدرین برودی، دمی مور، کیرن کالکلین و زوئی سالدانا) تکرار شد.

 

نکته قابل توجه جوایز چندگانه‌ فیلم‌های «سابستنس»، «خبیث»، «امیلیا پرز» و «چلنجرز» (در دو رشته‌ تدوین و موسیقی متن) بود که شرایط را به نفع این فیلم‌ها تغییر می‌دهد. این هفته هم مراسم انجمن کارگردانان آمریکا برگزار شد که جایزه بهترین کارگردانی را به شان بیکر دادند. با این حساب به نظر می‌رسد که بیکر مدعی اصلی اسکار بهترین کارگردانی خواهد بود.

 

اما «امیلیا پرز» (با شانس نامزدی در سه رشته‌ بهترین فیلم بین‌المللی، بهترین بازیگر زن مکمل و بهترین ترانه) و «بروتالیست» با شانس بالای کسب جایزه بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلمنامه‌ اریژینال، رقبای خطرناکی به شمار می‌آیند. با توجه به حواشی پیش‌آمده برای «امیلیا پرز»، رقابت اصلی را باید بین «آنورا» و «بروتالیست» دانست. بعد از جایزه انجمن کارگردانان، انجمن تهیه‌کنندگان آمریکا هم «آنورا» را به‌عنوان بهترین فیلم سال انتخاب کردند تا کمدی جسورانه‌ شان بیکر به رکوردی تاریخی برای کسب نخل طلا و اسکار در یک سال نزدیک‌تر شود. 

 

از همان زمانی که ساخته‌ جدید ژاک اودیار در جشنواره‌ کن به نمایش درآمد، جنجال و حواشی پیرامون این فیلم شروع شد. علاوه بر اینکه خود اودیار از سوی هیات داوران برگزیده شد، جایزه بهترین بازیگر زن هم به گروه بازیگران فیلم تعلق گرفت که خیلی‌ها اعتقاد داشتند این راهکاری بوده تا ضمن تقدیر از کارلا سوفیا گاسکون (به‌عنوان اولین بازیگر تراجنسی که برنده‌ جایزه معتبر بازیگری می‌شود)، جلوی حرف و حدیث‌های احتمالی پیرامون جایزه را هم بگیرند.

 

در هر صورت موفقیت این فیلم فرانسوی در فصل جوایز هم ادامه پیدا کرد و بدون شک کمپین تبلیغاتی قدرتمند نتفلیکس هم در جلب توجهات نسبت به این فیلم موزیکال عجیب و غریب بی‌تاثیر نبود. در مقابل کسب جوایز متعدد در جشن سینمای اروپا و گلدن گلوب و رکورد غیرمنتظره‌ سیزده نامزدی اسکار، واکنش‌های منفی به فیلم هم شدت گرفت.

 

در درجه‌ اول، مکزیکی‌ها نسبت به «امیلیا پرز» واکنش منفی نشان دادند و تصویر فیلم از کشورشان را مغرضانه و کلیشه‌ای خواندند. ژاک اودیار هم در جواب اعلام کرد که به اندازه‌ کافی از فرهنگ مکزیک و لاتین‌تبارها شناخت دارد که به چنین انتقادهایی اهمیت ننهد! این جنبه از اعتراضات لاتین‌ها حتی نحوه‌‌ استفاده از زبان اسپانیایی در فیلم را هم شامل می‌شود چون نه سلنا گومز (با وجود تبار اسپانیایی‌) لهجه‌اش در فیلم درست‌و‌حسابی است و نه زوئی سالدانا (که شانس اصلی کسب جایزه بهترین بازیگر زن مکمل به حساب می‌آید) بیانش به مکزیکی‌ها شباهت دارد.

 

اما فراتر از بازتاب فرهنگ مکزیکی‌ها و کیفیت لهجه‌ بازیگران، خیلی از منتقدان و تماشاگران خشمگین، «امیلیا پرز» را دسته‌گل دیگری از موج ووک می‌دانند که باعث شده تا آرمان‌ها و جنبه‌های فرامتنی فیلم نسبت به سینما اولویت پیدا کند و به سیزده نامزدی در اسکار منجر شود. مقایسه‌ صحنه‌هایی از «امیلیا پرز» با «تلماسه:‌ قسمت دوم»، که اولی در تمامی رشته‌ها نامزد شده و دومی در رشته‌های اصلی مورد توجه قرار نگرفته، یکی از میم‌های پرطرفدار میان کاربران شبکه‌های اجتماعی پس از معرفی نامزدهای اسکار بوده است.

 

اما بحران اصلی با شخم زدن زندگی شخصی کارلا سوفیا گاسکون رقم خورد و با مرور عقاید او در گذشته، معلوم شد که بنا به تعاریف گردانندگان موج ووک، خانم گاسکون یک فاشیست و نژادپرست دوآتشه است که بارها نسبت به سیاه‌پوستان، مسلمانان و... ابراز نفرت کرده! رسانه‌ای شدن این ماجرا، وضعیتی را برای بازیگر تراجنسی نامزد اسکار به وجود آورده که در سال‌های گذشته به بایکوت خیلی از ستارگان سرشناس منجر شده بود.

 

اما مسئله اینجاست که درست مانند شخصیت متناقض امیلیا پرز، شرایط برای خانم گاسکون کاملا تناقض‌آمیز شده؛ بازیگری که به دلیل گذشته و شرایط زندگی شخصی‌اش می‌تواند نمادی همه‌جانبه برای سیاست‌های دوران ووک باشد، عملا خودش نقطه‌ مقابل چنین باورهایی قرار دارد و گزینه‌ای بالقوه برای کنسل شدن به حساب می‌آید.

 

تا الان که کارلا سوفیا گاسکون صفحه‌اش در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) را بسته و اعلام کرده که عقاید غیرقابل دفاعش مربوط به گذشته بوده و او به آدم بهتری تبدیل شده است. در حالی که حتی زوئی سالدانا هم به جای حمایت، از همبازی‌اش اعلام برائت کرده، ژاک اودیار گفته دیگر بعد از رسانه‌ای شدن ماجرای نظرات غیر قابل دفاع بازیگر فیلمش با او هیچ صحبتی نداشته، نتفلیکس به طور کامل گاسکون را از حضور در تمام رویدادهای مربوط به فیلم منع کرده و صفحه‌ اینستاگرام آکادمی او را دیگر تعقیب نمی‌کند، باید دید که سال رویایی امیلیا پرز به پایانی کابوس‌وار می‌رسد یا شرایط به شکل دیگری رقم می‌خورد. 

 

کدخبر: ۵۷۵۲۰۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر