این مردان پُر حرف و کم هنر در مسابقه «شام ایرانی»
![این مردان پُر حرف و کم هنر در مسابقه «شام ایرانی»](https://cdn.7sobh.com/thumbnail/78w0qH6CumVU/mplrKFaRlbMrw__LR0BO23SAIhAOCfR1Ma8tLslqfPKlE1-aWAy6sSyFd47s988b/%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81+%D8%B5%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C.jpg)
فصل چهارم این مسابقه در حالی به پایان رسید که کیفیتی پایین داشت و حتی ضعیفتر از سه سری قبل لقب میگیرد
هفت صبح| سنگ بنای تولید رئالیتیشوها در شبکه نمایش خانگی با «شام ایرانی» نهاده شد. این اتفاق زمانی رقم خورد که یک شبکه فارسیزبان، با تقلید از مسابقهای خارجی، «بفرمایید شام» را پخش کرد. بیژن بیرنگ نمونه وطنی این اثر را ساخت که چهرههایی مطرح مثل رامبد جوان، مهدی پاکدل و ... در آن به رقابت آشپزی میپرداختند.
در ادامه نوبت به کارگردانهایی چون محمد شایسته و سروش صحت رسید و در نهایت کار به دست سعید ابوطالب افتاد. «شام ایرانی» بعد از 17 فصل و با رقابت 68 نفر به پایان رسید و گمان میرفت برای همیشه به بایگانی سپرده شده است. خاصه آنکه وزن شرکتکنندهها رفته رفته پایین آمد و حواشی بر متن غلبه کرد. سعید ابوطالب اما تصمیم گرفت بار دیگر دور تازه «شام ایرانی» را بسازد که تاکنون چهار فصل از آن در شبکه خانگی توزیع شده است.
مورد اول| فصل خزان
از همان قسمت اول سری جدید «شام ایرانی» میشد متوجه شد که دستپخت سعید ابوطالب خوشمزه نیست. جدا از ترکیب تکراری و ضعیف شرکتکنندگان، مسابقه ایرادهای اساسی داشت. مثلا در اغلب مهمانیها، روند آشپزی به نمایش در نمیآمد؛ در حالی که همین نکته، بدیهیترین الزامات چنین مسابقاتی است. در برخی قسمتها و به شکل موردی اما شاهد چنین مشکلی نیستیم.
عیب دیگر سری جدید «شام ایرانی» این است که برخی شرکتکنندهها آن را جدی نمیگیرند. برای همین است که یا غذا از رستوران سفارش میدهند یا یک نفر دیگر برای آنها آشپزی میکند. مگر این برنامه نباید صحنه رقابت باشد؟ پس چرا عنصر اصلی آن خیلی وقتها از دست میرود؟ یکی نیست به آنها بگوید مگر مجبورید دعوت مسابقهای که تخصص آن را ندارید، بپذیرید؟ این دوستانِ همه جا حاضر و علاقهمند به کسب درآمدهای آسان، مقابل دوربین هم جذاب نیستند که حداقل، جبران شود.
مورد دوم| حرافی و بیمزگی
با این مقدمات برسیم به فصل چهارم «شام ایرانی» که با حضور کامران تفتی، یوسف صیادی، امیر غفارمنش و فیروز کریمی منتشر شد. در این میان تفتی و صیادی خودشان آشپزی کردند و دو نفر دیگر دست به سیاه و سفید نزدند! اگر این ایراد را جزئی از سری جدید مسابقه بدانیم، نمیتوان از ضعفهای دیگر چشم پوشاند. یکی از گلدرشتترین آنها، پرحرفی شرکتکنندهها بود که از لحظه مهمانی تا آخر دهانشان کار میکرد.
حتی موقع غذا خوردن هم کلام قطع نمیشد و یک سرسام به تمام معنا شکل گرفت! گاهی، صحبت و خاطره چهرههای معروف، میتواند دارای نکته یا جذابیت برای مخاطب باشد. از لابهلای حرف شرکتکنندگان فصل چهارم اما چیز دندانگیری نصیب کسی نشد. این چهار نفر مدام توی حرف هم میپریدند تا جایی که فیروز کریمی نتوانست یک خاطره نسبتا جالب را تعریف کند. او در نهایت تهدید کرد و بالاخره موفق به خاطرهگویی شد! جدای از این، شوخیها نچسب بود و فاقد ظرافت و ملاحت. عجیب آنکه صیادی و غفارمنش کمدین هستند و کریمی یدی طولا در بذلهگویی دارد. در «شام ایرانی» اما گویا چشمه طنازی آنها خشک شده بود.
مورد سوم| نداشتن ایده
«شام ایرانی» نوعی دورهمی است اما نه از جنس مراسمهای خانوادگی و دوستانه. اینجا سخن از یک برنامه است که میخواهد مخاطبان را سرگرم کند. پس، شرکتکنندگان مجاز به هر کاری نیستند و مثلا نباید با صدای گوشخراش خود مردم را آزار دهند! در قسمت دوم، امیر غفارمنش و یوسف صیادی خواندند و لحظاتی ناخوشایند برایمان رقم زدند.
حالِ ما مثل فیروز کریمی بود که انزجار خود را با واکنش صورت و نیز با بیان نشان داد. دوستان محترم! اگر قرار است یک مهمانی باشکوه برگزار کنید، سراغ یک آدم خوش صدا بروید. متاسفانه سری جدید «شام ایرانی» خالی از ایده و برنامهریزی برای ایجاد جذابیت و سرگرمی توسط شرکتکنندگان است و آنها جلوی دوربین رها هستند. طبعا با چنین شیوهای نتیجهای بد به دست میآید.
مورد چهارم| بدترین سری
گزاف نیست اگر فصل چهارم را بدترین سری «شام ایرانی» بدانیم. بخشی از دلایل همان بود که عنوان شد. واقعا مخاطب در هر قسمت و بیش از یک ساعت باید رفتار و گفتار خالی از هنر چهار نفر را تماشا کند؟ چرا سعید ابوطالب در مقام کارگردان حواسش به مسابقه نیست؟
آیا چون صحبت از رئالیتیشو است باید دوربین روشن شود و شرکتکنندگان به امان خدا رها شوند؟ با نتیجهای که در سری جدید «شام ایرانی» به دست آمده است، مشخص میشود که دستفرمان سعید ابوطالب درست نیست. او اگر میخواهد مخاطبان را تا حدودی راضی نگه دارد، باید فکری اساسی کند و جانی به برنامهاش ببخشد. پلتفرمها قد علم کردند تا با محصولات متفاوت خود بتوانند مردم را سرگرم کنند.
محصولاتی مثل «شام ایرانی»، «عالیجناب»، «رینگو» و «دن» که این روزها منتشر میشوند اما نومیدی تمامعیار هستند. طبعا تکثر این دست برنامههای ضعیف حاصلی ندارد جز اینکه مخاطب از پلتفرمها نیز رویگردان میشود و یک اتفاق مهم و نوپا از دست میرود. درست مثل وضعیتی که حالا تلویزیون بدان دچار است و از طرف خاص و عام مورد انتقاد است.