کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۵۰۳۵
تاریخ خبر:

دیپلماسی هسته‌ای در عصر بازدارندگی

دیپلماسی هسته‌ای در عصر بازدارندگی

نگاهی به سفر معاون مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران طی 10 روز آینده

هفت صبح، حسین فاطمی|  سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری اعلام کرد ‌ معاون مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی طی 10روز آینده به تهران می‌آید.  این در حالی است که جنگ ۱۲ روزه با محوریت حملات هماهنگ اسرائیل و آمریکا علیه زیرساخت‌های راهبردی ایران، نه‌تنها یک مواجهه نظامی تمام‌عیار، بلکه نقطه عطفی در دگرگونی رویکردها، اولویت‌ها و معادلات دیپلماتیک جمهوری اسلامی بود.

 

این جنگ که ابعاد نظامی، سایبری و اطلاعاتی آن از همان ابتدا بی‌سابقه ارزیابی شد، فارغ از تلفات مادی و انسانی، موجب برهم‌زدن توازن روانی در فضای بین‌الملل شد چرا‌که برای نخستین بار، پاسخ ایران نه‌تنها در سطحی قابل ‌ملاحظه و سریع بود، بلکه پیام‌آور یک واقعیت ژئوپلیتیک جدید بود که «ایران دیگر تنها بازیگر منطقه‌ای نیست، بلکه بازی‌ساز اصلی در نظم امنیتی جدید غرب آسیاست».

 

در این میان، مسئله دیپلماسی هسته‌ای و نحوه تعامل با نهادهایی همچون آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، به یکی از اولویت‌های فوری سیاست خارجی ایران بدل شده است. ایران اکنون در موقعیتی است که می‌تواند و باید، ساختار همکاری‌های پیشین با آژانس را بازبینی کند. تداوم الگوی همکاری سابق که در آن ایران نقش طرف شفاف‌ساز و آژانس در موقعیت ناظر سختگیر یک‌طرفه بود، دیگر نه متناسب با جایگاه جدید ایران است و نه از نظر راهبردی معقول.


‌بازگشت آژانس بدون بازرسان؛ چرخش یا تاکتیک؟

به ادعای المیادین، خبر اعزام قریب‌الوقوع هیأتی از آژانس به تهران، آن هم بدون همراهی بازرسان فنی شاید در ظاهر یک سفر دیپلماتیک عادی تلقی شود اما در واقع حامل چند لایه از پیام‌های سیاسی، امنیتی و راهبردی است. آژانس که تاکنون نقش خود را عمدتاً در چارچوب فنی تعریف می‌کرد، حالا به‌وضوح وارد فاز گفت‌وگوهای سیاسی شده است. نبود بازرسان در این سفر، بیش از آنکه نتیجه نگرانی‌های امنیتی یا لجستیکی باشد، نشانه‌ای است از تغییر ماهیت مأموریت آژانس در ایران.

 

چنین چرخشی را می‌توان در دو سطح تحلیل کرد؛ در سطح اول، آژانس درک کرده که بازگشت به شرایط پیش از جنگ عملاً ناممکن است. ایران دیگر حاضر نیست همکاری‌های داوطلبانه‌ای را که در چارچوب برجام یا فراتر از تعهدات پادمانی انجام می‌داد، بدون تضمین‌های مشخص و تعهدات متقابل از سر گیرد. در سطح دوم، این اقدام می‌تواند نوعی تاکتیک سیاسی از سوی آژانس برای باز کردن مجدد باب گفت‌وگو و جلوگیری از تقابل کامل تلقی شود. در هر دو حالت، ایران باید با دقت و ابتکار عمل، این فرصت را به مسیر بازتعریف رابطه هدایت کند.

 

‌قانون مجلس؛ پاسخ به بدعهدی و آغاز بازطراحی رابطه

تصویب قانون «تعلیق همکاری با آژانس» در مجلس شورای اسلامی، پاسخی روشن به نقض‌های مکرر طرف‌های غربی در توافق هسته‌ای به خصوص در جریان تجاوز اخیر بود. این قانون که اجرای آن موجب تعلیق بخشی از تعهدات داوطلبانه ایران شد، اکنون مبنای اصلی مذاکرات آتی با آژانس قرار گرفته است. براساس این مصوبه، شورای‌عالی امنیت ملی، نه وزارت خارجه یا نهادهای اجرایی، مرجع تصمیم‌گیر در تنظیم چارچوب همکاری با آژانس شناخته شده؛ اقدامی که نشان از ارتقای سطح تصمیم‌گیری از حوزه تکنیکی به سطوح عالی سیاسی دارد.

 

در این چارچوب، قانون مجلس را باید نه محدودکننده، بلکه هوشمندانه دانست. ایران با این ابزار، یک رابطه ساختارمند، متوازن و قابل بازبینی را پیشنهاد داده است. پیامی که به وضوح خطاب به آژانس و همچنین طرف‌های غربی مخابره می‌شود، این است که دوران امتیازدهی یک‌سویه و تفسیرهای خودسرانه از برجام به پایان رسیده است.

 

میدان جنگ، مقدمه دیپلماسی مقتدر

جنگ تحمیلی اخیر، سطح تازه‌ای از قدرت میدانی ایران را آشکار کرد. برخلاف بسیاری از درگیری‌های گذشته، این بار ایران نه در موقعیت دفاعی صرف، بلکه با اتخاذ تاکتیک‌های چندلایه، عملاً ابتکار عمل را در میدان به دست گرفت. تهران تنها یک کشور در حال توسعه نیست، بلکه بازیگری دارای عمق راهبردی، ظرفیت واکنش و ابزار بازدارندگی موثر، حتی در دوران پساجنگ است.

 

این موازنه‌سازی، پشتوانه‌ای برای مذاکرات آینده است. در تاریخ روابط بین‌الملل، مذاکره مؤثر همواره برآمده از موازنه قوا بوده است. امروز ایران نه با ادعای حقوقی صرف، بلکه با تکیه بر قدرت میدانی وارد میز مذاکره می‌شود. بنابراین شیوه‌نامه جدید همکاری با آژانس باید بازتابی از این تغییر موقعیت باشد.

 

آزمون بی‌طرفی آژانس

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، به‌عنوان یک نهاد فنی بین‌المللی، همواره بر استقلال خود تأکید داشته اما در عمل، این استقلال به‌کرات زیر سؤال رفته است. گزارش‌های گزینشی، تأثیرپذیری از اطلاعات ارائه‌شده از سوی نهادهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا، تمرکز غیرعادی بر برنامه هسته‌ای ایران در مقایسه با سایر کشورها و مهم‌تر از همه نقش گزارش‌های آژانس در حملات اخیر اسرائیل و ایالات متحده به تاسیسات هسته‌ای کشور ازجمله مواردی هستند که موجب بی‌اعتمادی تهران به این نهاد شده‌اند.

 

در آستانه مذاکرات جدید، آژانس در موقعیت تعیین‌کننده‌ای قرار دارد یا انتخاب مسیر بازگشت به استقلال فنی و پرهیز از بازی در زمین بازیگران سیاسی یا اینکه کماکان به‌عنوان ابزار فشار سیاسی، آخرین رمق مشروعیت خود را نیز از دست می‌دهد. ایران نیز باید صراحتاً اعلام کند که همکاری با آژانس، مشروط به احترام متقابل، پرهیز از جانبداری و رعایت دقیق موازین حقوقی بین‌المللی است.

 

‌شیوه‌نامه جدید همکاری؛ از ضرورت تا طراحی راهبردی

در گفت‌وگوی اخیر عباس عراقچی با روزنامه فایننشال‌تایمز، به‌روشنی تأکید شده که «شرایط میدانی تغییر کرده» و همین دگرگونی، ضرورت بازنگری در چارچوب همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را ایجاب می‌کند. به‌عبارت دقیق‌تر، هرچند ایران قصد قطع همکاری با آژانس را ندارد اما ادامه مسیر گذشته دیگر با واقعیت‌های جدید همخوانی ندارد.

 

از این رو، محور مذاکرات آینده نه توقف همکاری، بلکه تدوین ضوابطی تازه برای تعامل خواهد بود؛ ضوابطی که بر پایه احترام متقابل، شفافیت دوطرفه و شناسایی حق مسلم ایران برای بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای استوار باشد. تهران به‌دنبال چارچوبی متوازن است؛ نه نظارت‌های بی‌ضابطه و یک‌جانبه، بلکه سازوکاری عادلانه که اعتمادسازی واقعی و پایدار را ممکن کند.

 

مذاکرات پیش‌روی ایران و آژانس، تنها مربوط به تعیین نحوه بازگشت بازرسان یا تدوین جدول زمانی همکاری نیست؛ بلکه ماهیتاً مربوط به طراحی یک الگوی جدید تعامل است. ایران اعلام کرده است که آماده شفاف‌سازی است اما در چارچوبی تعریف‌شده نه با نظارت‌های بی‌پایه که بهانه‌ساز تحریم و پرونده‌سازی شوند.

 

همچنین هر میزان همکاری ایران باید با رفع تحریم‌ها، تضمین‌های عینی و رفتار بی‌طرفانه آژانس همراه باشد و آژانس باید تعهد دهد که ارزیابی‌های فنی‌اش از برنامه هسته‌ای ایران، مستقل از اراده سیاسی قدرت‌های خاص است. در ضمن شیوه‌نامه باید انعطاف‌پذیر باشد و در صورت نقض تعهدات از سوی طرف مقابل، قابلیت توقف یا تعدیل همکاری‌ها را برای ایران محفوظ بدارد.

 

در کل این چهار اصل می‌توانند به ستون فقرات تعامل جدید میان ایران و آژانس تبدیل شوند؛ تعاملی که نه‌تنها به حل‌وفصل اختلافات کمک می‌کند، بلکه الگویی برای سایر کشورها در برابر استانداردهای دوگانه غرب نیز ارائه می‌دهد.

 

  دیپلماسی هسته‌ای بدون قدرت، امتیازدهی صرف

با توجه به نکات یاد شده، بازگشت به میز مذاکره بدون ارزیابی مجدد از ابزار قدرت، یک اشتباه راهبردی است. تجربه سال‌های اخیر نشان داده که قدرت‌های غربی تنها در برابر قدرت واقعی، بازدارندگی مؤثر و انسجام داخلی رفتار مسئولانه از خود نشان می‌دهند. اکنون که ایران توانسته در میدان جنگ، در برابر جبهه‌ای گسترده و متنوع از دشمنان ایستادگی کند، باید این سرمایه را در میز مذاکره نیز خرج کند اما نه برای امتیازدهی، بلکه برای تثبیت موقعیت، حفظ حقوق و طراحی آینده‌ای باثبات‌تر.

 

شیوه‌نامه جدید همکاری با آژانس، تنها یک سند فنی نیست. این سند، بازتابی از سیاست خارجی نوین ایران است؛ سیاستی که اقتدار، تدبیر و عقلانیت را در کنار هم می‌نشاند. آژانس اگر خواهان تعامل سازنده است باید این واقعیت جدید را بپذیرد؛ در غیر این صورت، در انزوای بی‌طرفی از دست‌رفته‌اش، تنها خواهد ماند.

 

سایر اخبارسیاسیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۱۵۰۳۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر