دیپلماسی روسی و یک بام و دو هوای کرملین

واکاوی سیاست محتاطانه روسیه در پرونده هستهای ایران
هفت صبح، حسین فاطمی| اگر ادعاهای رسانهای درست باشد، فشار و موضعگیریهای اخیر ولادیمیر پوتین درباره «غنیسازی صفر» برای ایران که با واکنش قاطع تهران مواجه شده، نشاندهنده تلاش روسیه برای بهرهبرداری از بحران هستهای ایران در راستای منافع خود، بهویژه در جنگ اوکراین است.
این سیاست محتاطانه که از یکسو از حق ایران برای غنیسازی حمایت میکند و از سوی دیگر در محافل خصوصی ایده غنیسازی صفر را ترویج میدهد، پرسشهایی درباره عمق تعهد مسکو به تهران ایجاد کرده است. آیا این موضعگیری، نشانهای از تلاش برای کاهش فشارها در اوکراین یا بخشی از بازی پیچیدهتر برای حفظ نفوذ در خاورمیانه است؟
روسیه در میانه جنگ اوکراین به دنبال نقشآفرینی پررنگتر در پرونده هستهای ایران است تا از آن بهعنوان اهرمی برای مدیریت تقابل با غرب بهره ببرد. جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران (۲۳ خرداد تا ۳ تیر ۱۴۰۴) فرصتی برای مسکو فراهم کرد تا با پیشنهادهایی مانند انتقال اورانیوم غنیشده ایران، در نقش میانجی ظاهر شود. این رویکرد، هرچند در ظاهر حامی دیپلماسی است اما به واقع ریشه در محاسبات راهبردی کرملین برای تقویت مسکو برابر غرب دارد.
اکسیوس: پیام پوتین و پیشنهاد غنیسازی صفر
اکسیوس گزارش داده که ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در گفتوگوهای خصوصی با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه و مقامات ایرانی، از ایده توافقی هستهای حمایت کرده که ایران را از هرگونه غنیسازی اورانیوم محروم کند. این موضع، برخلاف حمایت علنی مسکو از حق غنیسازی ایران، نشاندهنده چرخشی محتاطانه است. به گفته منابع اروپایی و اسرائیلی، پوتین ایرانیها را به پذیرش «غنیسازی صفر» تشویق کرده و حتی این موضوع را به اطلاع اسرائیل رسانده است.
پیشنهاد روسیه برای خارج کردن اورانیوم غنیشده ایران و تأمین اورانیوم با غنای پایین بخشی از این استراتژی است. این پیشنهاد در ظاهر برای کاهش تنشها طراحی شده اما به نظر میرسد هدف اصلی آن جلب اعتماد غرب، بهویژه آمریکا، برای کاهش فشارها بر مسکو در جنگ اوکراین باشد. بااین حال، ایران قاطعانه این پیشنهاد را رد کرده و تأکید دارد که غنیسازی، حقی غیرقابل مذاکره است.
عراقچی: غنیسازی، خط قرمز ایران
عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران، در نشست روز شنبه با سفرا و نمایندگان خارجی در تهران، موضعی صریح اتخاذ کرد: «ما هیچ توافقی که حق غنیسازی ایران را نادیده بگیرد، نخواهیم پذیرفت». وی حملات اخیر را خیانت آمریکا به دیپلماسی خواند و گفت تهران برای ازسرگیری مذاکرات آماده است اما نیازمند تضمینهایی برای جلوگیری از تکرار تجاوزات است. وی افزود که برنامه هستهای ایران با بمباران از بین نمیرود زیرا دانش و فناوری آن بومی است. این موضع نشاندهنده بیاعتمادی عمیق تهران به غرب و حتی شرکایی مانند روسیه است که در بحرانهای حساس، منافع خود را اولویت قرار دادهاند.
دیوید میلر: ارتباط غنیسازی صفر با اوکراین
آرون دیوید میلر مذاکرهکننده پیشین آمریکا، اظهارات پوتین درباره غنیسازی صفر را نهتنها به ایران، بلکه به جنگ اوکراین مرتبط دانست. وی معتقد است پوتین با این موضع، به دنبال کاهش نارضایتی ترامپ از رویکرد مسکو در قبال کییف است. این تحلیل نشان میدهد که روسیه از پرونده هستهای ایران بهعنوان اهرمی برای مدیریت روابط با آمریکا استفاده میکند.
میلر تأکید کرد که پیشنهاد انتقال اورانیوم غنیشده ایران، بخشی از استراتژی مسکو برای نشان دادن حسننیت به غرب است، درحالیکه ایران، با حمایت نظامی از روسیه در اوکراین، انتظار تعهد بیشتری از مسکو دارد. این دوگانگی، تردیدهایی درباره عمق شراکت ایران و روسیه ایجاد کرده، بهویژه پس از تأخیرهای مکرر مسکو در تحویل تسلیحات کلیدی مانند سوخو-۳۵ به تهران.
چالشهای بازی دوگانه روسیه
ایران در این شرایط با چالشهای متعددی مواجه است. نخست، تهدید فعالسازی مکانیسم ماشه توسط اروپا که میتواند تحریمهای ۲۰۱۵ را بازگرداند و اقتصاد ایران را تحت فشار بیشتری قرار دهد. دوم، نیاز فوری به تقویت پدافند هوایی و تنوعبخشی به منابع تسلیحاتی برای کاهش وابستگی به روسیه و چین. سوم، بازسازی اعتماد به دیپلماسی که پس از خیانت آمریکا به مذاکرات، دشوارتر شده است.
برای ایران، تغییر پارادایم در سیاست خارجی ضروری است. این تغییر باید شامل دیپلماسی چندجانبه برای خنثیسازی تهدیدات، تقویت توان دفاعی بومی و بازتعریف روابط با شرکایی مانند روسیه باشد. تجربه اخیر و مواضع محتاطانه مسکو نشان میدهد که ایران باید به خودکفایی دفاعی و دیپلماسی مستقل تکیه کند. پیشنهاد پوتین برای انتقال اورانیوم، اگرچه در ظاهر دیپلماتیک است اما میتواند تلاشی برای محدود کردن توان ایران در ازای امتیازات غربی باشد.