جنگ و تابآوری روانی جامعه ایرانی

زنان در اثر ابتلا به اضطراب بیش از مردان به رواندرمانگر مراجعه کردهاند
هفت صبح، مینا هرمزی| «دیگه حاضر نیستم باهات زیر یک سقف زندگی کنم... بیخود اصرار نکن». اینها را زن میانسالی میگوید که برای طلاق به دادگاه آمده اما مرد حاضر نیست طلاق را بپذیرد. درحالیکه سعی میکند صدایش بالا نرود تا بیش از این جلب توجه نکند رو به همسرش میکند و میگوید: «آخر مگه من چه کار کردهام؟ گفتید به خاطر جنگ برویم خونه داداشم که سمنانه... منم گفتم چشم. دیگه چیکار باید میکردم؟».
زن اما انگار تازه داغ دلش تازه شده باشد به تندی خطاب به مرد جواب میدهد: «آره؛ اومدی اما با رفتار گندت کاری کردی که آبروم جلوی فامیل که اونجا جمع بودن بره... تازه بعد از 7 سال زندگی، شناختمت. دیگه نمیخوام ادامه بدم. والسلام». مرد دوباره دهن باز میکند تا جوابی به همسرش بدهد که منشی دادگاه صدایشان میکند و صدایشان همزمان با ورود به دادگاه محو میشود.
این تنها یکی از صحنههایی است که به گفته کارکنان و قضات دادگاههای خانواده، این روزها به وفور دیده میشود؛ درخواست طلاق یا مشاورههای قضایی بعد از جنگ. گرچه تبعات روحی و روانی جنگ به همینجا ختم نمیشود. استرس و ترس و هول و ولای ناشی از جنگ در همان 12 روز آنچنان مشهود است که باعث شده تا مطب روانشناسان و روانپزشکان در دو هفته بعد از جنگ، به شکل کمسابقهای شلوغ شود طوریکه «حسین روزبهانی» عضو انجمن روانشناسی ایران در خبری اعلام کرده که میزان مراجعه مردم به روانشناسان 40درصد افزایش داشته؛ خبری که انعکاس زیادی در رسانهها و فضای مجازی داشت.
اما این آمار تا چه حد موثق است و اینکه بیشترین مشکلات روحی و روانی که شهروندان در دوران پساجنگ به خاطر آنها به روانپزشک و روانشناسان مراجعه کردهاند، چه بوده؟ روزبهانی در گفتوگو با «هفت صبح» در مورد منبع آماری که اعلام کرده، میگوید: فکر کنم در این میان یک اشتباه رسانهای رخ داده؛ یعنی من در مصاحبهای که داشتم گفته بودم که طبق آنچه در مطب و بیمارستان میبینم و همکاران روانشناسم اعلام میکنند، آمار بیماران روانی در ایام پس از جنگ 40درصد افزایش داشته.
ولی در متن منتشر شده از قول من آمده بود که آمار کل کشور 40درصد افزایش داشته است! گرچه در کل، نمیتوانیم منکر اثرات سوء و منفی جنگ در جامعه باشیم. البته کشور ایران با تابآوری بالایی که دارد تا این حد بوده و در کشورهای دیگر که درگیر جنگ هستند اعداد بسیار بالاتر خواهد بود، زیرا دیگر کشورها، تابآوریشان پایینتر از ایران است.
بیشترین دلیل مراجعات
ولی بیشترین دلیل مراجعه بیمارانی که به خاطر تاثیرات جنگ به روانشناسان مراجعه میکنند، چیست؟ روزبهانی در پاسخ میگوید: یکی از بیشترین آثار مخرب جنگ اخیر، تاثیرات آن روی روابط درونخانواده بوده. مثلا برخی از مراجعین از افزایش مشاجرات، کاهش تحمل روانی و آغاز روند فروپاشی روابط عاطفی و فیزیکی سخن میگویند. البته این طبیعی است زیرا در فشار جنگ، مغز انسان دچار افت میشود و تصمیمات اشتباهی و هیجانی میگیرد.
به گفته وی، یکی دیگر از مراجعین پرتکرار این دوره، افرادی هستند که قبلا روابطشان به مشکل برخورده بوده ولی درمان شده یا علائمشان کنترل شده بود اما همین هموطنان بعد از جنگ، مجدداً برای درمان و کمک گرفتن برگشته بودند، زیرا در دوران جنگ با چالش مواجه شدند.
این روانشناس همچنین از سفرهای دوهفتهای گروهی از شهروندان به خارج از شهرها به عنوان یکی دیگر از عوامل مراجعه آنها به روانشناسان یاد میکند؛ افرادی که در زندگی مشکل نداشتند اما زندگی کردن دوهفتهای در یک مکان با اقوام باعث چالش برای آنها شده بود.
در کنار این موارد، مراجعان به پزشکان روانشناس مشکلات دیگری هم دارند که در مراتب بعدی قرار میگیرد. روزبهانی در این خصوص هم میگوید: در بین مراجعینی که داریم، برخی از بیماران برای نخستین بار با حملات اضطرابی شدید، بیخوابی یا تحریکپذیری افراطی مواجه شده بودند و برخی حتی وارد مرحله اختلال اضطرابی کامل شدهاند. مواردی هم بوده که افراد به اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD مبتلا شدهاند، به ویژه آنهایی که از نزدیک در معرض حملات یا انفجارها قرار داشتهاند.
زخمهایی که دوباره سر باز میکنند
در شرایط جنگی آسیبهای جدی روانی وارد میشود که قابل جبران نیست. مشکلات روانی که در فرد وجود دارد یک ماشهچکان لازم دارد؛ عاملی که میتواند رویداد جنگ، مرگ عزیزان، از دست دادن جایگاه اجتماعی یا ورشکستگی باشد. به گفته روانشناسان، انسانهایی هستند که نسبت به بقیه مستعد برای ابتلا به یکسری اختلالات هستند مثلا افسردگی، دوقطبی و... که همینها میتواند بهانههایی شود برای مراجعه به پزشکان.
روزبهانی میگوید: در بین مراجعینی که بعد از جنگ داریم، افرادی هستند که میخواستند از هم جدا شوند در حالیکه اگر این افراد به مراکز روانشناسی مراجعه کنند، با کمک پزشکان میتوان تنش و هیجان آنها کاهش پیدا کند تا تصمیم منطقیتر بگیرند و حتی زندگیشان را حفظ کنند. برخی از مشکلات ناشی از جنگ قابل جبران و برخی هم جبرانپذیر نیست.
وقتی که تابآوری کاهش پیدا میکند
جنگ در هر کشوری بر تابآوری افراد جامعه تاثیر دارد. به گفته روانشناسان، این یک واقعیت است که در حال حاضر تابآوری جامعه نسبت به قبل از جنگ، کاهش پیدا کرده است. به گفته آنها مردم باید مراقب باشند که اولاً چه خبرهایی را دریافت میکنند و ثانیاً خبرها را از چه منبعی دریافت میکنند. در این بین برخی از روانشناسان از بیمارانی میگویند که از یک شبکه خبری خارجی، اطلاعات و اخباری را گرفتهاند که باعث بههم ریختن روان آنها شده و تابآوریشان را کاهش داده؛ عاملی که میتواند باعث افزایش تنش در جامعه شود.
اضطراب در زنان بیشتر به چشم میخورد
سوال بعدی که شاید بتوان مطرح کرد، اینکه بیشترین مراجعان به روانشناسان را زنان تشکیل میدهند یا مردان؟ این عضو انجمن روانشناسی ایران در این مورد نیز میگوید: در دوران جنگ و در مشکلات روابط خانوادگی، آمار زنان و مردان مراجعهکننده فرق چندانی نداشت یعنی 50درصد زنان و 50درصد مردان بودند.
اما در حال حاضر با توجه به اینکه بخش مهمی از مراجعان به خاطر مواردی مانند مشکلات ناشی از «اضطراب» هستند، آمار مراجعه زنان بیشتر است. البته در دنیا هم آمار مراجعه زنان در حوزه اضطراب بیشتر از مردان است. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، در کل جهان از هر 8 نفر یک نفر اختلالات روانی دارد. بنابراین این موضوع باید برای مسئولین حائز اهمیت باشد.
لزوم حفظ آرامش در جامعه
آیا میتوانیم بگوییم مشاهدات جامعه ایرانی پس از جنگ این را نشان میدهد که جامعه ایران دچار اختلال اضطراب جنگ شده؟ روزبهانی در پاسخ به این سوال نیز معتقد است که به این بهانه نمیتوان همه جامعه را دچار مشکلات روانی یا مسائل ناشی از اضطراب دانست.
وی میگوید: اگر بخواهیم بگوییم همه افراد جامعه دچار اضطراب پس از جنگ شدهاند، خیر اینگونه نیست. بسیاری از شهروندان ایرانی هم هستند که هیچ مشکلی نداشته و ندارند اما افرادی که مستعد اضطراب بودند یا افرادی که نزدیک به محله حادثه بودند، نیاز دارند که پیگیری و درمان شوند.
اما برای کاهش این عوامل روانی ناشی از بروز جنگها چه باید کرد؟ به گفته روزبهانی، حفظ آرامش جامعه به عوامل مختلفی وابسته است. مثلا کارشناسان باید به رسانهها بیایند و از روشها و کارهایی که برای آرامش و کاهش اضطراب است، صحبت کنند و راهحل ارائه دهند.
دولتمردان باید سرمایهگذاری کنند تا افرادی که نیاز به کمک بیشتری دارند، به صورت رایگان یا با هزینه کم به متخصصان مراجعه کنند تا مشکلشان حل شود. مردم هم باید از منابع موثق اخبار دریافت کنند یا اگر ظرفیت دریافت اخبار جنگ را ندارند این اخبار را دنبال نکنند. خانوادهها باید بیشتر کنار هم باشند و همدلی کنند و با هم صحبت کنند تا آرامش بیشتری داشته باشند.