پایان پنج داستان خشونتآمیز در قزلحصار

پنج محکوم به چوبه دار سحرگاه دیروز اعدام شدند؛ جرائم شامل قتل، تعرض و سرقت مسلحانه بود
هفت صبح| 19 آذر سال 97 جسد سوختهای در حوالی حسنآباد کشف شد. با توجه به آنکه هویت جسد نامشخص بود، جنازه برای مشخص شدن هویت و رازگشایی از قتل به پزشکی قانونی منتقل شد. در ادامه تحقیقات مرد جوانی با حضور در کلانتری مدعی شد همسرش روز گذشته برای رفتن به محل کار خانه را ترک کرده و بعد از آن خبری از او ندارد. با انجام آزمایشات دی ان ای و تحقیقات پلیسی مشخص شد جسد کشف شده متعلق به زن ناپدید شده است. با برملایی هویت جسد، کارآگاهان پی بردند او برای انجام پروژه کاری با مردی به نام حامد قرار داشته است.
از آنجایی که حامد آخرین نفری بود که با مقتول قرار داشت او بازداشت شد و در تحقیقات به قتل زن جوان اعتراف کرد: مقتول یکی از پروژههایم را خریداری کرده بود و من به او گفتم که باید اقساط پروژه را پرداخت کنی اما او یک سفته 300 میلیونی از من رو کرد و تهدید کرد که آن را به اجرا میگذارد. از دست او عصبانی شدم و او را ناخواسته خفه کرده و بعد هم جسد را آتش زدم و فرار کردم.
قتل همسر با شلیک یک گلوله
ساعت 2:20 دقیقه 21 فروردین سال 1401 کشف جسد زنی در شهرک مطهری به پلیس اعلام شد و با حضور تیم جنایی در محل آنها با جسد زن جوان در حالی که با شلیک یک گلوله به سرش به قتل رسیده بود مواجه شدند.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که زن جوان با همسرش اختلاف داشته و شوهر او در هتلی در تبریز بازداشت شد. او ابتدا منکر جنایت بود اما در ادامه تحقیقات مدعی شد پس از سرقت مسلحانه خودروی پراید همسرش را به قتل رسانده است.
قتل به خاطر خودرو
دختر جوان یکی دیگر از قربانیان بود که 11 دی سال 1401 ناپدید شدن او توسط پدرش به پلیس اعلام شد. هنوز 24 ساعت از ناپدید شدن او نگذشته بود که خودروی تیگوی مقتول در حالی که آثار خون روی آن دیده میشد در کنار بزرگراه کشف شد.
در ادامه تحقیقات مشخص شد زن جوان با فردی به نام رامین قرار داشته و مرد جوان به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد. او در تحقیقات به قتل زن جوان اعتراف کرد و گفت: با مقتول در فضای مجازی آشنا شدم و یک روز دوستم گفت که دنبال خودرویی برای سرقت است. من به او گفتم که مقتول خودروی تیگو دارد و تصمیم به سرقت گرفتیم.
با مقتول در بام تهران قرار گذاشتم و دوستم نیز آمد و ابتدا با تهدید از مقتول خواستم خودرواش را بدهد اما او مقاومت کرد و من با چاقو او را به قتل رسانده و جسد را در حوالی قزوین دفن کردیم. با اعتراف متهم جوان، همدستش نیز بازداشت شد و متهم جوان به اتهام قتل عمد در دادگاه به قصاص محکوم شد.
وسوسه طلا
چهارمین مردی که حکمش به اجرا درآمد، مرد جوانی بودکه همسر همکارش را به خاطر طلا به قتل رسانده بود. رسیدگی به این پرونده از 6 اسفند سال 1402 و بهدنبال تماس مردی مبنی بر قتل همسرش و سرقت طلاهای او آغاز شد.
تیم جنایی با حضور در محل با جسد زن جوان مواجه شدند و متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند که زن جوان خفه شده است. طلاهای زن جوان به سرقت رفته بود و علایمی که نشان از ورود به عنف بود به چشم نمیخورد. کارآگاهان در ادامه به سراغ دوربینهای مداربسته خانه مقتول پرداخته و تصویر عامل جنایت را بهدست آوردند.
زمانی که تصویر مرد جوان به همسر مقتول نشان داده شد او فورا شناسایی شد. متهم یکی از همکاران همسر مقتول بود که خیلی زود بازداشت شد. مرد جوان در تحقیقات اعلام کرد که از همکارش شنیده که همسرش مقدار زیادی طلا دارد و با این وسوسه نقشه سرقت از خانه را طراحی کرده است. روز حادثه چند ساعتی مرخصی گرفته و راهی خانه مقتول شده و تحت عنوان پستچی وارد خانه شده و سرقت را انجام میدهد. اما با این تصور که مقتول او را شناسایی کرده است سناریوی قتل را اجرا میکند.
آخرین مردی که در زندان قزل حصار حکمش اجرا شد مرد میانسالی بود که دختر بچهای را مورد تعرض قرار داده بود.