کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۴۶۸۵
تاریخ خبر:
‌تجاوز به خانم نظافتچی

اعدام برای شکارچی دو زن شاغل

اعدام برای شکارچی دو زن شاغل

متهم بعد از صدور رای گفت زمان ارتکاب جرم تنها 18 سال داشته و قباحت عمل را درک نمی‌کرده است

هفت صبح|  چند سال قبل زن جوانی با مراجعه به پلیس شکایت خود را از یک مرد ناشناس به اتهام تجاوز و آزار و اذیت به ثبت رساند.این زن جوان به نام افسانه در طرح اولیه شکایت خود گفت:«من نظافتچی منزل هستم و معمولا در سایت دیوار آگهی کاریابی منتشر می‌کنم تا کسانی که نیاز به نظافتچی دارند، با من تماس بگیرند.

 

تا اینکه چند روز قبل مرد جوانی با من تماس گرفت و خود را امید معرفی کرد که احتمالا این اسم جعلی بوده است. او از من خواست برای نظافت خانه‌شان واقع در شرق تهران به آنجا بروم. من هم گفتم اگر متاهل هستی می‌توانم بیایم. امید گفت من نامزد دارم ولی خانه‌ای که می‌خواهم تمیز کنی خانه مادرم است. من و مادرم و نامزدم معمولا در خانه هستیم.»

 

افسانه در ادامه گفت: «وقتی که امید چنین اطمینانی به من داد، قبول کردم که کار خانه‌اش را انجام دهم. او با من در یکی از محله‌های شرق تهران قرار گذاشت و گفت برای طی کردن بقیه مسیر به دنبالم می‌آید. من هم از او علت را پرسیدم و گفتم آدرس را بده تا خودم به خانه شما بیایم اما او بهانه آورد و گفت خانه ما سر راست نیست و ممکن است در کوچه پس کوچه‌ها سردر‌گم شوی. من هم یک لحظه ترسیدم که نکند واقعا مجبور شوم مسافت زیادی را پیاده‌روی کنم برای همین قبول کردم که خود امید دنبال من بیاید.»

 

   آزار خانم نظافتچی

این زن در مورد ادامه ماجرا این‌طور توضیح داد:«امید سر‌قرار با من آمد و تازه آنجا بودم که متوجه شدم ‌او خیلی کم سن و سال است. او من را از راه و بیراهه به یک آپارتمان برد طوری که اصلا نتوانستم مسیر را یاد بگیرم. وقتی به آنجا رسیدم متوجه شدم که او در خانه تنها بود و قبل از اینکه چیزی بگویم یا اعتراضی کنم، به من گفت که مادرش برای خرید مواد شوینده بیرون از خانه رفته ‌و خیلی زود برمی‌گردد.

 

بعد خودش داخل اتاق خواب رفت و سرگرم انجام دادن کاری شد. من هم کار خودم را در هال خانه‌شان شروع کردم. چند دقیقه‌ای گذشت که او من را صدا کرد و از من خواست به کمکش بروم تا وسیله‌ای را جابه‌جا کند اما به محض اینکه پایم را به اتاق گذاشتم، گردن من را گرفت و داخل اتاق خواب با زور و اجبار به من تجاوز کرد.

 

امید بعد از این اقدام 400هزار تومان پول نقدی را که همراه داشتم از من سرقت ‌‌و کارت بانکی‌ام را هم گرفت و موجودی آن را هم خالی کرد.» رسیدگی به شکایت افسانه بعد از ثبت شکایت او با تلاش ماموران برای شناسایی و دستگیری متهم آغاز شد.

 

   شکایت دوم

مدتی از شکایت افسانه گذشته بود که این بار زن جوان دیگری به نام نرگس با مراجعه به پلیس آگاهی شکایتی مشابه به ثبت رساند اما این بار جوان متجاوز شگرد خود را تغییر داده بود.با این حال مشخصات ظاهری که نرگس از متهم عنوان کرده بود، حکایت از این داشت که عامل تجاوز در هر دو شکایت یک نفر است.

 

نرگس در شرح شکایت خود به ماموران گفت:«من هر روز از محل کارم باید مسیری را با تاکسی به خانه برگردم.روز حادثه خیلی خسته بودم و تاکسی از آن مسیر عبور نمی‌کرد تا اینکه یک خودروی پژو پرشیا مقابل پایم ترمز زد و من وقتی دیدم راننده یک جوان خیلی کم سن و سال است، به او اعتماد کردم و سوار ماشین شدم.

 

او هیچ برخورد مشکوکی نداشت و در مسیری که من می‌خواستم شروع به حرکت کرد تا اینکه به بهانه آب برداشتن از صندوق عقب ماشینش در یک مکان خلوت در حاشیه اتوبان توقف کرد و یکدفعه در ‌‌عقب را باز کرد و کنار من نشست. او فورا درها را قفل کرد و با‌توجه به اینکه شیشه‌های ماشینش دودی بود، روی صندلی ماشین به من تجاوز کرد.

 

هر چقدر به او التماس کردم دست از سرم برنداشت و بعد هم گوشواره‌های طلای من را گرفت و از خودرو پیاده‌ام کرد.»در حالی که با ثبت دومین شکایت سرنخ‌های بیشتری از متهم در اختیار ماموران قرار گرفته بود، ردیابی متهم ادامه پیدا کرد و سرانجام متهم شناسایی و دستگیر شد.

 

 در دادگاه

متهم در برخورد ابتدایی با ماموران پلیس منکر اتهامات خود شد و پرونده برای تحقیقات به شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.متهم در جلسه محاکمه در دفاع از خود گفت:«من اتهامم را قبول ندارم.چون افسانه با میل خودش به خانه‌مان آمد.من با او در خیابان آشنا شدم و به او پیشنهاد رابطه دادم و او هم قبول کرد اما در خانه بر‌سر قیمت بحث‌مان شد و او با ناراحتی بیرون رفت. بعد هم برای انتقام گرفتن از من، اقدام به شکایت کرد.»

 

متهم در ادامه گفت:«در مورد نرگس هم ماجرا همین‌طور بود. او سوار ماشین من شد و به او پیشنهاد برقراری رابطه دادم و او هم قبول کرد. من با میل خودش با او وارد رابطه شدم و هیچ اجبار و اکراهی در کار نبود. نمی‌دانم چه شد که او بعدا پشیمان شد.»

 

به‌رغم انکار متهم اما قضات دادگاه با توجه به ادله و مستندات موجود در پرونده متهم را به اعدام محکوم کردند. رای صادر شده در دیوانعالی کشور مهر تایید خورد و هفته قبل قرار بود که متهم پای چوبه دار برود اما درست در ثانیه‌های آخر متهم توبه‌نامه‌ای نوشت و اظهار کرد که در زمان ارتکاب جرم تنها 18 سال داشت و حرمت عمل را درک نکرده است. به این ترتیب رسیدگی به این پرونده بار دیگر در دستور کار قرار گرفت‌ ‌.

 

تازه‌ترین تحولاتحوادثرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۳۴۶۸۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر