اروپا و بازی سرنوشتساز صنعتی: برگ برندهای که نباید از دست برود

برخلاف تصور برخی رهبران اروپایی، نقش صنعت در اقتصاد این قاره بسیار پررنگتر از آمریکاست
هفت صبح| آیا ایالات متحده هنوز متحد قابل اعتمادی برای اروپا محسوب میشود؟ پاسخ به این پرسش پیچیده است، اما آنچه مسلم است، پایان نقش آمریکا بهعنوان ضامن امنیت اروپا است. فریدریش مرتس، نامزد احتمالی صدراعظمی آلمان، از «استقلال استراتژیک اروپا» سخن گفته است، عاملی که نقطه عطفی در سیاست این قاره خواهد بود.
اروپا باید برای دفاع از منافعش، حتی در برابر ایالات متحده، آماده شود و در این رقابت استراتژیک، قدرت صنعتی برگ برندهای است که نباید نادیده گرفته شود. اروپا، به رهبری آلمان، در تولید فولاد، خودرو، کشتی و هواپیماهای غیرنظامی از آمریکا پیشی گرفته است.
کشورهای اتحادیه اروپا، بهطور میانگین، هزینه کمتری برای بازپرداخت بدهیهای خود پرداخت میکنند. این ترکیب، به اروپا امکان میدهد که هم از اوکراین حمایت کند و هم بازسازی توان دفاعی خود را آغاز نماید، آن هم در شرایطی که ترامپ به حمایت از کییف و ناتو پشت میکند. اما این قدرت تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که اروپا سرمایهگذاری لازم را انجام دهد و از پایگاه صنعتی خود در برابر دامپینگ تجاری چین و تعرفههای آمریکا محافظت کند.
قدرت صنعتی، ستون فقرات اقتصاد و امنیت اروپا
برخلاف تصور برخی رهبران اروپایی، نقش صنعت در اقتصاد این قاره بسیار پررنگتر از آمریکاست. تولید صنعتی ۱۶.۴ درصد از ارزش افزوده ناخالص اتحادیه اروپا را تشکیل میدهد، درحالیکه این رقم در آمریکا تنها ۱۱ درصد است. اروپا ۳۰ میلیون شاغل در این بخش دارد، اما همین میزان در آمریکا عدد ۱۳ میلیون را نشان میدهد. برخی بر این باورند که اروپا باید فناوریهای نوین را جایگزین صنایع سنتی کند، اما این دوگانگی غلطی است.
اروپا برای حفظ رشد اقتصادی و امنیت خود، نیازمند حفظ قدرت صنعتی است. نخست، صنعت، موتور محرک بهرهوری اروپا است. در پنج اقتصاد بزرگ منطقه یورو، صنایعی مانند خودروسازی و ماشینآلات، بیشترین رشد بهرهوری را از سال ۲۰۱۲ تجربه کردهاند. دوم، تولید صنعتی، لازمه بازسازی توان دفاعی اروپا است. اروپا سالانه بیش از ۵۰ درصد فولاد بیشتر از آمریکا تولید میکند و برای مثال در نتیجه آن، ایرباس در سال ۲۰۲۴ دو برابر بیشتر از بوئینگ بحرانزده هواپیما ساخت.
امروز، زنجیرههای تأمین صنعتی، همزمان بهعنوان زنجیرههای تأمین دفاعی نیز عمل میکنند. درحالیکه صنعت کشتیسازی نظامی آمریکا دچار بحران شده، اروپا همچنان کشتیهای تخصصی در مقیاس بالا تولید میکند. سوم، مزیت رقابتی اروپا در رابطه با آمریکا همچنان در صنعت نهفته است. اروپا از دیرباز مازاد تجاری در حوزه کالاها با آمریکاست، در حالی که ایالات متحده بهشدت به واردات صنعتی از اروپا و آسیا متکی است. اما اروپا همچنان در حوزه فناوری وابسته به آمریکاست.
چالشهای پیش رو: چین، آمریکا و سیاستهای داخلی اروپا
با این حال، برگ برنده صنعتی اروپا تحت فشار دو تهدید عمده قرار دارد: ضعف در سیاستگذاری و رقابت خارجی. صنایع دفاعی اروپا به دلیل تولیدات پراکنده و سرمایهگذاریهای ناکافی، سالهاست که تضعیف شدهاند. حتی با افزایش بودجههای نظامی، کسری سرمایهگذاری دفاعی اروپا در دهه گذشته به ۸۵۰ میلیارد یورو رسیده است. در عین حال، چین با سیاستهای تهاجمی صادراتی، بازارهای جهانی را تحت فشار قرار داده است.
از سال ۲۰۲۱، چین سرمایهگذاری گستردهای در صنعت خودرو، ماشینآلات، فناوریهای پاک و هوافضا انجام داده و محصولات مازاد خود را با قیمتهای پایین به بازارهای جهانی صادر میکند. خودروسازی، خط مقدم این جنگ تجاری است. در سال ۲۰۲۰، چین هنوز صادرکننده خالص خودرو نبود، اما امروز سالانه ۵ میلیون خودرو بیشتر از واردات خود صادر میکند. در مقابل، صادرات خالص خودرو از آلمان، نسبت به دوران پیش از کرونا نصف شده است.
اروپا باید سرنوشت خود را در دست بگیرد
اروپا باید از وابستگی به بازارهای خارجی رها شود و سرمایهگذاریهای راهبردی انجام دهد. آلمان که بیشترین آسیب را از رقابت تجاری چین میبیند، همزمان ظرفیت مالی لازم برای واکنش را دارد. دولت آینده مرتس بستهای عظیم برای سرمایهگذاری در دفاع و زیرساختها تصویب کرده که معادل ۱۱ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور است. اما سیاستهای مالی بهتنهایی کافی نیستند.
اتحادیه اروپا باید سیاستهای صنعتی خود را در جهت حمایت از تولید داخلی هدایت کند. مذاکرات پیشروی اتحادیه برای یک توافق صنعتی پاک باید بر تمرکز تقاضای داخلی بر تولیدات اروپایی تأکید کند.اروپا هنوز ثروتمند و از نظر صنعتی قدرتمند است. تجربه آمریکا نشان داده که تعرفهها بهتنهایی صنعت را بازنمیگرداند. در نهایت، ایالات متحده نیز دیر یا زود مجبور خواهد شد بین ادامه واردات از اروپا یا وابستگی بیشتر به چین یکی را انتخاب کند.
بزرگترین تهدید برای صنعت اروپا، نه چین است و نه آمریکا، بلکه اختلافات داخلی در میان رهبران اروپایی است. اگر اروپا در دفاع از توان صنعتی خود تعلل کند، نه تنها جایگاه اقتصادی بلکه امنیتی خود را نیز از دست خواهد داد.