زاگرس خشخاشی میشود؟

طی یک دهه اخیر، بخشی از درختان زاگرس قطع شده و به جایش خشخاش کاشتهاند
هفت صبح، لیلا مرگن| این روزها که دولت به دنبال قانونی کردن کشت خشخاش است، لایحهای سختگیرانه در زمینه تکرار تخلفات در حوزه کشت غیرقانونی این محصول تدوین و راهی مجلس شده است. بر اساس این لایحه اگر فردی سه بار در زمین زراعی خود اقدام به کشت بدون مجوز خشخاش کند، علاوه بر حبس و جریمه نقدی، زمینش مصادره خواهد شد.
کارشناسان بر این باورند که در صورت تبدیل این لایحه به قانون، هجوم به جنگلهای زاگرس برای کشت خشخاش افزایش مییابد و بستر جنگلهای غرب کشور که امروز به دلیل دور از دید و دسترس بودن، به کشت این مخدر اختصاصیافته، بیش از گذشته درگیر کشت خشخاش شود.
آمارهای رسمی، سطح جنگلهای زاگرس را حدود ۶ میلیون هکتار اعلام میکنند؛ اما این جنگلها بیشتر از آنکه کارکرد جنگل داشته باشند، شبیه به درختزارهایی هستند که موقعیت بسیار شکنندهای دارند. این عرصهها از دیرباز مورد هجوم و بهرهبرداریهای ناعادلانه از سوی جامعه محلی قرار داشته و امروز، بیش از یک و نیممیلیون هکتار از کف جنگلهای زاگرس به کشت گندم و جو، اختصاصیافته است.
در یک دهه اخیر، کشت خشخاش هم به این کلکسیون اضافه شده و مشکلات زاگرس را بیشتر کرده است. ازآنجاکه درآمد حاصل از یک کشت ممنوعه برای جامعه محلی جذاب است، طی یک دهه اخیر، بخشی از درختان زاگرس قطع شده و به جایش خشخاش کاشتهاند. برخی از حریقهای رخداده در زاگرس را به همین کشت غیرمجاز نسبت میدهند؛ زیرا گروهی مدعی هستند که صاحبان اراضی زیر کشت وقتی زمینهایشان لو رفته و از سوی مأموران امحا میشوند، برای انتقام دست به سوزاندن جنگلها میزنند.
گروهی دیگر هم معتقدند که آتشافروزی در دل جنگلهای زاگرس، باهدف آزادسازی زمین برای کشت خشخاش انجام میشود. آنچه این روزها کارشناسان جنگل را نگران کرده است، تلاش دولت برای کشت قانونی خشخاش است. دولت باهدف تأمین نیازهای دارویی قصد دارد خشخاش را به زمینهای کشاورزی ایران بازگرداند و محمد ترحمی مدیرکل حقوقی و مجلس ستاد مبارزه با مواد مخدر از ارسال لایحهای به مجلس خبر میدهد که بر اساس آن کشت غیرقانونی خشخاش در بار اول جریمه نقدی، بار دوم جزای نقدی و زندان و در مرحله سوم جزای نقدی، زندان و مصادره زمین را به همراه خواهد داشت. سیاستی که به اعتقاد کارشناسان حوزه جنگل، کشت غیرقانونی در پای درختان جنگلهای زاگرس را توسعه میدهد و حیات جنگلهای زاگرس را با خطر جدی مواجه میکند.
کشت پای درختان زاگرس، خطری جدی
کیومرث سفیدی اکولوژیست و استاد دانشگاه در گفتوگو با «هفت صبح» کشت در زیرآشکوب (زمین کف جنگل) جنگلهای زاگرس را عاملی برای ازبینرفتن خاک معرفی کرده و یادآور میشود که آگروفارستری (جنگل زراعی) در ایران میتواند ما را با مخاطرات جدی روبرو کند. زیرا کشورهایی که در آنها آگروفارستری انجام میشود، عمدتاً در مناطق مدیترانهای، اسپانیا، آمریکا و جنوب اروپا واقع شدهاند و به این شکل نیست که در پای درختان جنگل، کشت انجام شود؛
بلکه کشاورزان نسبت به کشت درخت در داخل زمینهای کشاورزی که نیاز به پوشش دارند، اقدام میکنند و یا در کشورهای مدیترانهای که بهاندازه کافی از پوشش جنگلی برخوردار هستند، در جاهایی که زیتون بهعنوان گونه وحشی آن منطقه وجود دارد، کشت زیرآشکوب هم انجام میدهند و آن منطقه تبدیل به یک سیستم اگروفارستری میشود. در برخی کشورها دام را هم میآورند؛ مثلاً در آلمان مدلهایی وجود دارد که از زیر درختهای بلوط برای پرورش خوک استفاده میشود؛ اما ایران یک کشور فقیر از نظر پوشش گیاهی و جنگل است و شرایطش با هیچ یک از این کشورها قابلقیاس نیست.
به گفته سفیدی جنگلهای زاگرس کارکردهایی مثل تولید آب، اکسیژن، حفاظت از خاک و تعدیل اقلیم دارد و به دلیل بحران آبی که با آن مواجه هستیم، این جنگلها اهمیت بسیار زیادی برای کشور دارند و باید بهجای کشت زیرآشکوب در این اکوسیستم، پوشش موجود حفظ شود و برنامه احیایی برای آن تعریف شود.
این اکولوژیست و استاد دانشگاه توضیح میدهد: برنامه احیایی برای زاگرس به بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال زمان نیاز دارد؛ اما ازآنجاییکه عمر مدیریت در سازمان منابع طبیعی کوتاه است و جنگلبان یا مدیری تربیت نکردهایم که بیشتر عمر خدمتی خود را در یک منطقه صرف کرده و آن منطقه را تحویل مدیر بعدی بدهد، دررابطهبا اجرای برنامههای احیایی در زاگرس موفق نبودهایم، درحالیکه حیات این جنگلها به تداوم زندگی در مرکز ایران و معیشت جامعه محلی گرهخورده است.
احتمال افزایش شخم و شیار در جنگلهای زاگرس
حمیدرضا افرند کارشناس جنگل نیز در گفتوگو با «هفت صبح» احتمال توسعه کشت در پای جنگلهای زاگرس را جدی میداند زیرا مردم بهصورت عرفی در کف جنگلهای زاگرس اقدام به کشاورزی میکنند؛ اما وقتی این زمینها کشف میشود، نمیتوان مالکیت افراد را اثبات و آنها را بازخواست کرد.
اگر در زمین کشف شده خشخاش کشت شده باشد، افراد بهراحتی میتوانند منکر کشت این محصول شوند و به همین خاطر در صورت قانونی شدن کشت خشخاش کشت زیرآشکوب در جنگلهای زاگرس افزایش خواهد یافت و حتی ممکن است جامعه محلی به این سمت برود که در اراضی عرفی خود اقدام به کشت خشخاش نکرده و در زمینهای جدید و اراضی مجاور، این محصول ممنوعه را بکارد.
به گفته این کارشناس جنگل، توسعه کشت در جنگلهای زاگرس زمینه تخریب بیشتر این اکوسیستم را فراهم میکند اما میتوان راهی یافت که میزان خسارات وارده به جنگل به حداقل برسد. او که چهار سال قبل طرحی در این زمینه تدوین کرده، بر این باور است که جنگلداری اجتماعی میتواند چاره کار باشد و بهتر است بهجای اختصاص زمینهای کشاورزی به کشت خشخاش، زمینهای عرفی پای جنگلهای زاگرس به کشت این محصول اختصاص یابد؛
زیرا برای رفع نیازهای دارویی و... در کشور به ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار هکتار زمین نیاز داریم که اگر در هر هکتار به طور متوسط پنجتن گندم تولید شود، سالانه ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تن گندم را با جایگزینی کشت خشخاش در مزارع در این شرایط سخت تحریمی از دست خواهیم داد. درحالیکه اگر در قالب ماده سه قانون حفاظت و بهرهبرداری مصوب سال ۱۳۴۶، اراضی که بهصورت عرفی در جنگلهای زاگرس به کشت گندم و جو اختصاص داشتند، قانوناً در قالب کشت محصولات فرعی به مالکان عرفی واگذار شوند، علاوه بر تأمین نیازهای دارویی، مزایای دیگری برای کشور رقم خواهد خورد.
افرند میگوید: برای اجرای این طرح ابتدا باید از صاحبان عرفی زمین تعهد محضری گرفته شود تا مالکیت سازمان منابع طبیعی بر آن عرصهها را به رسمیت بشناسند. با این اقدام، تکلیف یک و نیممیلیون هکتار اراضی اختلافی بین دولت و جامعه محلی برای همیشه روشن میشود. از سوی دیگر میتوان احیای جنگلهای مجاور کشت عرفی را به جامعه محلی که خشخاش کشت میکند، واگذار کرد و بهره مالکانه حاصل از کشت خشخاش را صرف احیای جنگل کرد. ضمن آنکه با دریافت مالیات مستقیم از افراد، بنیه اقتصادی کشور را هم تقویت کرد.
کشت عرفی در زیرآشکوب جنگلهای زاگرس سابقهای طولانی دارد و این پدیده زمینه زوال جنگلهای بلوط را فراهم کرده است. اخیراً سازمان برنامهوبودجه، اعتباری خاص برای جنگلهای زاگرس در نظر گرفته که صرفاً صرف برگزاری همایشهای بینتیجه میشود. آیا این بار دولت صدای کارشناسان را میشنود و تهدید ایجاد شده برای جنگلهای زاگرس را تبدیل به یک فرصت خواهد کرد؟