به چشمهایمان اعتماد نمیکنیم| درباره فرزاد حسنی و فریدون جیرانی و هوش مصنوعی
سطح اجرای فرزاد حسنی و رضا رشیدپور کلا با بقیه دوستان فرق میکند. راستش بیست سال پیش ...
هفت صبح| یک: در مراسم افتتاحیه جشنواره فجر دو نکته جالب اتفاق افتاد. خب اول از همه تسلط همیشگی فرزاد حسنی به عنوان مجری بود که در اجرای چنین برنامههایی امتیازات خارقالعادهای دارد. تسلط توامانش بر روایات و احادیث در کنار ذوق و سلیقهاش در انتخاب اشعار کلاسیک و امروزی و هنرش در مدیریت اتفاقات روی صحنه که دیروز در ماجرای دست دادن مرضیه برومند و رضا بابک روی صحنه رخ داد و فرزاد با ملاحت خاصش در گفتار، آن را از یک بحران احتمالی به مسئلهای بامزه و ساده بدل کرد.
به نظرم سطح اجرای فرزاد حسنی و رضا رشیدپور کلا با بقیه دوستان فرق میکند. راستش بیست سال پیش در جشن چله چلچراغیها بود که از تسلط مجری بسیار جوان آن مراسم حیرت کرده بودم. یادم است پسر مرحوم اخوان ثالث روی سن آمد و قطعه شعری را از آن شاعر بزرگ دکلمه کرد که در هر کم آوردن آن بزرگوار در دکلمه شعر پدر نابغه خود، آن مجری جوان فیالبداهه به کمک میآمد و تسلط خودش را بر شعر نشان میداد. آن مجری جوان فرزاد حسنی بود.
نکته دوم حضور فریدون جیرانی روی صحنه بود برای مراسم تجلیل از سیروس الوند. الوند 74 ساله بود و جیرانی 73 ساله و هر دو شاید بر اثر هجوم ناجوانمردانه بیماریهای مختلف پیرتر از سن خود به نظر میرسیدند. با این حال جیرانی در مرور کارنامه سیروس الوند، دقایقی همه حضار را با حافظه شگفتانگیزش و بیان رسا و بیتوقفش شگفت زده کرد. جیرانی واقعا پدیده عجیبی است. خدا حفظش کند.
دو: نمایش فیلم رگهای آبی ساخته جهانگیر کوثری که درباره زندگی فروغ فرخزاد است و آخرین نقشآفرینی باران کوثری در سینما، شروع مناسبی بود برای بخش ویژه جشنواره فجر. امیدواریم این شروع خوب به اتفاقهای دیگری ختم شود. مثلا نمایش قاتل و وحشی و یا پیر پسر و رکسانا و اورکا. از همت و اراده منوچهر شاهسواری این توفیق بعید نیست.
سه: اگر کاربر فضای مجازی باشید، این روزها متوجه شدهاید که فیلمی از یک حادثه، حتی به صورت دوربینهای مدار بسته و یا از زاویه یک رهگذر کنجکاو ثبت شده باشد، اولین گمانه مخاطبان، ساختگی بودن این اتفاق است. این فرضیه را در کامنتها میتوانید به عینه مشاهده کنید. هر دعوا هر تصویری از زورگیری، هر قطعه فیلمی از مثلا تصادف و یا سوءتفاهمهای خندهدار، بی برو برگرد انگ ساختگی بودن میخورند.
یعنی این فرضیه شکل گرفته که گروهی برای گرفتن ویوی بیشتر، از تمام ترفندهای واقع نمایانه استفاده میکنند! حالا این مصیبت کم بود که ماجرای هوش مصنوعی هم اضافه شده است. اگر تصویر و واقعه شگفتانگیزی را در فضای مجازی ببینید و این تصاویر از محک ساختگی بودن و تصنعی بودن و فیلم بازی کردن گذشته باشند، حتما به دیوار هوش مصنوعی برخورد میکند. مخاطب آماده است که هر تصویر جذاب و جنجالی را به هوش مصنوعی نسبت دهد. به سادگی در حال ورود به دنیایی هستیم که تمیز واقعیت و رویا، واقعیت و تصنع به سختترین کار ممکن بدل میشود.