هفت صبح‌| با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر‌ و یادی ‌‌از ‌گذشته می‌کنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده ‌شده‌ای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست.

آزادی خرمشهر در سوم خرداد 1361، عظمتی داشت بس بزرگ و خیره‌کننده، تا جایی که دشمنان این دیار، تا چند روز آن را باور نکردند و حتی خبر آن را نیز در رسانه‌های خویش بازتاب ندادند‌. «قاب تاریخ» امروز را تقدیم می‌کنم به خرمشهری‌های عزیز و دوست‌داشتنی‌ام. مردم خونگرم و رنج کشیده در سال‌های 8 سال جنگ که جانانه با دست خالی در برابر لشکر زرهی تا بن دندان مسلح ارتش بعث ایستادند و در سال‌های اشغال خرمشهر در آوارگی و جنگ‌زدگی در‌به‌در شهرهای این سرزمین شدند و گاه روی خوش دیدند و گاه نامهربانی شامل حال‌شان شد.

و اینکه همین حالا و چندین سال پس از پایان جنگ هم با مشکلات زیاد‌ ‌‌معیشتی و... مواجه‌اند؛ القصه... می‌دانید من تعلق خاطر زیادی به خرمشهر دارم چون پدر مرحومم متولد این شهر بود و طوری خرمشهر را دوست داشت که وقتی وارد این شهر و محله‌ای که در آن متولد شده بود،‌ می‌شد برق شور و شادی را می‌شد در چشمانش دید.

حالا به واسطه سوم خرداد و سالروز آزادسازی خرمشهر، مجموعه عکس‌هایی ‌از این روز ‌که ‌توسط عکاسان مختلف ثبت شده را برای‌تان انتخاب کرده‌ام که دیدنش خالی از لطف نیست. نام برخی عکاسان را که می‌دانستم، ذکر کرده‌ام و برخی را نه؛ عکس‌ها را ببینید. روح همه شهدای خرمشهر بالاخص شهید محمد جهان آرای عزیز شاد....

تصویری کمتر دیده شده از سردار سلیمانی در آزادسازی خرمشهر.

کودکان پناه گرفته در یک سنگر را می‌بینید.

خرمشهر پس از بمباران. عکاس: بهمن جلالی

این عکس را خیلی دوست دارم و ربطی به حماسه خرمشهر ندارد؛ ﺁﺑﺎﺩﺍﻥ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﺷﻬﺪﺍ ﺑﭽﻪ سه ﺳﺎﻟﻪ ﭘﯿﺮﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ‌، دعا همراه سنجاق به سینه، دفن 1359/07/12 ﻋﮑﺎﺱ ﺟﺎﺳﻢ ﻏﻀﺒﺎﻧﭙﻮﺭ. ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪﯼ سه ﺳﺎﻟﻪ ﺁﻣﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ‌، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺟﻨﮓ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺛﺒﺖ ﻧﺸﺎﻧﻪ‌ﻫﺎﯼ ﻇﺎﻫﺮی‌شان ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩﻧﺪ‌، ﺍﮐﺜﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺑﺎﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺟﻨﮓ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺟﻨﮓ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ. ‌

محدوده فیلیه خرمشهر؛ ایجاد موانع توسط نیروهای دشمن برای جلوگیری از هلی‌برن رزمندگان ایران. عکاس: ناشناس

بیمارستان ولی‌عصر خرمشهر. عکاس: اسعد نقشبندی

رزمنده و دوچرخه‌اش. منطقه فیلیه. عکاس: شهید داریوش گودرزی نیا

طاقچه خانه‌ای ویران شده  با قاب عکسی از تمثال حضرت علی(ع)، عکسی از پدر خانواده و شاید فرزندش و مقداری خرده وسایل روی طاقچه. عکس خیلی غم‌انگیز است. کسی از صاحبان این عکس خبر دارد؟

فرود موشک یا خمپاره در سقف بیمارستان ولی‌عصر. عکاس: اسعد نقشبندی

پیانوی درهم شکسته شده در خانه‌ای در خرمشهر.‌ عکاس: مسعود زنده روح کرمانی

خیابان چهل متری، مسجد جامع. عکاس: مهدی جمشیدی

انتهای نهر فیلیه. عکاس: علیقلی ضیایی. نخل‌‌های استوار اما بی‌سر را ببینید. هزاران حرف در دل این عکس نهفته است.

فلکه شهدا، خیابان چهل متری. عکاس: ناشناس. منبع آب چند تنی یا به قول جنوبی‌ها «تانکی» را ببینید که بر اثر شدت انفجار چگونه سقوط کرده است.

عکاس هلال احمر در حال گرفتن عکس از یک رزمنده. عکاس: آلفرد یعقوب زاده

افسر اسیر عراقی در عملیات آزادسازی خرمشهر - 2 خرداد 1361 . عکاس:  کاظم اخوان / ایرنا

مزار شهدای خرمشهر.  عکاس: آلفرد یعقوب زاده

محبت یک رزمنده به کودک خرمشهری. عکس از آلفرد یعقوب‌زاده است

نوجوان رزمنده را می‌بینید که به چه شکل در گل و لای نهرهای خرمشهر سینه‌خیز می‌رود. عکاس: آلفرد یعقوب زاده

عکس آخر را به این کودک سوار بر یک جعبه مهمات یا صندوقچه‌ای می‌بینید که در میان نهرهای خرمشهر و نخل‌های سربریده تردد می‌کند. نام عکاس را نمی‌دانم. اما مردم غیور و شجاع خرمشهر که همچون این نخل‌ها ایستاده مردند و جاویدان شدند. الان این کودک کجاست؟ کسی از او خبر دارد؟ این عکس‌ها را که می‌گذاشتم بغض امانم را بریده. کمی قدر این مردم رنج‌دیده خرمشهر را بدانیم. همین دیگر. تا قاب تاریخ بعد خدا نگهدارتان.