قاب تاریخ| داستان زندگی ویگن و آهنگ مورد علاقه تختی، دختران اسکیباز، پسلرزههای ۱۶ آذر
عکسهایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، خودروهای نوستالژیک، عکسهای فوتبالی و...
هفت صبح| با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته می کنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شدهای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست.
قاب تاریخ 1
محل ملاقات و مذاکره سران کشورهای متفق در جنگ جهانی دوم؛ 6 آذر سال 1322 رؤسای جمهور سه کشور فاتح جنگجهانی دوم بدون اطلاع دولت وقت وارد خاک ایران شدند و یکی از کنفرانسهای چندگانهشان را در تهران برگزار کردند. در این کنفرانس چهار روزه «فرانکلین روزولت» رئیسجمهور آمریکا، «وینستون چرچیل» نخستوزیر انگلیس و «ژوزف استالین» رهبر اتحاد جماهیر شوروی درباره وضعیت جهان بعد از جنگ جهانی دوم صحبت کردند.
علت تشکیل این کنفرانس در تهران به پیشنهاد استالین رهبر شوروی بود و ملاقات نیز در محل سفارت شوروی برگزار شد. در روز ورود رهبران متفقین، علی سهیلی نخستوزیر وقت ایران در جریان سفر این سه نفر قرار داده شد و وی نیز خبر حضور آنها را به سمع محمدرضا پهلوی که بعد از تبعید پدرش به سلطنت رسیده بود، میدهد. محمدرضا نیز برای شرکت در کنفرانس ناگزیر شد به محل سفارت برود اما در جریان کنفرانس، چرچیل و روزولت حاضر نشدند به دیدار شاه بروند و با وی تنها در محل سفارت دیدار کردند.
چرچیل نخستوزیر انگلستان تنها برای چند دقیقه در حیاط سفارت شوروی با شاه دیدار کرد که به یک سلام و احوالپرسی و گرفتن عکس ختم شد. در ملاقات با روزولت نیز محمدرضا پهلوی درخواست کرد پدرش را از جزیره موریس به نقطه دیگری که آب و هوایی بهتری داشته باشد تبعید کنند.
قاب مشاهیر
داستان زندگی ویگن: صدایی که ۹۵ ساله شد! ۲ آذر مصادف بود با نودوپنجمین سالگرد تولد ویگن دِردِریان، خواننده و آهنگساز ارمنیتباری که تاثیر مهمی در دگرگونی موسیقی پاپ ایرانی داشت. به گزارش اطلاعات آنلاین، ویگن از خانوادهای میآمد که روزگار پرمصیبتی را به چشم دیده بودند. پدرش از بازماندگان کشتار ارامنه به دست حکومث عثمانی بود که میخواست نسل ارمنیها را از روی زمین تحت سیطره امپراطوری وسیعش براندازد. پدر برای در امان ماندن از شر عثمانیها رهسپار ایران شد و خودش را به همدان رساند.
در همدان در باغی ساکن شد و به نوه صاحب باغ دل باخت. اقبالش بلند بود که از سایه مرگ به دامن عشق افتاد. حاصل این ازدواج شد ۵ پسر و ۳ دختر. یکی از این پسرها ویگن بود و پسر دیگر، کارو، برادر بزرگ ویگن که بعدها هر دو در آسمان موسیقی و ادبیات ایران از نامهای ماندگار شدند. ویگن تحصیلات متوسطهاش که تمام شد، رفت و در شرکت راهآهن به عنوان نقشهبردار مشغول کار شد.
از نوجوانی دلش پرمیکشید برای موسیقی. در زمان حضور متفقین در همدان، از سربازی آمریکایی گیتاری خرید به قیمت چهار تومان و از شوهرخواهرش که کمی گیتار زدن میدانست، یاد گرفت که چطور صدای این ساز را درآورد. در کافههای همدان به زبانهای ارمنی، فارسی و اسپانیایی میخواند و به واسطه دم گرمش که در شنوندگانش کارگر افتاده بود، زود به شهرت رسید و اسمی درکرد.ابتدای دهه ۱۳۳۰، ۲۲ ساله بود که وارد تهران شد و در کافهرستورانی به نام باغ شمیران در تقاطع خیابان فردوسی و استانبول شروع به اجرا کرد.
این کافهرستوران به لطف حضور کارو که از شاعران نیمایی بود، پاتوق شاعران و روشنفکران بود و دوستداران موسیقی پاپ و جاز هم که در آن دوره موسیقی رایج نبود، به این کافه سر میزدند. در همین کافه با یکی از همکارانش که در بلندی نام و آوازه ویگن نقش بسزایی داشت، آشنا شد. ناصر رستگارنژادِ شاعر، شبی ویگن را دید و از استعدادش چنان سر ذوق آمد که همان شب قطعهای مخصوص ویگن سرود تا اجرا کند.
چند روز بعد ترانه رستگارنژاد که «رقیب» نام داشت، با صدای ویگن در رادیو ضبط شد. فقط صدای ویگن نبود که متمایز بود. اندام ورزیده و ورزشکاری و قد و بالای بلندش هم او را به کاندیدای ستاره شدن بدل کرد و خیلی زود با کمکهایی که از اینطرف و آنطرف رسید، سری بین سرها درآورد و بعد از مدتی به ستارهای یکه و بیرقیب بدل شد. از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۵ در ۱۷ فیلم بازی کرد و برای ۲۸ فیلم خواند. غلامرضا تختی از دوستان نزدیک ویگن بود که علاقه زیادی به صدای او داشت.
یکشب وقتی ویگن اجرایی داشت، غلامرضا تختی به پشتصحنه رفت و از او خواست که آهنگ موردعلاقهاش یعنی «لالایی» را اجرا کند. «لالایی» آهنگی غمگین بود و تناسبی با اجرای آن شب ویگن نداشت. با این حال ویگن روی رفیقش را زمین نزد و بعد از دو سه آهنگ آن را اجرا کرد. بعد از مرگ تختی، ویگن هر وقت این آهنگ را اجرا میکرد، گریه امانش نمیداد. ویگن بعد از انقلاب ساکن آمریکا شد و ۴ آبان ۱۳۸۲ در اثر سرطان درگذشت.
قاب نوستالژی
دختران اسکیباز در دهه 50؛ در ایران نخستین مسابقات اسکی سال ۱۳۱۷ برگزار شد و تأسیس فدراسیون اسکی نیز سال ۱۳۲۵ صورت گرفت. ایران پیستهای اسکی باکیفیتی نیز در سالهای قبل و بعد از انقلاب تاسیس کرد. در سال ۱۳۳۰ سرتیپ سپهپور به ریاست فدراسیون منصوب شد. پس از آن و تنها ۲ سال بعد سرهنگ یحیائی یعنی در سال ۱۳۳۲ سکان هدایت فدراسیون اسکی کشور را بهعهده گرفت و در سال ۱۳۳۴ مجدداً فیلیکس آقایان به سمت ریاست فدراسیون اسکی گمارده شد. این تصویر مربوط به پیست شمشک در سال ۱۳۵۴ است.(انتخاب)
قاب تاریخ 2
پسلرزههای 16 آذر بر حیات پهلوی دوم؛ واقعه 16 آذر چه تاثیری بر مسیر و حرکت جنبش دانشجویی ایران داشت؟ در روز 16 آذر 1332 در اعتراض به برقراری روابط سیاسی ایران و انگلیس، دانشجویان دانشکده فنی و مهندسی دست به تظاهرات باشکوهی زدند که پلیس آنها را محاصره کرد و با ورود به دانشکده روی دانشجویان آتش گشود که در نتیجه آن سه دانشجو شهید و عدهای مجروح و دستگیر شدند.
نوع برخورد حکومت با دانشجویان در آن روز حکایت از آن داشت که رژیم با نقشه قبلی و هدف ایجاد ترس و وحشت اقدام به سرکوب دانشجویان کرده بود. در واقع نوع واحد نظامی اعزامی به دانشگاه، شیوههای بهانهجویی و نوع عملکرد و حتی تشویقهای بعدی مهاجمان به دانشگاه تهران از سوی ارتش و ارتقای درجه آنها از عواملی هستند که نشاندهنده قصد قبلی دولت کودتا برای سرکوب دانشجویان در آستانه ورود نیکسون بود.
روز بعد ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهور آمریکا به اتفاق همسرش وارد تهران شد که تظاهرات وسیعی در اعتراض به ورود او و نیز به مناسبت بزرگداشت شهدای دانشکده فنی دانشکده تهران برگزار و منجر به برخوردهای شدید در میان پلیس و مردم شد. در واقع دولت کودتای محمدرضا شاه راهحل مشکلات را در اعمال زور میدید. پس از 16 آذر جنبش دانشجویی وارد مرحله جدیدی از فاز مبارزاتی خود شد، هرچند حکومت تمام تلاش خود را برای سرکوب هرچه بیشتر آن به کار بست.
سپهبد زاهدی نخست وزیر دولت کودتا در نامه محرمانهای برای جلوگیری از حرکت سیاسی دانشجویان مینویسد: برای جلوگیری از عملیات دانشجویان متخلف با اطلاع دانشگاه آنان اخراج و سپس به نقاط شمال، شرق و غرب برای انجام خدمت وظیفه اعزام شوند. سختگیریهای رژیم شاهنشاهی هرچند توانست فعالیتهای سیاسی دانشجویان را تا حدودی تحت تاثیر قرار دهد اما هیچگاه سبب توقف آن نشد و پس از آن واقعه در دهه 30 اعتراضات به صورت پراکنده ادامه یافت.
از آن جمله میتوان به تظاهرات 29 مهر 1333 در اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفتی، اعتراض به تغییر قانون استقلال دانشگاه در 17 دی 1333، تظاهرات در اعتراض به حمله اسرائیل به کشورهای مسلمان در سالهای 1335 و 1336، تظاهرات در اعتراض به تقلب در انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی در بهمن 1339 و چندین تظاهرات پراکنده دیگر اشاره کرد که تمامی آنها منجر به درگیری با نیروهای انتظامی و مجروح و بازداشت شدن عدهای از دانشجویان میشد.(موسسه مطالعات تاریخ معاصر)