تایم گراف| خاطره ژاپنی مشترک
درباره «سیکو۵»، تکهای از زندگی شهروند ایرانی
هفت صبح| در طول تاریخ چند دهه گذشته ایران، ساعتمچی یکی از کالاهایی بوده که با اندک ارفاق بخشی انکارناپذیر از زندگی روتین شهروندان به حساب میآمده. و از سوی دیگر به واسطه محدودیتها و ملاحظات اقتصادی و فرهنگی متعدد، سیکو آن برندی بود که توانست در فرهنگ روزانه شهروند ایرانی یک جایگاه واضح و ملموس برای خود دستوپا کند.
اغراق نیست اگر ادعا کنیم به احتمال زیاد هر کدام از ما دستکم یک خاطره از مواجهه با ساعت سیکوپنج در طول زندگی خود داشتهایم، به ویژه اگر پیش از دهه ۱۳۷۰ متولد شدهایم.
در ستون تایمگراف امروز به ساعت افسانهای سیکو۵ نگاه میاندازیم.
از پنجِ اسطورهای، همین عدد برجسته و طلایی بر صفحه ساعت، افسانههای بسیار گفتهاند. در وبسایت سیکو آمده که ۵ یعنی «اتوماتیک»، «تاریخ روز و هفته در پنجره مشترک»، «مقاومت در برابر آب»، «کراونِ پنهان در بدنه در موقعیت ساعت ۴» و «قاب و بریسلت مقاوم». ولی روایتهای دیگری هم از ریشههای این عدد وجود دارند.
به عنوان مثال فنر اصلی در موومنت ساعتهای این مجموعه از آلیاژ مستحکم «دیافلکس» ساخته شده بود و مکانیزم «دیاشاک» نقش ارگان آنتیشوک را برای چرخ تعادل موومنت ایفا میکرد و بعضی میگویند همین دو مورد در کنار مقاومت در برابر آب و تاریخ روز و هفته و اتوماتیک بودن، جزو آیتمهای پنجگانه سیکو۵ به شمار میرفتند.
گذشته از چیستی و تأویلِ این نمره رازآلود، کالکشن گسترده سیکو۵ در سال ۱۹۶۳ متولد شد تا پاسخِ دموکراتیزهشده و ارزانِ ژاپن به پرسشِ نخبگانی و اغلب گرانقیمتِ سوییس باشد. با این وجود آنچه اهمیت دارد این است که خیلی زود از کالبدش بزرگتر شد و مثل یک خردهفرهنگِ واقعی، خود را به تکهای جداناپذیر از زندگی روزانه آدمهای معمولی در تمام دنیا بدل کرد.
سیکوپنج هیچوقت کامل نبود، اما حالا خوب میدانیم که قهرمانها نیازی به بینقص بودن ندارند؛ فقط باید به اندازه کافی ماندگار باشند… که بود. سیکو۵ واقعا ماندگار بود. و هست. برای همیشه.