تهران و کوچههایش - قسمت ششم

پنجشنبههای هفت صبح در کوچهباغهایی که قصه میگویند
هفت صبح| شاید با شنیدن نام آتشکده، ذهنمان به یزد و حوالی شهرهای کویری برسد اما آدریان، نخستین و تنها آتشکده در قلب پایتخت است؛
حتماً گذرمان بارها و بارها به خیابان سیتیر افتاده و در میان غذافروشیهای خیابانی آن، پرسه زدیم. در میان این بساطهای غذافروشی، با ورود به خیابان میرزا کوچکخان جنگلی، به یک در چوبی میرسیم که سنگنوشتهای با عبارت خاصش، بالای سردر آن خودنمایی میکند؛ «خشنوتره اهوره مزدا» به معنای خشنودی اهورامزدا.
ساخت بنای آدریان، این مکان مقدس را ارباب کیخسرو در اواخر دوره قاجاریه در سال ۱۲۹۳ خورشیدی آغاز کرد و در سال ۱۲۹۶ به کمک زرتشتیان ایران و هند به پایان رسانید؛ کیخسرو شاهرخ، ملقب به ارباب کیخسرو، بنیانگذار شبکه تلفن سراسری ایران و بانی کتابخانه مجلس بود. همین شخصیت خوشنام تاریخ معاصر ایران، محل خاکسپاری فردوسی را شناسایی کرد و ناظر ساخت آرامگاه او شد. او در یازده دوره مجلس شورای ملی نماینده زرتشتیان بود و البته، رئیس انجمن زرتشتیان تهران.
"به آن اندیشه افتادم که برای جماعت عبادتگاهی لازم است، زیرا در تهران برای جماعت (نزدیک به ۵۰۰ تن که بیشتر پیشه بازرگانی و کشاورزی داشتند) تا آن تاریخ معبدی نبود." این جمله را ارباب کیخسرو در یادداشتهای خود در توضیح ضرورت ساخت آتشکده آدریان و تأمین منبع مالی مورد نیاز برای آن نوشته بود.
ساخت آتشکده آدریان بر روی اراضی انجمن زرتشتیان تهران شروع و سنگ بنای آدریان به دست رضا قلیخان هدایت (نیرالملک) وزیر معارف وقت گذارده شد.
بهرامجی بیکاجی، که یکی از چهرههای شناختهشده میان زرتشتیان بمبئی بود، به درخواست ارباب کیخسرو، توانست از زرتشتیان بمبئی، کمک جمعآوری کند. هرچند این کمکها، طولی نکشید که متوقف شد و درنهایت، مساعدت زرتشتیان ایران در یزد و کرمان و کاشان و... به کمک نیایشگاه تهرانیها آمد.
ارباب کیخسرو، در نوشتهای به دشواریهای کار اشاره میکند و از مشکلات آن روزها میگوید: «کار ساختمان آدریان به دشواری دچار شد. اشکال ساختمان آدریان این که بعضی از اشخاص مغرض در جراید بمبئی ضدزرتشتیان تهران مقالاتی نوشتند که اینها بیشتر بیدین و فلاناند و آدریان لازم ندارند و از سوی انجمن زرتشتیان تهران جوابهایی دندانشکن داده شد. بااینهمه برخی از صاحبان خیر که جنبه کهنهپرستی و تعصبات داشتند جلوی اعانه خود را گرفته، دیگر پول نرسید و عمارت بیسقف و ناتمام ماند. چون کار به این منوال پیش آمد از زرتشتیان ایران استعانت شد و زرتشتیان هرجا از تهران، یزد، کرمان، شیراز و کاشان به قدر خود کمک کردند و به خیر و خوبی ساختمان آدریان به پایان رسید.»
آتشکده آدریان، در زمینی به مساحت 1300 متر مربع قرار دارد و کاجهایی، آن را محصور کردهاند. در ورودی آدریان هم چوبی بوده و هنوز باقی مانده و دو فرشته هم کتبیه سنگی سردر آن را در دست گرفتهاند. پس از ورود، قبل از دیدن بنا، چشم به حوض بیضی در میان حیاط میافتد که بازتاب ستون و سرستون ساختمان مرکزی در امواج آب این حوض، بهآرامی حرکت میکند. برخی به این ساختمان که نمای سنگ سفید دارد، تالار عبادت میگویند و برخی نیز آن را آتشکده یا معبد میخوانند. دور تا دور این عمارت مرکزی را هم 16 گوی سنگی در بر گرفته که احتمالاً اشارتی است به 16 آتش مقدس. 6 ستون سنگی با طرح قاشقی در جلوی در ورودی ساختمان دیده میشود که همگی زیر یک طاق قرار گرفتهاند و ایوان شرقی را تشکیل میدهند. در هر یک از سرستونها طرح چهار گاو بهصورت نشسته قرار دارد که گویی، تمام بنا بر دوش آنها استوار است. گاو در آیین زرتشتی، بهعنوان نماد آفرینش در نظر گرفته میشود که به چهار طرف جهان نظر دارد. در میان این گاوها، شاخههایی از انگور و برگ حجاریشده هم، بهنشانه شادی دیده میشود. دو شبهستون نیز در دو طرف ایوان قرار دارد. یک کتیبه سنگی حجاریشده هم در بالای سقف آتشکده است که در سمت راست بالای آن، نقش یک خورشید حجاری شده و در زیر آن یک مجمر آتش به چشم میخورد. در مرکز یک فَروهر قرار دارد که تفاوتهای زیادی با فروهرهای معمولی در آن دیده میشود. در این فروهر، دو نماد بهصورت چنگال یک پرنده شکاری هستند. در سمت چپ سنگ حجاریشده مردی روحانی با کمانی در دست به چشم میخورد که آن را شبیه شاه گشتاسب میدانند؛ کسی که فرمانروای بلخ بود و وقتی زرتشت به او پناه برد، دینش را قبول کرد و به پشتیبانی از او پرداخت. در بالای کتیبه، حجاری جالب توجهی در میان دو فرشته دیده میشود که بخشی از اوستا به نام هفتن یشت را در خود دارد. بهجز ساختمان مرکزی، ۴ ساختمان دیگر نیز در محوطه وجود دارد؛ دو عمارت در شرق که یکی از آنها با سقف شیروانی، مربوط به زمان قاجار است و دیگری با سقف تخت، مربوط به پهلوی دوم. و دو عمارت در غرب که هر دو، مربوط به دوره قاجارند و یکی از بناها جایگاه پخت نان برای آیینهای زرتشتی است.
و اما مهمترین عنصری که این بنا را برای بیننده، به یک نیایشگاه زرتشتی بدل کرده، آتش هزارانساله در مرکز این بناست؛ این آتش از سال 1296 خورشیدی و برای نیایش زرتشتیان، از یزد به تهران رسیده است. آنطور که در پیک شماره سه انجمن موبدان تهران نوشته شده، پس از پایانیافتن ساختمان آدریان، سه موبد مأمور شدند آذر بزرگ را از یزد به تهران بیاورند.
به هر ترتیب، این نیایشگاه، تنها آتشکده تهران شد که بهلحاظ تاریخی و فرهنگی، اهمیت بسیاری دارد؛ بهخصوص که با ویژگیهای منحصربهفرد معماری خودش، اسفند 1381، در فهرست آثار ملی به شماره 7442 با عنوان «بنای معبد آدریان» ثبت شده است. از سال 1387 هم، انجمن موبدان مدیریت این نیایشگاه را بر عهده گرفت. امروز مدیریت آتشکده آدریان، برعهده کمیسیون دینی، فرهنگی، آموزشی و ورزشی انجمن زرتشتیان تهران است و این محل برای برگزاری آیینهای زرتشتی مورد استفاده قرار میگیرد.
پادکست های قبلی تهران و کوچه هایش را اینجا بشنوید و دنبال کنید.