از آتش در دل مادر طبیعت تا فساد به اسم تولید ملی
با خلاصهای از گزارش های مهم امروز روزنامه هفت صبح در خدمت شما هستیم
همه آمدند اما خیلی دیر
جنگل آتش، شاید در اشعار، تعبیر بسیار زیبایی باشه اما توی واقعیت، غمانگیزترین عبارتیه که میشه بشنویم. جنگلهای هیرکانی 20 روزه که توی آتیش میسوزن و بهدلیل مدیریت دیرهنگام، کمبود تجهیزات و شرایط صعبالعبور، روزبهروز گستردهتر میشه و اگه مهار نشه، ممکنه به طالقان برسه. اونطور که در قانون گفته شده، تمام مأموران دولتی اعم از لشکری و کشوری و شهرداریها، موظفن در این شرایط به آتشنشانی کمک کنن اما بهگفته منابع محلی، بالگردها خیلی دیر رسیدن. بعد از 20 روز که الیت توی آتیشه، حالا تازه رئیس سازمان محیط زیست گفته بعد از اتمام برنامههای عادی و پایان سفر اردبیل، عازم این منطقه شده تا ستاد بحران رو فعال کنه؛ اما چه فایده که خیلی دیره. لیلا مرگن، در گزارشی، به تازهترین اخبار این آتشسوزی پرداخته و از رفتارهایی گفته که ما رو به این نقطه رسونده. این گزارش جامع اما تلخ با عنوان «همه آمدند اما خیلی دیر»، در صفحه زیستبوم امروز روزنامه هفت صبح منتشر شده.
قتل مادر در میان شعلههای خشم پسر
منصور، بعد از تصادفش، مجروح شده بود و از پدر و مادرش، پول میخواست تا هزینه جراحی پاش رو تأمین کنه. اما پدر و مادرش، نتونستن پولی فراهم کنن. توی همین روزها، خیلی اتفاقی خونه خانواده منصور آتیش گرفت و سهیلا، یعنی مادر خانواده، جون خودش رو از دست داد. تیم آتشنشانی اعلام کردن علت حریق، عمدی بوده و اولین کسی که هدف تحقیقات جنایی قرار گرفت، شوهر سهیلا بود. اما شوهر سهیلا با اعترافاتش، پای منصور، پسرش رو کشید وسط. منصور هم قتل رو گردن پدرش انداخت؛ حالا باید دید که شواهد کدومشون برای تبرئهشدن بیشتره. فاطمه شیخعلیزاده در گزارش «قتل مادر در میان شعلههای خشم پسر» روایت کاملی از دادگاه این پدر و پسر گفته که میتونید در صفحه رخداد امروز روزنامه هفت صبح بخونید.
فساد نرم به اسم تولید ملی
برندهای خارجی از ایران خارج شدن و این موضوع، بازار لوازم خونگی رو تحتتأثیر قرار داده! بازاری که در دهه اخیر به الگویی از مونتاژ، انحصار و حمایت بیهدف دولتی بدل شده. از طرفی، قاچاق رشد 1.5میلیارد دلاری داشته و صادرات هم خیلی محدود شده. مجموع این اتفاقها، شکاف بزرگی بین شعار تولید ملی و واقعیت بازار ایجاد کرده. حالا ماجرا اینجاست که گویا بازار لوازم خونگی داره جا میذاره جای پای صنعت خودرو؛ یعنی دقیقاً همون بازاری که انحصار شکننده توش موج میزنه و هیچ خبری از رقابت واقعی نیست. واقعاً بازار لوازم خونگی با ممنوعیت واردات و ضعف فناوری و کاهش کیفیت تولیدات داخلی، قراره مصرفکننده رو به کجا برسونه؟ تا کی خانوادهها باید بهخاطر وفاداری به تولید ملی، کالای بیکیفیت با قیمت بالا بخرن؟ مونا موسوی در گزارش «فساد نرم به اسم تولید ملی» به اوضاع بازار لوازم خانگی پرداخته که میتونید در سایت و کانال هفت صبح بخونید.
بدلیجات؛ ستاره بازار زیورآلات
کی فکرش رو میکرد یه روزی همین بدلیجاتی که توی کشوی میز همهمون پیدا میشد، اینقدر ارجوقرب پیدا کنن که گزینه اول زیورآلات بشن؟ اما دقیقاً امروز با افزایش بیوقفه قیمت فلزات گرانبها توی ایران، طلا به یه کالای لوکس تبدیل شده و بدلیجات فانتزی، گزینهای جدی برای خریداران شدن. شاید هم مردم طلا و نقره بخرن اما دیگه نمیتونن مثل قدیم بهعنوان زیورآلات مصرفی بهش نگاه کنن. یعنی فقط به قصد سرمایهگذاری سراغشون میرن و برای مصارف زینتی خودشون، دنبال بدلیجاتی میگردن که ظاهر زیبا داشته باشه با هزینه کم. اگه شما هم زیورآلات فانتزی براتون جذاب شده، حتماً گزارش آزاده ابوطالبی با عنوان «بدلیجات؛ ستاره بازار زیورآلات» رو بخونید. این گزارش به دلایل تغییر سلیقه بازار، و البته قیمت بدلیجات پرداخته که در سایت و کانال هفت صبح قابلدسترسیه.
رانندههای آنلاین در قلمرو بیمه
بعد از مدتها کشوقوس، بالاخره لایحه بیمه رانندگان تاکسیهای اینترنتی در دستورکار مجلس قرار گرفت. گویا بهمن سال گذشته وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از تدوین آییننامهای در دولت خبر داده بود که بر اساس اون ورود شاغلان فضای مجازی به بیمههای اجتماعی تسهیل میشه و رانندگان تاکسیهای اینترنتی هم میتونن بیمه بشن. ظاهراً این تصمیم به نفع اونها میشه اما منتقدان زیادی هم داره؛ منتقدانی که نگرانن اگه بیمه رانندگان تاکسی اینترنتی اجباری بشه، ممکنه بازنشستهها برای حفظ مستمریشون، دیگه وارد این ناوگان نشن یا اینکه در مقابل، نیروی کاری که بیمه براش مهم بوده، حالا بهجای خط تولید، ترجیح بده که توی تاکسیهای اینترنتی کار کنه. خلاصه این لایحه و تصمیم، اما و اگرهای زیادی داره که سارا خادمی، بهطور کامل به تمام اونها پرداخته. این گزارش رو با عنوان «رانندههای آنلاین در قلمرو بیمه» در سایت و کانال هفت صبح بخونید.