چپها، سرزنها و شوتزنها
20 بازیکن برگزیده از فوتبال ایران در سالهای قبل از انقلاب
روزنامه هفت صبح| 20: منصور رشیدی. دروازهبان خوزستانی که در دهه پنجاه به دروازه تاج و تیم ملی رسید و در هردوتیم رقیب اصلیاش ناصر حجازی بود. بلند قد و مطمئن اما بدون آن هاله ستارهوار مرحوم حجازی. او با تیم ملی قهرمان جام ملتهای آسیا شد در سال 1976 تهران آن هم بدون گل خورده.
19: اکبر افتخاری. گوش چپ خوزستانی و ناآرام تیم ملی که از ارکان اصلی موفقیت و قهرمانی تیم ایران در جام ملتهای آسیا در سال 1968 بود و به عضویت تیم منتخب آسیا هم درآمد. در دارایی درخشید و در تاج و عقاب هم بازی کرد.
18: حمید شیرزادگان. ستاره خط حمله تیمیکه در مقدماتی المپیک درخشید. گلهای او موجب صعود تیم ملی به المپیک توکیو شد. او در 14 بازی ملی 9 گل زد. اما اختلاف میان اعضای تیم شاهین با فدراسیون موجب شد تا شیرزادگان المپیک را از دست بدهد و برای تحصیل عازم آمریکا بشود.
17: ایرج داناییفرد. بازیکن تند و تیز و متعصب و دونده که در عقاب چهره شد و به تاج پیوست و در جام جهانی مقابل اسکاتلند به زمین آمد و یک گل تاریخی وارد دروازه این تیم کرد. او در جام ملتهای آسیا در سال 1980 هم عضو موثر تیم ملی ایران بود.
18: امیر مسعود برومند. ستاره تحصیلکرده تیمهای شاهین و خط حمله تیم ملی در دهه سی که در آن دوران چهره محبوب فوتبالدوستان تهرانی بود. او یازده بازی با تیم ملی انجام داد و آمار هفت گل زده را برجای گذاشت.از ارکان نایب قهرمانی تیم فوتبال ایران در بازیهای آسیایی دهلی در سال 1951.
17: بیوک جدیکار. فوق ستاره آذری تیم تاج که علی داناییفرد او را از مسابقات کارگری تهران کشف کرد و او را به تاج آورد. جدیکار بازیکنی بیمهار بود. لقبش چپ طلایی بود و رکورد 445 گل زده را به نام او ثبت کردهاند. اوج درخشش او در دهه سی و اوایل دهه چهل بود. خودش افسوس میخورد که چرا گلزنیهایش هیچ وقت فیلمبرداری نشده بودند.او یکی از اولین لژیونرهای فوتبال ایران هم محسوب میشود.
16: اکبر کارگرجم. سیم خاردار بیرحم تاج تهران که به عنوان دفاع وسط در سال 1352 مرد سال فوتبال ایران شد. از ارکان قهرمانی تیم تاج در باشگاههای آسیا و قهرمانی تیم ملی در جام ملتهای سال 1972 و همین طور بازیهای آسیایی تهران. یک دفاع وسط کامل و مطمئن.
15: جلال طالبی. ستاره باکلاس و فوقالعاده دهه چهل تیم دارایی که اگر اسیر مجموعهای از مصدومیتهای پیاپی نمیشد نامش بسیار پرآوازهتر از این میشد. او را در کنار قلیچخانی مهمترین پدیدههای فوتبال ایران در نیمه دوم دهه چهل میدانستند اما اینهافبک هجومیمسلط و دریبل زن وقتی به تاج کوچ کرد آن قدر مصدوم شد که قید فوتبال را زد. حیف!
14: حسن نظری. کشف بزرگ مهاجرانی در رده جوانان از زمینهای خاکی آبادان. یک دفاع راست دینامیک و دونده که کوتاهی قدش را با جنگندگی و وظیفه شناسی جبران میکرد. یکی از کاملترین دفاعهای کناری که با وقوع انقلاب در سیر فوتبالش گسستگی به وجود آمد. او سالها دفاع راست تاج بود و از ارکان تیمملی در المپیک مونترآل و جام جهانی و جام ملتهای آسیا در سال 1976.
13: پرویز دهداری. در فوتبال آبادان ظهور کرد. به عنوان یک مهاجم گلزن و تکنیکی و به سرعت وارد تیم ملی شد و توسط دکتر اکرامی به شاهین تهران آمد و با شخصیت کاریزماتیکش بلافاصله به وزنهای در شاهین بدل شد و از محبوبیتی خارقالعاده در میان تماشاگران برخوردار شد. از دست دادن المپیک توکیو به خاطر اختلاف میان شاهین و تیم ملی و سپس یک آسیب دیدگی دردناک موجب شد تا او در 29 سالگی فوتبال را کنار بگذارد.
10: ابراهیم آشتیانی. دفاع راستی که در شاهین چهره شد و بعد در پرسپولیس به یک وزنه بینظیر بدل گشت. او در جام ملتهای آسیا در سال 1972 آنقدر درخشان ظاهر شد که به عنوان بهترین بازیکن این جام از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا مورد تقدیر قرار گرفت.
9 : محمد صادقی. هافبک خوزستانی و شوتزن و دونده که قلب تپنده تیم ملی در مقدماتی جام جهانی و جام ملتهای آسیا در سال 1976 بود. مهاجرانی همیشه او را در ترکیب اصلی قرار میداد. او چندین سال در پاس بازی کرد و بعد سر از پرسپولس درآورد. او یک دوره هم بازیکن سال فوتبال ایران شد.
8 : غلامحسین مظلومی. گلزن اهل مسجد سلیمان که یکی از کاملترین مهاجمان نوک تاریخ فوتبال ایران محسوب میشود. بلند قد و سرزن با بغل پاهای مرگبار و حس ماجراجویی و عطش بیپایان برای گلزنی. او از ارکان قهرمانی تیم ملی در جام ملتهای آسیا بود و سه دوره هم آقای گل جام تخت جمشید. اما یک آسیب دیدگی نابهنگام او را از تیم ملی دور ساخت و جایگاهش به غفور جهانی رسید.
7: حسین کلانی. گوش راست سرعتی و دینامیک و بسیار شجاع تیمملی که در شاهین چند سالی پشت خط دهداری قرار گرفت و اما وقتی به جایش وارد تیم شد دیگر آن را از دست نداد. او آقای گل جام ملتهای آسیا در سال 1972 شد و در پرسپولیس مخوف و بیرقیب سالهای 51 و 52 نقشی انکارناپذیر داشت. این بازیکن قدرتی اما به لحاظ روحی بسیار حساس در سال 1354 از فوتبال کناره گرفت.
6: علی جباری. طرفداران تاج هنوز او را سلطان مینامند. هافبک هجومی تکنیکی و دریبل زن که به مغز متفکر تاج دوران رایکوف بدل شد و با درخشش در جام ملتهای آسیا در سال 1972 و هتتریک به یاد ماندنیاش مقابل تایلند در ذهن فوتبالدوستها ثبت شد. او از بازیکنهای کلیدی قهرمانی تیم ملی در بازیهای آسیایی 1974 تهران هم محسوب میشود.
5: ناصر حجازی. دروازهبان خوش استایلی که توسط رایکوف به دروازه تیم ملی رسید و بعد کلید قفس تیم ملی را نیز به دست آورد و در دهه پنجاه از محبوبترین چهرههای جامعه ایران محسوب میشد. بلند قد و کشیده و تکنیکی که مفهوم دروازهبانی در ایران را چندین لول ارتقا داد. او در جام ملتهای آسیا در سال 1972، المپیک مونترآل، بازیهای آسیایی تهران و جام جهانی درون دروازه تیم ملی ایستاد. آخرین حضور او در تیم ملی به سال 1980 و جام ملتهای کویت بر میگردد.
4: همایون بهزادی. از هجده سالگی به خط حمله تیم شاهین راه یافت و در کنار شیرزادگان و دهداری یک خط آتش بینظیر ایجاد کرد و همین ترکیب را در تیم ملی هم تکرار کردند. او بعدها به محور اصلی شکلگیری تیم پرسپولیس بدل شد و به عنوان یکی از چهرههای افسانهای این تیم نامش ثبت شده است. او بیش از یک دهه چهره ثابت خط حمله تیم ملی ایران بود و نامی محترم برای کل آسیا محسوب میشد.
3: حسن روشن. اعجوبهای که از رده جوانان آمد و بعد از قهرمانی با تیم ملی جوانان، در 19 سالگی در تاج تهران درخشید و در تیم ملی جانشین هم محلهای شمیرانیاش یعنی حسین کلانی شد. سریع، ماجراجو و بسیار باهوش و تکنیکی. او در یک دوره سه ساله حضور در تیم ملی بین سالهای 54 تا 57 شماری از مهمترین گلهای فوتبال ایران را به ثمر رساند. از جمله گل با قیچی از بغل به عراق، گل خارقالعادهاش به لهستان در المپیک، گلی که باعث پیروزی ایران در خاک استرالیا شد و دو گلی که در تهران به کره جنوبی زد و بالاخره تک گل ایران به پرو. یک آسیب دیدگی از ناحیه زانو در بازی دوستانه با رومانی دوره فوتبال او را محدود و همراه با درد و رنج ساخت.
2: علی پروین. در نیمه دهه چهل بازیکن کیان تهران بود و در فهرست بازیکنان نخبه ایرانی ردهبندی نمیشد اما وقتی در سال 47 به پیکان و سپس به پرسپولیس رفت، خود را به عنوان یکی از کاملترین هافبکهای تاریخ فوتبال ایران به همه شناساند. تیزپا بود و شوتزن و یک پاسور به تمام معنا. دوبار مردسال فوتبال ایران شد و در بازیهای آسیایی تهران، جام ملتهای 1976، المپیک مونترآل و سپس جام جهانی 1978، مهره کلیدی تیم ملی محسوب میشد. او در دهه پنجاه بعد از بازنشستگی بهزادی و آشتیانی و کلانی، تک ستاره بزرگ پرسپولیس بود.
1: پرویز قلیچ خانی. از آن ستارههای دیرپای فوتبال ایران که آغشتگیاش با امر سیاست چه در قبل و چه در بعد از انقلاب دست فوتبالدوستان را در تشریح امتیازات او بسته است. در 19 سالگی به تیم ملی رسید و در قهر بازیکنان شاهین، به المپیک توکیو رفت و آنجا بسیار هم درخشید. و پس ازآن دیگر پیراهن تیم ملی را رها نکرد. سه دوره با تیم ایران قهرمانی جام ملتهای آسیا را تجربه کرد.
در دو المپیک و دوسری بازیهای آسیایی حضور داشت. گل زیبای دقیقه 89 او سند برتری تیم ملی بر اسرائیل در فینال جامملتهای آسیا در سال 1968 بود. یکی از شوتهای حیرتانگیزش دروازه استرالیا در تهران را هم گشود. از دفاع آخر تا هافبک دفاعی و مهاجم نوک را بازی کرده است و در همه این پستها بهترین بوده است. فعالیتهای سیاسیاش موجب شد تا در نیمه دوم دهه پنجاه از تیم ملی کنار برود و بازوبند کاپیتانی را به علی پروین بسپارد. قلیچخانی سابقه بازی در کیان، دارایی، عقاب، تاج و پرسپولیس را در کارنامه خود دارد.
و چند اسم دیگر: ابراهیم قاسمپور، نصرالله عبداللهی، حسن حبیبی، حسین کازرانی، رضا قفلساز، آندرانیک اسکندریان، جعفر کاشانی، رضا عادلخانی، غلام وفاخواه، عارف قلیزاده، صفر ایرانپاک، علیرضا عزیزی، پرویز کوزه کنانی، عباس تنیدهگر و کامبیز جمالی.