سفر پرسپولیس به قطر - اسفند۱۳۵۱
اولین سفر برونمرزی پرسپولیس حرفهای به حوزه شیخنشینها و مقایسه آن با امروز
روزنامه هفت صبح| یک: برای آنهایی که به پیشرفت فوتبال قطر به عنوان میزبان و قهرمان جام ملتهای آسیا رشک میبرند سفری چشم بسته به نیمقرن پیش را میسر میکنم که حتی زمین چمنی هم نداشتند. سفرنامه پیروز شعارغفاری نویسنده کیهانورزشی از اولین سفر برونمرزی پرسپولیس حرفهای به حوزه شیخنشینها و مقایسه آن با امروز، نشانگر این است که آنها هر چقدر گریستند و کار کردند ما فقط خندیدیم و خوابیدیم!
او که تیم پرسپولیس را در سفر تدارکاتی به کشورهای شیخنشین در اسفند 1351 همراهی میکرد سلسله گزارشهایی از قطر و لبنان و کویت و بحرین و عربستان نوشت که مقایسهاش با امکانات و پیشرفت تجهیزاتی امروز آنها اشک آدم را درمیآورد. دلنوشتههای او بیآنکه سرسوزنی تحقیرکننده به نظر برسند نشان میدهند که پرسپولیسیها هنگام ورود به قطر دقیقا حال کسی را داشتهاند که انگاری به روستایی واقع در انتهای جهان و عقبمانده از قافله تمدن رسیدهاند.
ایران آن روزها در تدارک برگزاری بازیهای آسیای 1974 بود و قطر در انتهای جهان برهوتیاش، به فکر الگوگیری از فوتبال کویت و 9 گل از این تیم خورده بود! پیروز از قطری مینویسد که با 120 هزار نفر جمعیت در نظر دارد یک استادیوم 80 هزارنفری بسازد و این موضوع، او را انگار جوری چزانده بود که دوتا علامت تعجب جلوی هر جملهاش کاشته است!
من الان نمیدانم پیروز کجاست و در کدام کشور اروپایی استاد علوم رسانه شده است اما خبر دارم که همان قطر با چیزی حدود سه میلیون نفر نفوس، در میزبانی جامجهانی و جام ملتهای آسیا شیرین کاشته است. همان قطر عقبماندهای که آن روزها بیشتر مردمش به این فخر میکردند که فارسی میدانند و با دیدن ستارههای پرسپولیس دهه پنجاه، دست و پای خود را گم میکردند ابتدا الگوی توسعه فوتبال کویت را سرلوحه خود قرار داده بود که خود آنها نیز به تازگی سری بین سرها درآورده بودند. شیخنشینهای یالقوزی که در نظر داشتند اعتبار ملی خود را از طریق توسعه فوتبال با پولهای درآمدهای نفتی بالا بکشند.
حالا دیگر مهم نیست که فوتبال دو کشور قطر و ایران در بخش توسعه در کدام کفه ترازو جای میگیرند اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که پیشینه فوتبال قطر از شش دهه تجاوز نمیکند اما از شکلگیری فوتبال در ایران بیش از 130سال میگذرد. آن روزها در ابتدای دهههفتاد میلادی که فوتبال ایران یک سر و گردن از آسیا بالاتر زده بود عربها و چشمبادامیها به گرد پای ایرانیها نمیرسیدند
و تیم نوپای قطر بعد از شکست 9 بر صفر از کویت عزا گرفته بود که با فوتبالش چه کند اما به تدریج متوجه این نکته شد که فوتبال میتواند به عنوان بخشی از توسعه اجتماعی و فرهنگی، حقارتهای اجتماعی را کاهش دهد. آنها هرچقدر به جادوی فوتبال بیشتر روی خوش نشان دادند ما در ایران فقط توی سر فوتبال زدیم و آدمهای توسری خورده را بر راس فوتبال خود کاشتیم. خیلی ساده.
دو: در ابتدای دهههفتاد میلادی کویت، پیشتاز فوتبال عربها بود و هر کشور جغله کوچکی درصدد این بود که کویتیها را به عنوان ابَرالگوی خود قرار داده و در توسعه این «بازی- صنعت» بکوشد. اما کویت هرچقدر هم که برای آنها شاخ بود برای فوتبال ایران محلی از اعراب نداشت. آن سالها روزنامههای کویتی راه به راه در ستایش پرسپولیس مطلب مینوشتند و سر این تیم را به سرشیر تشبیه میکردند. به عنوان مثال مجله المعالب چاپ کویت در 21 بهمن 51 در ستایش از تیم سرخپوش ایرانی نوشته است:
«تیم پرسپولیس اولین تیم حرفهای خاورمیانه محسوب میشود و از تیمهای معروفی چون اتلتیکو مادرید و بارسلون اسپانیا، بنفیکای پرتغال (قهرمان اروپا)، آندیپندیت (قهرمان باشگاههای آرژانتین و آمریکای لاتین)، کریستالپالاس انگلستان، گوارانی برزیل و چند تیم معروف دیگر دعوت کرده است. پرسپولیس غنیترین تیم فوتبال ایران است و بیست بازیکن حرفهای دارد...»
سه: هدایت شعارغفاری بعد از بازگشت پرسپولیس از سفر به حوزههای شیخنشین و گذراندن تعطیلات عید 1352 در کیهانورزشی شماره 981 شنبه 25 فروردین 1352 درباره قطر که نخستین ایستگاه پرسپولیس بود نوشت: «در این شیخنشین 120 هزارنفری بیشتر مردم فارسی بلد بودند. به فرودگاه کوچک و جمع و جور دوحه که رسیدیم صدای خوشامد و کف زدن مردم حالت غرورآمیزی به ما بخشید.
هوا گرم و شرجی بود. مردم دوستدار فوتبال بر ایوان فرودگاه یکطبقه خود صف کشیده بودند. آنها تمام بازیکنان ما را به اسم میشناختند. فاصله فرودگاه تا شهر را با یک اتوبوس کهنه انگلیسی پیمودیم. در طول راه از سبزی و درخت خبری نبود اما فعالیتهای ساختمانی فراوان، تحرک این شیخنشین را در راه توسعه و آبادانی نشان میداد.
قطر مهاجر نیز فراوان داشت و قطبی برای کار کردن کارگران بیکار کشورهای اطراف بود؛ از لبنانی و سودانی و حبشی گرفته تا هندی و مصری و عراقی. قطر چهار مرکز تمرکز جمعیت دارد به نام شهر. با هفت تیم باشگاهی. بزرگترین شهر قطر، دوحه یا امیرنشین است با چهار تیم فوتبال به نامهای العربی، استقلال، السد و الاهلی.
شهر دوم الواکره است و شهر سوم الریان. این دو شهر تیمهایی به اسم خود دارند اما شهر چهارم الخور است که تیم فوتبالش تعاون نامیده میشود. از عمر فوتبال رسمی در قطر چیزی نمیگذرد. تنها نزدیک به شش سال (1967). میزبان پرسپولیس یعنی باشگاه السد نیز در سال 1969 تاسیس شده و تاکنون دوبار فاتح قهرمانی قطر شده (1971 و 72). قطر دو نوع تیم ملی هم دارد.
یکی برای بازیکنان بالای 25 سال و دیگری برای زیر 25 سال که این تیم «قطر جوان» نامیده میشود. باشگاه السد که میزبان پرسپولیس بود سه بازیکن در تیم ملی بزرگسال به نامهای سعید موسی، عبدالله جمعه و وفا محمد دارد. نتایج دیدارهای تیم السد در ماه گذشته دو شکست 2-1 از تیم تاج بحرین (شعبهای از کلوپ تاج تهران) و 3-2 از تیم یرموک کویت بوده است.
در قطر زمین فوتبال خاکی فراوان است که برای ساختنش زحمتی جز کاشتن دیرکهای دروازه و خطکشی آن نیست. اما قطر به اسم ورزشگاه، یک زمین چمن خوب به اندازههای کوچک قانونی و جایگاه برای نشستن هفت هزار تماشاگر در دوحه دارد. شلوغترین روز این ورزشگاه روز عاشورا بود که پله و یارانش همراه تیم سانتوز در آن بازی کردند و 3 بر صفر تیم ملی قطر را شکست دادند.
در دوحه که بودیم صحبت از بنای یک ورزشگاه هشتاد هزارنفری در مدینه خلیفه شهر نوساز قطر بود!! ورزشگاه هشتادهزارنفری برای یک شیخنشین 120 هزارنفری؟ اگر باور کردنیست شما هم باور کنید! قطر در زمینه شرکت در مسابقات مهم خارجی یکبار همراه تیم جوانش در مسابقات فوتبال جوانان کشورهای عربی (جام شباب) شرکت کرده که حاصلش سه شکست 7-4 و 2-3 و صفر-1 از تیمهای الجزایر و سوریه و یمن بود.
آنچه فوتبال قطر علیه ما نشان داد سعی در یک بازی زمینی و آرام بود که شکل سریع و تکاملیافته آن را از تیمهای کویتی دیده بودیم. در تیم السد یک یار بلندقد و سیاه به عنوان مغز تیم السد تمام بازیکنان ما را تحتتاثیر قرار داد. اگر تیمهای اروپایی او را ببینند برای خرید او چقدر پیشنهاد خواهند کرد؟ خیلی!»
چهار: بچههای پرسپولیس در این سفر طولانی وقتی پولهای خود را خرج کردند دیگر همهاش در آستانه مهمانسرا غمبرک زده و جوک میگفتند تا وقتگذرانی کنند و هرچه سریعتر موعد برگشت به تهران فرا رسد. در آن روزگار بدوی شیرینی یکی از حیرتهای بچهها به خاطر خرچنگ خوری قطریها حیرت بود.
روزی که آنها از سفر به کشورهای عربی، به تهران برگشتند انگاری از تبعید به قلعه فلکالافلاک بازگشته بودند. پرسپولیس متبختر آقای عبده که برای اولینبار در ایران اعلام حرفهایگرایی کرده و حاضر نبود با تیمهای آماتور کشور بازی کند سر ساعت 8 صبح روز 24 اسفند 1351 همه بازیکنانش را در فرودگاه مهرآباد جمع کرد تا به سمت شیراز حرکت کنند و سر ساعت 12 و نیم ظهر با هواپیمای دوموتوره «طیرانالخلیج» عازم دوحه شوند. ساعت 2 و بیست دقیقه بود که قرمزهای ایران به پایتخت قطر رسیدند و فقط یک ساعت و ده دقیقه وقت داشتند که بعد از کمی استراحت در هتل، بازی را سر ساعت 3 و نیم آغاز کنند.
پنج: میزبان که بلیتهای استادیوم هفت هزارنفری خود را از قرار 20 تومان و 50 تومان (به پول ما) فروخته بود تیم منتخب قطر را با نام باشگاه السد به مصاف قرمزهای ایران فرستاد. بازیکنان پرسپولیس در این دیدار متشکل از بهرام مودت، برادران وطنخواه، جعفر کاشانی، مهراب شاهرخی، ابراهیم آشتیانی، فریدون معینی، علی پروین، صفر ایرانپاک، اکبر افتخاری و کاپیتان همایون بهزادی بودند که در نیمه دوم اصغر ادیبی جایگزین اکبر افتخاری شد.
تمام دلخوشی پرسپولیسیها در این بازی، خوشحال کردن ایرانیهای مقیم قطر بود که آن هم نهایتش 6 دقیقه طول کشید و رضا وطنخواه و صفر ایرانپاک در دقایق 6 و 7، زارپ دروازه حریف هراسان را باز کردند. گل دقیقه 6 پرسپولیس با همکاری مثلث آشتیانی، بهزادی و معینی شکل گرفت که باعث شد صفر توپ را به اکبر افتخاری برساند و اکبر لقمه لذیذی نصیب رضا فاکتی کرد که توپ را گوشه چپ قطر دروازه کاشت.
یک دقیقه بعد هم همایون، توپ را به ابراهیم سپرد و او با نفوذ خوشگل و سانتر دقیقش توپ را روی سر ایرانپاک انداخت و هِد صَفر در گوشه دروازه آرام گرفت. به ثمر رساندن این دو گل آسان، بچههای تیم پرسپولیس را که استرس سفر مداوم یکروزه خستهشان کرده بود و از صبح علیالطلوع یکراست راه آمده بوده تا از تهران مستقیم پا به استادیوم دوحه بگذارند و فقط نیم ساعت استراحت کرده بودند کاملا قانع کرد که دیگر به فکر اداره بازی باشند اما همین موضوع قطریها را به خودنمایی واداشت.
همین آسانگیری بود که باعث شد فکتور ناظم در دقیقه 23 دروازه مودت را باز کند. قطر که در این بازی از یاران سودانی خود نیز استفاده میکرد به لطف درخشش بازیکن بلندقد و کشیده قامت سودانیاش به نام یوسف السودانی که رهبری خط حمله را به عهده داشت دفاع پرسپولیس را به هم ریخت و برای همتیمیهایش لقمههای لذیذ فراهم آورد.
گل فکتور پتکی بود که بر سر بازیکنان خسته قرمز فرود آمد و باعث این شد که علی پروین سر غیرت آمده و دو بار با نفوذهای عالی و شوتهای حسابشده خود دروازهبان قطر وفا محمد را به زحمت اندازد. پروین در دقیقه 58 هم به راحتی میتوانست پاس محشری را که همایون با ضربه سر به پایش رسانده بود گل کند اما شوت مرتفعش به سمت شمشادها و باقالیها رفت.
گل سوم پرسپولیس در حالی وارد دروازه قطریها شد که داور فلسطینی از ترسش جانب تیم قطر را گرفته بود و خطاهای آنها را روی بازیکنان تیم مهمان کاملا نادیده گرفت؛ صَفر در دقیقه 79 توپی را از پاس حسابشده و دقیق ادیبی گرفت و از شکاف خط دفاعی حریف گذشت و یکتنه تا 15 متری پیش رفت و گوشه راست دروازه را نشانه گرفت.
حالا دیگر خیال قرمزها از پیروزی راحت شده بود اما 4 دقیقه بعد ناظم گوش چپ السد از غیبت ابراهیم آشتیانی در پست خود (دفاع راست) نهایت استفاده را کرد و گل دوم را وارد دروازه مودت کرد. پرویز زاهدی خبرنگار دنیای ورزش طی گزارشی کیفیت فوتبال قطر را ستود و نوشت «واقعا انتظار چنین فوتبالی را از قطر نداشتیم» و نیز از کاشانی، ایرانپاک، بهزادی و آشتیانی به عنوان بهترین بازیکنان میدان نام برد.