کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۶۴۴
تاریخ خبر:

خاطراتی از ‌چهارشنبه عصر نفرین شده

خاطراتی از ‌چهارشنبه عصر نفرین شده

جمع‌آوری همه نکته‌هایی که در مورد تیم ملی از قلم افتاده بود

روزنامه هفت صبح| یک: ‌تیم ملی از آنچه فکر می‌کردیم بهتر بود. با این حال هیچ دستاورد مهم‌تری نسبت به تیم‌های ملی تحت هدایت مایلی کهن و برانکو و کی‌روش به دست نیاورد. برانکو که تیم بسیار خوبش به مقام سوم آسیا رسیده بود یک تساوی خوش اقبالانه مقابل عمان در مرحله مقدماتی داشت و با یک تساوی ناپلئونی با ژاپن به دور بعد آمد و پس از عبور از کره‌جنوبی، ‌اسیر ضیافت پنالتی مقابل چین شد و به فینال نرسید.

 

تیم مایلی کهن هم یک شکست بد مقابل عراق در کارنامه داشت اما با درو کردن تایلند و عربستان و کره به نیمه نهایی رفت و آنجا اسیر عربستان و ضربات پنالتی شد و به فینال نرسید. کی‌روش هم تیمش یک تساوی مقابل عراق در دور مقدماتی داشت اما بدون گل خورده تیم‌های چین و ویتنام و یمن و عمان را مغلوب کرده بود و در نیمه نهایی در یک بیست دقیقه عجیب سه گل از ژاپن خوردیم و به فینال نرسیدیم.

 

تیم قلعه‌نویی هم یک بازی بسیار بد مقابل هنگ‌کنگ و یک تساوی در 120دقیقه مقابل سوریه را در کارنامه داشت و البته یک شکست مقابل قطر که در رده 58 فیفا قرار داشت و ایران در رده 22 بود. بازی خوب مقابل فلسطین، ‌امارات و یک نیمه دوم عالی مقابل ژاپن از دستاوردهای تیم قلعه‌نویی بودند. باز هم نرسیدن به فینال.

 

دو: تمرکز و اصرار قلعه‌نویی به بازی هجومی و به قول خودش فوتبال ایرانی بیشتر به یک تمهید تبلیغاتی شبیه بود. مثل یک اسلوگان انتخاباتی که قرار است آنتی تز شیوه دفاعی و کنترل شده کی‌روش باشد و حاصلش این شد که ساختار دفاعی تیم ما به شدت ضعیف باشد. ما  تنها در یک بازی گل نخوردیم؛ آن هم مقابل هنگ‌کنگ بود که مهاجمان حریف دو فرصت صددرصد را از دست داده بودند.

 

ارجح دانستن حمله به دفاع و بازی با گارد باز البته که موجب شد تا ایران فوتبال جذاب‌تری ارائه دهد اما در نهایت 7 گل خوردیم و می‌توانستیم بیشتر هم بخوریم. در همین بازی با قطر دو فرصت صددرصد گلزنی را قطری‌ها مقابل بیرانوند از دست دادند و یک‌بار هم میلاد محمدی سد راه توپی شد که به سمت دروازه خالی در حرکت بود. 

 

به لحاظ فرصت گل مناسب خیلی شرایط بهتری نداشتیم. البته که نبودن پورعلی گنجی و حسینی موجب شده بود دست قلعه‌نویی در این پست خالی باشد. هرچند که احتمالا با حضور آنها هم زوج کنعانی و خلیل‌زاده انتخاب اول قلعه‌نویی بودند. 

 

سه: طارمی باز هم نشان داد که توانایی این‌که مرد بازی‌های بزرگ باشد را ندارد. ندارد دیگر. به این بچه خوب و سربه راه بوشهر سخت نگیرید. نمی‌تواند جریان بازی را عوض کند. آن‌قدر این مسئله خطا گرفتن از مدافعان حریف ذهنش را پرکرده که در هر برخوردی ذهنش اول به سمت خوب سقوط کردن و خوب افتادن می‌رود.

 

او در جام‌جهانی 2018، آن سانتر زیبای وحید امیری را از روی خط شش قدم به بالای دروازه حریف فرستاد،‌ در بازی با پرتغال توپ باد آورده پشت دفاع حریف را در دقیقه 91 به آسمان زد، در جام ملت‌های 2019، ‌هیچ حرکت مهم و عجیبی را از خود نشان نداد.

 

در مقدماتی جام ملت‌های آسیا باز هم کار مهمی را از او شاهد نبودیم و مقابل ژاپن کاملا مهار شده بود، در جام‌جهانی  2022 در  شکست 6بر 2 مقابل انگلیس دو گل زد اما هیچ‌کس دوست ندارد حتی به آنها فکر کند. در بازی با ولز یک پاس گل قشنگ برای رامین فرستاد که خب گل دوم ایران بود و نقشی در معادلات صعود نداشت.

 

‌در بازی با آمریکا در آن بازی سرنوشت‌ساز بسیار بد بازی کرد و حالا در جام ملت‌های آسیا در بازی‌ای که به نبوغ او احتیاج داشتیم او مدام زمین می‌خورد و صورتش را از افسوس می‌پوشاند. برعکس سردار آزمون که این دوره کارنامه قبولی کامل دریافت کرد. 

 

چهار: قطر یک سوپر بازیکن داشت به اسم اکرم عفیف. چگونه تیم ما برای مهار او هیچ ترفندی  نداشت؟ ‌یعنی نمی‌شد امید ابراهیمی را به اکرم عفیف بچسبانیم تا نصف قدرت قطر را حذف کنیم؟‌ به‌خصوص که در قلب دفاع بازیکنی داشتیم به عنوان  کنعانی‌زادگان که تصمیم گرفته بود دریبل نخورد و حاضر بود تا وسط خلیج‌فارس عقب‌عقب برود اما ریسک درگیر شدن با مهاجم حریف را به جان نخرد. 

پنج: در بازی با قطر مستحق باخت نبودیم. بدشانسی آوردیم. راستش به شکلی عجیب در این سال‌های  فوتبالی، آسمان و ماورا بیشتر از آن‌که هوای ما را داشته باشند هوای حریفانمان را دارند. برای همین است که مدام بر بخت و اقبالمان لعنت می‌فرستیم. شاید این پاسخی بر بی‌اخلاقی ما در مواجهه با پیروزی‌های نه چندان بزرگ است.

 

یک برد در مرحله یک چهارم نهایی آسیا را با مجموعه‌ای از سرودها و نیایش‌ها و تضرع‌ها برگزار می‌کنیم و سیاستمدارانمان ذوق زده توئیت می‌زنند و آماده هستند که طبق نظر مشاوران جوان هیجان‌زده‌شان اعتبار خود را به یک بازیگوشی توپ گرد گره بزنند. فکر نکنم آسمان خیلی از این‌جور کارها خوشش بیاید.

 

شش: بیرانوند دروازه‌بان خوبی است اما در این تورنمنت جسارت و شجاعت خود را فراموش کرده بود. پاهایش می‌لرزید و با کمترین تهدیدی دستانش را به علامت شکست بالا می‌برد. او در دو بازی با ژاپن و قطر تنها یک واکنش روی شوت مهاجم قطری داشت. 

 

هفت: محمدرضا احمدی یکی از بدترین دوره‌های حرفه‌ای خود را در این مسابقات پشت سر گذاشت. نعره‌هایش و تاکیدهای بی‌دلیلش روی بعضی از مفاهیم و رجزخوانی‌های دون‌پایه‌اش اعصاب فوتبالدوستان حرفه‌ای را به‌هم می‌ریخت. چند روز قبل خیابانی رفته بود یک برنامه زنده در شبکه پنج و آنجا از مسئولان می‌گفت که هیچ واکنشی نسبت به انتقادات ندارند و کار خودشان را می‌کنند.

 

گزارشگران بخش ورزش شبکه سه انگار فرزندان همان مسئولان هستند. هرچقدر انتقاد از آنها بکنی آنها با یک خودپسندی شگفت‌انگیز به ادامه شیوه قبلی خود تاکید دارند و هیچ تغییری در حرکات و گفتار خود نمی‌دهند و با لجاجت سیر نزولی خود را کامل می‌کنند. احمدی همان گزارشگر فوق‌العاده پنج سال پیش حالا به یکی از گوشخراش‌ترین چهره‌های بخش ورزش تلویزیون بدل شده است. 

 

هشت: بگذارید از گزارشگرهای شبکه‌های اینترنتی و پلتفرم‌ها هم یاد کنیم که بازی مقابل قطر به این‌ها فرصت داده بود تا ایده‌های بنجل درباره برنامه‌ریزی و کار سیستماتیک و زیرساخت و این‌جور خزعبلات تکراری و بدیهی را به سروصورت مخاطبان بپاشند. 

 

9 : زبان بدن سعید الهویی در حضور تلویزیونی‌اش بیشتر از آن‌که به درد یک تئوریسین و آنالیزور فوتبال بخورد به درد خوانندگان رپ می‌خورد. پرخاشگر و عصبی و با نگاهی که کوچک‌ترین شانسی برای ایجاد همدلی برجای نمی‌گذارد و به اینها اضافه کنید نوعی از تحلیل‌ها و استدلال‌ها و توجیهات که تماشا کردن و شنیدنش کار طاقت‌فرسایی بود. 

 

10: در این چند سال گذشته فوتبال یکی از عناصر قدرتمند در ناامیدی فضای عمومی جامعه بوده است. شکست مشهور 3 بر صفر مقابل ژاپن، شکست 6 بر 2 مقابل انگلیس، از دست دادن فرصت طلایی حضور در مرحله دوم جام‌جهانی و حالا هم شکست مقابل قطر که همین دو سه ماه پیش با چهار گل به ما باخته بود. به این‌ها شکست حسن یزدانی و باخت‌های پیاپی تیم ملی والیبال را هم اضافه کنید تا کارنامه کار دستتان بیاید. 

 

11: سیامک قاسمی پرچمدار تعقل و خرد و البته بازار آزاد در فضای مجازی است. اما این چهره هم می‌تواند در تب فوتبال آن‌قدر عوام‌پسندانه توئیت بزند و بنویسد:‌  «درآمد سرانه 66هزار دلار:‌3،‌درآمد سرانه 4هزار دلار: 2.» از قرار این توئیت باید به این مسئله اشاره داشته باشد که قطری‌ها به خاطر وضعیت اقتصادی به مراتب بهتر لایق چنین بردی بوده‌اند. خب این نوع نتیجه‌گیری‌ها خیلی قلقلک‌دهنده هستند و به همان اندازه پوچ و بی‌پایه. مثلا در مورد چهارم شدن مراکش در جام جهانی در حضور آلمان و انگلیس و آمریکا چه باید بگوییم؟‌

 

12:  بیایید از بحث فوتبال هم کمی خارج شویم. دو تا خبر متفاوت را با هم مرور کنیم: در زرآباد در منطقه درک سیستان و بلوچستان،‌کیف پول دو تا گردشگر در کنار ساحل جامانده بود و دو تا پسر نوجوان 5کیلومتر می‌دوند تا این کیف پول را به این دو گردشگر برسانند. چقدر عالی.

 

از آن‌سو در اتوبان ترانزیت تبریز به زنجان یک کامیون متعلق به کشور ترکیه که بار پرتقال داشت بر اثر تصادف واژگون می‌شود و برخی از اهالی منطقه در جلوی چشمان راننده و ماموران نجات در حال برداشتن (غارت؟‌) پرتقال‌ها هستند. چقدر بد. 

 

 

کدخبر: ۵۵۳۶۴۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر