تمام شد؟ خیلی تاثیرگذار بود
جام ملتهای آسیا با حذف ایران در نیمهنهایی به پایان رسید؛ بدون هیچ دستاورد خاصی
روزنامه هفت صبح، نادر نامدار | با شکست 3 بر 2 مقابل قطر، رویای صعود به فینال جام ملتها و قهرمانی در این تورنمنت برای تیم ملی نقش بر آب شد. درست مثل دوره قبل. حالا بازیکنان به تیمهای باشگاهیشان برگشتهاند و تیم ملی هم باید در روزهای آغازین سال جدید در دو بازی مقدماتی انتخابی جامجهانی به میدان برود.
ظاهرا همه مذاکرات هم از قبل انجام شده و به لطف پیروزی بر ژاپن، قرار است امیر قلعهنویی همچنان سرمربی تیم ملی باشد و تا پایان جامجهانی 2026 روی نیمکت این تیم بنشیند. اما سوال این است که دقیقا با کدام دستاورد و کدام چشمانداز روشن، باید همچنان قلعهنویی را روی نیمکت تیم ملی ببینیم؟
نتیجه گرفتیم؟
در جام ملتهای آسیا، فلسطین را 4 بر یک، هنگکنگ را یک بر صفر، امارات را 2 بر یک، سوریه را در ضربات پنالتی و ژاپن را 2 بر یک شکست دادیم و به قطر 3 بر 2 باختیم. 5 برد و یک باخت شاید در ظاهر نتیجه بدی به نظر نرسد اما درست در بزنگاه اصلی و بدترین بازی ممکن باختیم و از دور رقابتها کنار رفتیم.
رسیدن به فینال و قهرمانی در جام، آن هم در شرایطی که همه مدعیان سنتی قاره مثل ژاپن، عربستان، کرهجنوبی و استرالیا قبل از ما حذف شده بودند، اتفاقی بود که کاملا در دسترس ما بود و قطر هم قطر 4 سال پیش نبود اما بعد از آن مدعیان، ما هم باختیم و حذف شدیم.
تنها نتیجه خوب تیم ملی در این تورنمنت پیروزی بر ژاپن بود که رنک یک آسیا به شمار میرود اما آیا این به معنای آن است که تورنمنت موفقی داشتیم؟ قطعا نه. ما هم مثل سایر مدعیان به جایی نرسیدیم و این یک ناکامی دیگر در رده ملی برای ما بود.
جوانگرایی کردیم؟
یکی از اولین وعدههای امیر قلعهنویی در تیم ملی استفاده از جوانان بود اما هر چه از اردوهای تیم ملی گذشت، مشخص شد که جوانگرایی یک وعده پوچ و خیالی است. قرارداد قلعهنویی به شرط موفقیت در جام ملتها تا جامجهانی بعدی تمدید میشد و مشخص بود که سرمربی تیم ملی ریسک نخواهد کرد و برای نتیجه گرفتن در جام ملتها و ابقا تا جامجهانی، از همه پتانسیل تیم ملی استفاده خواهد کرد.
او در این راه حتی دچار زیادهروی هم شد و از بازیکنانی مثل امید ابراهیمی و کریم انصاریفرد که شاید خودشان هم تصور دعوت به تیم ملی را نداشتند استفاده کرد. در این میان گاهگاهی از یکی دو بازیکن جوان هم به تیم ملی دعوت میشد.
اما کاملا مشخص بود که این دعوتها تزئینی و برای خواباندن صدای اعتراضات و انتقادات رسانههاست. درنهایت هم دو جوان به نامهای سامان فلاح و آریا یوسفی در فهرست نهایی قرار گرفتند که به هیچکدام حتی یک ثانیه هم بازی نرسید و تیم ملی به عنوان دومین تیم مسن جام معرفی شد.
مربی داخلی موفق بود؟
با اتفاقاتی که در دوران کارلوس کیروش برای تیم ملی رخ داد، مدتها بود که طرفداران نظریه اعتماد به مربی داخلی جو عجیبی را ایجاد کرده بودند. سرانجام فشار روانی آنها جواب داد و پرافتخارترین مربی داخلی لیگبرتر به عنوان سرمربی جدید تیم ملی انتخاب شد.
امیر قلعهنویی در این مدت بیشتر بازیهای تدارکاتی را با پیروزی پشت سر گذاشت و اگرچه حریفان تیم ملی معمولا تیمهای ضعیفی بودند اما همین بردها راه انتقاد حداقلی را هم بر او و همکاران پرتعدادش میبست و نتیجه اینکه همین بردها باعث شد تا ضعفهای پنهان و آشکار تیم ملی پابرجا بماند و در جام ملتها خودش را نشان بدهد.
به جز بازی با ژاپن که تا حد یک فتحالفتوح بزرگ شد و همه را فریب داد، سایر نتایج تیم ملی معمولی و حتی ضعیف بود و به جز بازی با ژاپن و امارات، بیشتر تصمیمات کادر فنی اشتباه از آب درآمد. عجیبترین نمونه هم تعویضهای قلعهنویی قبل از پنالتی سوریه بود که در آن ابتداییترین اصول اولیه مربیگری هم رعایت نشد.
وعدهها محقق شد؟
یکی از مهمترین و شاید هم مهمترین وعده امیر قلعهنویی بعد از نشستن روی نیمکت تیم ملی، تغییر نگرش در بازی تیم بود، وعدهای که به شکلی کاملا آشکار، طعنه به شکل بازی تیم ملی در زمان هدایت کارلوس کیروش بود اما مقایسه آمارهای هجومی و دفاعی تیم ملی با جام ملتهای قبلی نشان میدهد که تغییر نگرش مورد نظر جناب قلعهنویی رخ نداده است.
در قطر تیم ملی 12 گل زد و 7 گل دریافت کرد اما 4 سال پیش در امارات، 12 گل زد و فقط 3 گل آن هم در بازی نیمهنهایی در مقابل ژاپن خورد. در واقع نهتنها از نظر هجومی پیشرفتی ایجاد نشد، بلکه از نظر دفاعی هم به شدت پسرفت داشتیم که نتیجهاش خوردن 7 گل در 6 بازی و فقط یک کلینشیت در جام ملتها بود.
این را هم به یاد بیاورید که همان یک کلینشیت در مقابل هنگکنگ هم با خوششانسی تیم ملی ایران ثبت شد. حالا برگشتهایم به همان دوران طولانیمدت که فوتبال ما از نظر دفاعی به شدت ضعیف و بیبرنامه بود.