کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۴۷۷۶
تاریخ خبر:

پرفورمنسی به نام جنگ

پرفورمنسی به نام جنگ

تئاتر جنگی، این‌بار در صحنه‌های زندگی اجرا شد

هفت صبح|  اینجا خط مقدم است. آتش بس اعلام شده اما سربازان پشت سنگر هنوز از اعلام آتش‌بس خبر ندارند. رادیو کوچک‌شان در آن حمله چند شب پیش از بین رفت. چند روز است که گوش به آسمان دادند و بی‌سیم که آنقدر خش‌خش می‌کند چیزی شنیده نمی‌شود.

 

حالا دیگر روزهاست که اینجا سنگر گرفته‌اند، یک‌پا چریک جنگی شده‌اند. از صدای تانک‌هایی که در دوردست حرکت می‌کنند، تشخیص می‌دهند عملیات بعدی در کدام جبهه است. از صدای تیراندازی می‌فهمند کدام جبهه با دشمن درگیر شده است. از منور معلوم می‌شود که بعد از عملیات چند نفری میان میدان گیر کرده‌اند. اما امشب با همه شب‌های قبل فرق دارد، نه خبری از صدای تانک و گلوله هست و نه منوری در هوا روشن و خاموش می‌شود.

 

سکوت عجیبی همه را فرا گرفته. اولین نفر از این همه آرامش تعجب می‌کند، طول می‌کشد تا به هفت نفر بعدی بگوید که امشب، اینجا، همه‌چیز آرام گرفته و این عجیب است. هشت نفری منتظر می‌نشینند تا این آرامش تمام شود، منتظر حمله بودند، یک شب پیش از میان خش‌خش صدای بیسیم بهشان گفته شده بود که فرداشب به همین وقتی که منتظر نشسته‌اند، وقت  حمله است.

 

 خاکریزهایی که هنوز میخکوب می‌کنند

این صحنه نخست نمایشنامه «پچ پچه‌های پشت خط نبرد» علیرضا نادری است. یکی از بهترین نمایشنامه‌هایی که درباره جنگ نوشته شده و بارها روی صحنه رفته است. یکی از واقعی‌ترین تصاویری که از دل جبهه‌ها بیرون آمده و سال‌ها بعد بر صحنه تئاتر مقابل چشم تماشاچی قرار گرفته است.

 

نه تنها این نمایشنامه که بسیار نمایشنامه از جنگ نوشته، روی صحنه رفته است. تصاویری که به چشم دیده شد از جنگ واقعی تا تصاویری که از خاطرات جنگجوها گفته و نوشته شد. تئاتر در دل جنگ هم روی صحنه می‌رفت، گاهی در خاکریز اجرا می‌شد و گاهی در سالن‌هایی که گَرد جنگ دورتادورشان را گرفته بودند. اما آن صحنه‌ها در دل جنگ نماندند، راهشان را باز کردند و آمدند و هنوز برای ما روی صحنه زنده می‌شوند.

 

   تئاتر تعطیل شد اما ما بازیگران تئاتر بزرگتر بودیم

حال که دوباره تصویر تازه‌ای از جنگ در خاطره جمعی‌مان ثبت شد، تصاویر این بحران راهشان را به سوی هنر باز می‌کنند. هنر تئاتر که در دل جنگ تعطیل شد تا شرایط معمول بازگردد و سالن‌ها باز شوند و این مهم‌ترین مرجع حفظ و انتقال این خاطره پرتنش و بحران‌زای جمعی است که به فردا می‌رسد. جایی که نسلی تازه بی‌تصویر و تصور از جنگ‌های تجربه شده ما، نیازمند کشف واقعیتی هستند که شاید روزی مثل ما تجربه‌اش کنند.

 

بازیگران صحنه‌ جنگ واقعی 

شاید صحنه تئاترهای جدید دیگر خاکریز نسازند، صدای موشک نداشته باشند، شاید اسلحه و جعبه مهمات طراحی صحنه‌شان نشود. اما جنگ مدرن نیازی به این صحنه‌ها ندارد. جنگ مدرن بیش از گذشته در لایه‌های زندگی ما نفوذ کرده و همه ما را به رزمندگان جبهه‌ای که دیگر وجود نداشت تبدیل کرد. در روزهای جنگ نیازی نبود نویسنده‌ای بنویسد، بازیگرانی بازی کنند و کارگردانی صحنه را بگرداند؛ همه ما بازیگران صحنه‌ای بودیم که در اجرایی عظیم نقش داشتیم. صحنه‌ای که زندگی کردیم و حالا نمونه نمایشی آن در سالن‌های تاریک به اجرا درمی‌آید.

 

   رادیویی که آتش بس را اعلام کرد

شاید کافی است خودمان دست به کار شویم. آنچه زیستیم را بار دیگر روی صحنه زنده کنیم. آن صداهای موشک که از دور می‌آمد و ما مثل آن هشت سرباز پشت خط مقدم، از صدایشان تشخیص می‌دادیم که قرار است کجا فرود بیاید. آن نورهای قرمز و سفید را که در آسمان دیدیم و جهت جغرافیایی‌اش را به طول و عرض تشخیص دادیم.

 

آن دودهای سفید را که در آسمان می‌رقصید دیدیم و فهمیدیم تا چند ساعت دیگر صدای انفجار ادامه خواهد داشت. ما اما رادیوی‌مان در آن انفجار از بین نرفته بود. ما صدای آتش‌بس را شنیدیم. ما صدای آتش‌بس را از رادیو شنیدیم و هنوز آماده حمله بودیم.

 

تازه‌ترین تحولاتفرهنگیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۱۴۷۷۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر