آشفتهبازار ترجمه| نقد و بررسی ترجمههای بازاری، مترجمان کمدانش و شهرتزدگی در حوزه نشر

اکثریت مردم به دنبال کتابهایی هستند که راحت بفهمند، ناشران از همین استفاده میکنند
هفت صبح، مهسا کلانکی| آشنایی با دنیای ادبیات غیرایرانی شیرین و لذتبخش است. خواندن از نویسندههای شناس و ناشناس، آنهایی که به زبانی دیگر مینویسند، ما را با دنیای متفاوت، با جهانی ورای چیزی که در زندگی واقعیمان درک کردهایم، آشنا میکنند و وسعت دیدی نامحدود به ما میبخشند. واسطه میان ما و این دنیا، مترجم است. نامی که تاثیرگذاریاش بر نثر و مهارتش در انتقال مفاهیم کم از نویسنده ندارد. در این وضعیت آثاری با چند ترجمه متفاوت دارند که برای خواندن آن باید دست به انتخاب بزنیم.
اما چرا از یک اثر چند ترجمه وجود دارد. یکی از علل نبود قانون کپیرایت است که مانعی برای دوباره ترجمه کردن یک اثر ترجمه شده ایجاد نمیکند. این اتفاق که مختص مترجمان تازهکار نیست و برخی نامهاش شناخته شده نیز در میانشان وجود دارد، حتی در انتخاب کتاب هم دچار بدسلیقگی میشود. چرا باید چند ترجمه از آثار براتیگان هم زمان به بازار بیاید؟ چرا باید چیزی نزدیک به شانزده ترجمه از «هری پاتر» در بازار وجود داشته باشد؟ یا چندین و چند ترجمه از «صد سال تنهایی». در کنار کجسلیقگی مترجمها در انتخاب کتاب، ناشرها هم کم بیتقصیر نیستند.
بساطی بزرگ از کتابفروشی، به نام نمایشگاه
بساط دستفروشان کتاب عمدتا پر از کتابهای جعلی یا قاچاق است. نمایشگاه امسال کتاب هم فرقی با آن بساطها نداشت. نمایشگاهی که قرار بود بزرگترین اتفاق فرهنگی حوزه کتاب باشد، به فروشگاه بزرگی برای فروش تبدیل شد که آثاری با ترجمه جعلی نیز در میان آنها دیده میشد. حالا غرفههای نمایشگاه و بساطها، اغلب دارای آثار پرفروش ناشرانی است که به صورت غیرقانونی چاپ شدهاند و با تخفیفهای 30 تا 40 درصدی و گاه 50 درصدی فروخته میشوند؛ حتی در نمایشگاه!
این اتفاق در سالهای اخیر، توسط قاچاقچیان کتاب که سراغ کتابهای پرفروش ناشران میروند، رخ داده است. کتابسازان و بساطیها کتابهایشان را به شکل افست چاپ میکنند تا با قیمت پایین و گاهی حتی نازل به بازار عرضه کنند. همین باعث میشود که در شرایط بد اقتصادی که موجب شده تا کتاب به عنوان یکی از اولین کالاهای فرهنگی از سبد خرید مردم کنار گذاشته شود، کتابهای افستی گوی رقابت با ناشران و کتابفروشان حقیقی را بدزدند و از آنان سبقت بگیرند.
جان بولتن، محبوبیت ترامپ مقابل اوباما را برگرداند
یکی از انواع کتابهای پرفروش، کتاب خاطرات سیاستمداران دنیا به ویژه آمریکا است که در سالهای گذشته با کیفیت پایین ترجمه و در بازار عرضه شده است. در روزهایی که دنیا درگیر پاندمی کرونا بود، کتاب خاطرات باراک اوباما منتشر شد. کتابی با عنوان «سرزمین موعود (A Promised Land)» که در اولین روز انتشار رکورد بیشترین میزان فروش را در بین آثار دیگر سکانداران کاخ سفید به دست آورد.
در ماههای اخیر با ریاستجمهوری دوباره دونالد ترامپ، کتابهایی پرسروصدای درباره شخصیت و سیاستهای او به چاپ رسید. جان بولتن، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ، یکی از مهمترین و پرفروشترین کتابهای سیاستمداران آمریکا را نوشت. کتاب بولتون با عنوان «آنچه در اتاق اتفاق افتاد» The Room Where It Happened White House memoir، کتابی پرحجم که در ایران توسط ناشران مختلف و با اسامی مجهول چندینبار منتشر شده است و امسال در نمایشگاه کتاب بود.
ایرانیان علاقهمند به خاطرات سیاستمداران آمریکا
با ریاستجمهوری مجدد ترامپ، کتابهای متفاوت ترامپ زیر ذرهبین رفت و درنهایت مشخص شد بسیاری از آنها را اصلا او ننوشته است. هرچند این حرفها برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان این کتابها هیچ اهمیتی نداشت. تجربه دو کتاب «شدن» نوشته میشل اوباما و خاطرات هیلاری کلینتون با عنوان «آنچه اتفاق افتاد»، گویای علاقه زیاد مردم ایران به کتابهای سیاستمداران دنیا است.
علاقهمندیای که مخاطبان را بدون حساسیت در انتخاب ناشر و یا مترجم قابل اعتماد و تنها به دلیل پایین بودن قیمت کتاب و امکان خرید آن راضی میکند. از سوی دیگر این علاقهمندی بازار، ناشران را مجاب کرده است تا برای رساندن کتاب به بازار داغ فروش تعجیل کنند که همین در بسیاری مواقع دقت و کیفیت را فدا میکند.
مسابقه انتشار میان ناشرها
«آنچه در اتاق اتفاق افتاد» توسط چندین انتشارات، سخن، ثالث، صدای معاصر، مهراندیش، راز نهان، اندیشه جهان، بدرقه جاویدان، امیرکبیر و انتشارات 360 درجه با اسامی مختلف منتشر و بارها تجدید چاپ شده است. بنا بر اطلاعات سایت کتابخانه ملی دست کم سه ناشر، مهراندیش، خانه فرهنگ و هنر گویا و نیکفرجام، هم برای این کتاب با عنوان «خیلی زیاد، اما همیشه ناکافی» مجوز نشر گرفتند. گرچه در بازار کتاب ایران، نه انتشار ترجمههای متعدد از کتابهای پرفروش، نه رقابت ناشران و مسابقه مترجمان برای سرعت انتشار و رسیدن به کتابفروشیها، چیز تازهای نیست.
رکورد تعدد نشر از یک کتاب
«عقاید یک دلقک» یکی از نمونههای این تعدد نشر و مترجم است. این کتاب تاکنون توسط 90 ناشر با نام مترجمان مختلف ترجمه شده است. کتاب «سرزمین موعود» باراک اوباما را بیش از 80 ناشر چاپ کردهاند. «شازده کوچولو» سنت اگزوپری با بیش از 100 ترجمه در بازار کتاب وجود دارد!
زیر نام اساتید، دانشجویان مترجم میشوند
انتشار چنین کتابهایی همیشه باعث برد ناشران میشود. سرعت رساندن اثر به بازار برای پیروزی در فروش باعث کاهش کیفیت میشود، تا جایی که برخی از آثار توسط دانشجویان ترجمه و به نام استاد به عنوان مترجم عرضه میشود. حتی گاهی کتاب در یک انتشارات از کتاب پیشتر ترجمه شده، کپی میشود!