نقشه نجات سینما دور میز تاریخی

گامهای نتیجه بخش یا نمایشی وزارت ارشاد با تدوین برنامه راهبری به سینما رسید
هفت صبح| آخر هفته گذشته تمام مدیران و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد در موزه سینما دور هم جمع شدند تا برای تعیین برنامه راهبری سازمان سینمایی پیشنویسی تهیه کنند. در این مراسم از حسین ترابی نخستین معاون سازمان سینمایی ایران بعد از انقلاب اسلامی تا رائد فریدزاده رئیس کنونی و میزبان برنامه در کنار هم به بررسی موارد تجربه شده ادوار مختلف و امکانات و احتیاجات سازمان سینمایی با عناوینی چون اولویتبندی سیاستها، راهکارهای افزایش سرمایه اجتماعی، تحکیم رابطه سینماگران با حاکمیت و بازخوانی تجربههای گذشته در توسعه زیرساختهای سینمایی به بحث گذاشته شد. در این جلسه نظرات معاونان سینمایی ادوار گذشته طرح شد تا درنهایت با ادغام و بررسی بیشتر اهداف، سیاستها و فعالیتهای سازمان سینمایی دولت چهاردهم، نهایی، نوشته و ابلاغ شود.
این جلسه بررسی وضعیت سینمای ایران بود که در سالهای گذشته با بحران جدی مواجه شده است. بحرانی که ریشهیابی آن و راهحل برونرفت از آن به صورت مستقیم در اختیار روسای سازمان سینمایی و در حد کلانتر وزارت ارشاد بوده است. با این وجود در تمام ادوار گذشته تا امروز که به نظر میرسد خواست جدیدی از سوی سیدعباس صالحی وزیر ارشاد کنونی که در دوران ریاستجمهوری دوم حسن روحانی نیز وزارت فرهنگ و ارشاد را در اختیار داشته، به وجود آمده است تا نگاه متفاوتی به فرهنگ و هنر اتفاق بیفتد.
صالحی گرچه پیشتر در دوران وزارت نخستش نیز رویکرد تازهای به وزارت فرهنگ و ارشاد آورد. او از آن روز تاکنون از دیپلماسی و تعامل گفته است. دیپلماسی فرهنگی با جهان و تعامل نهادها و سطوح مختلف حاکمیتی با هنر. اینبار نیز و با دومین اداره وزارت، او هنوز بر دیپلماسی و تعامل تاکید دارد. در یک سال گذشته او در اتفاقات گوناگون شخصا ورود کرده و برای ایجاد تعامل و برونرفت از مشکلات راهحل ارائه داده است.
علاوه بر این او از همان روز نخست با انتصاب معاونتهای خود نشان داد که به نیروی جوان معتمد است، نیروی جوان خوشفکر و با ایده که باید در تعامل با بزرگان و پیشکسوتان و صاحبنظران قرار بگیرند تا مفری برای مشکلات و بحرانهای موجود در حوزه فرهنگ و هنر بیابند. او در نخستین سخنانش بعد از تصدی بر وزارت فرهنگ و ارشاد گفته بود مسیری که در دولت دوازدهم آغاز کرده بودیم را ادامه خواهیم کرد. گرههایی در این مسیر ایجاد شده که آنها را میگشاییم. او در همان نشست نخست رویکرد وزارتخانهاش را تعامل و وفاق ملی دانست که به بازگشت اعتماد جامعه به نظام حاکمیت منجر خواهد شد.
آنچه در موزه سینما رخ داد نیز نمونهای از سیاستهای کلان وزیر فرهنگ و ارشاد بود. با وجود اینکه شرح گفتههای تمام مهمانان این مراسم روی خروجی قرار نگرفته است و حتی گزارشگر صداوسیما در ابتدای گزارش تصویری خود برای بخش خبری 20:30 میگوید: «از بخشهای قابل پخش یک جلسه سینمایی شروع میکنیم»!
ضرغامی: خوانش فرامتنی بلای جان سینماست
عزتالله ضرغامی که بیشتر از هرچیز با ریاست سازمان صدا و سیما به یاد میآید معاون سینمایی دو وزیر بوده است. ضرغامی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد در دوران دولت دوم هاشمیرفسنجانی به ریاست علی لاریجانی و ریاست مصطفی میرسلیم در نخستین دوره هشت ساله ریاستجمهوری ایران پس از انقلاب را برعهده داشته است. او بازنگری در سیاستهای سازمان معاونت سینمایی را ضروری دانست.
او خوانشهای فرامتنی را بلای جان کشور دانست، بلای جان سیاست، فرهنگ و سینما که باید با بحث جدی حل شود. او که نگاه بدون اجتهاد و تحلیل تخصصی که اکنون وجود دارد جز آسیب جدی به فرهنگ و هنر سود دیگری ندارد؛ توصیهای همیشگی به وزرای مختلف فرهنگ و ارشاد داشته که شخصا به فیلم، کارگردانان و تعامل سینما با حاکمیت ورود کنند.
ضرغامی که در دو نهاد اصلی تولیدات تصویری کشور حضور داشته نقش وزارت ارشاد را به دلیل آنکه در تولید حضور ندارد، هدایت و مدیریت میداند. اتفاقی که اکنون با مشکل روبهروست و سینمای اجتماعی را به عنوان یکی از نیازهای اصلی جامعه به سمت نابودی کشاند و حتی انحصار تولید فیلمهای ارزشی و دفاع مقدسی را هم به نهادهای حاکمیتی واگذار کرده است. او بازگشت وزارت ارشاد به نقش حمایتی و هدایتی را عامل موثر حل این معضلات معرفی میکند.
فریدزاده: اولویتبندی حوزه باید بازنگری شود
رئیس سازمان سینمایی کنونی دلیل شکلگیری این جلسه را لزوم بازنگری برای اولویتبندی به حوزهها دانست که با استفاده از تجربیات مسئولان ادوار گذشته محقق خواهد شد. او به تمام مهمانان پیشنهاد کرده بود دو اقدام مهمی که در دوران مدیریتی خود به سرانجام نرسید و هنوز امکان بررسی دارند را پیشنهاد دهند؛ این پیشنهاد برای تحقق اقدامات پیشین و برطرف کردن دغدغه تمام مسئولان عنوان شد.
ترابی: برنامه راهبری نتیجه رشد جنبه مدیریتی است
حسین ترابی نخستین معاون سازمان سینمایی تدوین پیشنویس برنامه راهبردی در حوزه سینما را حاصل رشد جنبههای مدیریتی در حوزه فرهنگ دانست.
حیدریان: هدف اصلی ارتقای سرمایه اجتماعی است
محمد مهدی حیدریان که ریاست سازمان سینمایی در دو دولت مختلف و مقطع زمانی متفاوت را (دوران ریاستجمهوری محمد خاتمی و وزارت احمد مسجد جامعی و دوران ریاستجمهوری حسن روحانی و وزارت سیدعباس صالحی) تجربه کرده است؛ یکی از دغدغههای اصلی خود و دوران وزارتش را ارتقای سطح فرهنگی دانست.
حیدریان معتقد است وزارت فرهنگ باید متولی تأمین نیازهای فرهنگی جامعه باشد؛ هر زمان که سرمایه اجتماعی در جامعه کاهش پیدا کرد دستگاههای فرهنگی برای حفظ و ارتقاء آن تلاش کنند. او این را هدف اصلی میداند و میگوید هر محصول فرهنگی اگر به این هدف کمک نمیکند باید مورد بازنگری قرار بگیرد؛ کار ما صرفا تولید نیست، تأثیرگذاری در افزایش شاخص سرمایه اجتماعی باید دغدغه اول باشد.
جعفریجلوه: تحکیم روابط سینماگران و حاکمیت
محمدرضا جعفریجلوه، معاون سینمایی دولت نهم به وزارت محمدحسین صفار هرندی که دورانی مدیرعاملی بنیاد سینمایی فارابی را نیز در کارنامه دارد، تحکیم روابط سینماگران با حاکمیت و حاکمیت با سینماگران را یکی از مهمترین اقدامات دوران حضور خود دانست.
یکی دیگر از اقداماتی که جعفریجلوه آن را مهم شمرد ایجاد مثلث سینما، فیلم، سالن و مخاطب بود. او بازسازی سالن سینما، حمایت از فیلمهای اقتصادی و طرح اکران همزمان تهران و شهرستان را نهضت دوران خود خواند. او امکان تقویت زنجیره فرهنگی را توجه به مولفههای گوناگونی چون آموزش، تبیین مبانی نظری، ساماندهی نشر، ارتقای فناوری، تقویت جشنوارهها و زیرساختهای تولید و پخش دانست که درنهایت به هنر موردنیاز جامعه منتهی خواهد شد.
انتظامی: ارشاد تبدیل به وزارت مجوز و رویداد شده
حسین انتظامی که ریاست سازمان سینمایی را در دولت دوازدهم روحانی و وزارت سیدعباس صالحی در اختیار داشته و اکنون معاون توسعه مدیریت و منابع حال حاضر وزارت فرهنگ است، وزارت فرهنگ و ارشاد را در اختیار کارکنان اجرایی میداند که حتی با تغییرات در سطوح بالا در رویه تغییری ایجاد نمیشود. او اکنون وزارت فرهنگ و ارشاد را «وزارت مجوز و رویداد» میداند که یکی از نمودهای بیرونی آن انفعال شورای نمایش فیلم است که تنها به حذف چند سکانس و دیالوگ اجازه اکران صادر میکند.
او معتقد است ترکیب شوراهای نظارتی وزارت فرهنگ و ارشاد باید از افراد متخصص در حوزههای متفاوت باشد تا میزان تأثیرگذاری فیلم بر جامعه مورد بررسی قرار بگیرد. انتظامی سینمای امروز را تولید صرف بدون خلاقیت و تأثیرگذاری میخواند که نیاز به هزینه کرد برای تقویت سینمای خلاف و شفافسازی در مجوز دارد. او اولویت اکنون سینما را حضور بینالمللی میداند در صورتی که اکنون حضور سینمای ایران منتج به شرکت در چند جشنواره محدود و تصمیمهای هدفمند جشنوارههای برای این حضورها شده است.
این جلسه در ذات خود یک اتفاق مهم به نظر میرسد اما برای رسیدن به اهمیت آن باز هم باید منتظر ماند و دید سرانجام این جلسه مشورتی چه میشود. شاید این حرکت نمادین تنها در تاریخ معاونت سینمایی ماندگار شود و در پرونده این معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد به نقطه طلایی بدل شود؛ گرچه امکان دارد که در آیندهای نزدیک تأثیری از این جلسه هماندیشی در ساحت سینما مشخص شود.
هرچند این کمی نامحتمل به نظر میرسد. چرایی این نامحتمل بودن اکنون روشن است. تمام مردانی که پنجشنبه دور یک میز نشسته بودند تا به آسیبشناسی سینما بپردازند، سکانداران ادوار مختلف سینما بودهاند. مردانی که در دولتهای مختلف، با وزرای متفاوت و نگاههایی که از چپ تا راست، محافظهکار تا پیشرو، فرصت داشتند تا اقدامی برای سینمای ایران انجام دهند اما آنچه در مواجهه نخست با این جلسه به ذهن متبادر میشود حضور مردانی است که دست در دست هم دادند تا سینما به امروزی که هست برسد.
بدون تردید با وجود تمام آسیبشناسیها و راهحلهای ارائه شده هرکدام از آنان در زمان حضور و تصدی خود فرصت این را داشتهاند که حداقل به بخشی از مشکلات رسیدگی کنند، مشکلاتی که زمینهساز بحرانهای دوران بعدی هم شدند. این را میتوان در خواسته رائد فریدزاده هم جستجو کرد.
او پیشنهاد داد که همه مدیران دور میز سالن قرمز موزه سینما، دو اقدام مهمی را که نتوانستند به سرانجام برسانند یا اکنون برای سینما در نظر دارند پیشنهاد دهند. آنچه سینما خارج از این اتاقها و جلسات نمایان میکند، به دور از این آرزوها و پیشنهادهاست. سینما نیازمند یک اقدام و خواست کلان جدی است. خواستی که شاید باید سرمنشا آن را فراتر از وزارت فرهنگ و ارشاد و در سایر نهادهای متولی، مرتبط و حتی به ظاهر نامربوط پیگیری کرد.