دیپلماسی فرهنگی یا گفتار درمانی؟

اگرچه وزیر میراث فرهنگی از ضرورت بازنگری در سیاستهای گردشگری دو کشور و اتکا به دیپلماسی فرهنگی سخن گفته است، اما تا زمانی که مشکلات ساختاری و نگاه محدود به گردشگری حل نشود، این اقدامات به نتایج واقعی نخواهد رسید.
هفت صبح، سهامالدین بورقانی| وزیر میراث فرهنگی و گردشگری که بهتازگی به ترکیه سفر کرده، با اشاره به رقم نامتوازن «۳/۵ میلیون ایرانی در مقابل تنها ۵۸۰ هزار گردشگر ترک» از ضرورت «بازنگری در سیاستهای تعامل گردشگری دو کشور» و اتکا به «دیپلماسی فرهنگی» سخن گفته است. اگرچه نامگذاری «سال فرهنگی مشترک» و برگزاری رویدادهای متقابل در تهران و یکی از شهرهای ترکیه میتواند در شرایط عادی جذاب باشد، اما اینگونه موضعگیریها تا وقتی که نگاه موجود به گردشگری تغییر نکند فراتر از یک شعار تلقی نخواهد شد؛ کمااینکه در همه دهههای گذشته مسئولان بسیاری آمدهاند و رفتهاند و بزرگترین اشتراکشان در این زمینه گفتاردرمانی بوده است.
گردشگری ایران: از نگاه غلط تا نیاز به بازتعریف صنعت توریسم
گردشگری صرفاً به تبادل فرهنگی خلاصه نمیشود و تنها ظرفیت متقابل آن هم به ترکیه محدود نمیشود. اندکی درنگ در حوزه توریسم در ایران دو مسئله اساسی را برجسته میکند. اولی نگاه غلطی است که سالها به این حوزه وجود داشته و دیگری اقتضائات، پیشنیازها و تعریف دقیق این «صنعت» است.
این عرصه پیش از هر چیز یک صنعت اقتصادی است که تابع قواعد تجارت جهانی، تسهیل صدور ویزا، امنیت سفر، زیرساختهای حملونقل و رضایت گردشگران است. وقتی نگاه بسته و منفعلانه به چنین صنعت درآمدزا و پرظرفیتی وجود داشته باشد، خشت اول کج نهاده شده و نمیتوان با راهکارها و شگردهای دیگر پای گردشگر را به کشور باز کرد. صدها فستیوال و رویداد فرهنگی هم اگر برگزار شوند، بهعلت نگاه جزماندیشانهای که نسبت به کل ماجرا وجود دارد، انتظار وقوع هر معجزی را از بین میبرد. فرمول هم خیلی روشن است: ریسک بالا، تقاضا را پایین میآورد.
چالشهای صنعت گردشگری ایران: لفاظیها بدون سازوکارهای عملیاتی مؤثر
مسئله بعدی، انواع لطایفالحیلی است که مدیران و متولیان میکوشند در غیاب نگاه اصلی و اساسیِ کذا، با گردوغبار حوزه گردشگری مقابله کنند. «دیپلماسی فرهنگی»، «سال فرهنگی» و از این قبیل زمانی مؤثر خواهند بود که درکشور مقصد، قواعد و سازوکارهای حمایتی از توریسم و مهمانپذیریِ عملیاتی فراهم باشد؛ صدور سریع ویزا، تضمین امنیت، شبکه گسترده دفاتر اطلاعرسانی و آژانسهای مسافرتی. سرمایهگذاری خارجی و تامین امنیت مالی هم اهمیت بسیار دارد. تا زمانی که سرمایهگذار خارجی بابت حضور در ایران گرفتار انواع نگرانیهای مالی، سرمایهای و ... باشد، چنین تمهیداتی که بیشتر به لفاظی تنه میزند رغبت و تمایل ویژهای برای توریست باقی نمیگذارد.
ظرفیتهای گردشگری ایران: از میراث فرهنگی تا مقابله با «ایرانهراسی»
ظرفیتهای ایران در میراث فرهنگی، معماری، طبیعت و صنایع دستی بینظیر است؛ پرویز پیران، جامعهشناس همیشه در کلاسهایش «آسمان شب» ایران را مثال میزد که در عرصه گردشگری بهتنهایی میتواند با فروش نفت رقابت کند. ابنیه تاریخی، طبیعت چهارفصل، هنر ایرانی و ... ناگفته پیداست که چه ظرفیت سترگی دارند. این ظرفیتها اما در سایه ابهامهای قانونی و مقررات ناهمگون گم میشوند. گردشگری کاملا متأثر از تصویری است که از مقصد ارائه میشود. پیش از ابداع هر راهکار تازهای باید علاجی برای بیماریهای گذشته پیدا کرد. «ایرانهراسی» یکی از بزرگترین مشکلات کنونی عرصه گردشگری ایران است که تا راهی برای از بین بردن آن یافت نشود. راهحلهای بعدی بیمعنا و بیاثر خواهد بود. موضوعی که حتی عزتالله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی دولت قبل هم آن را تائید و به بازداشت گردشگران خارجی، پلمب سلیقهای هتلها و فیلترینگ انتقاد میکرد. اگر تصویر مقصد در نظر توریست کوچکترین تضادی با آنچه در واقعیت هست پیدا کند، مقصد دیگر بهسرعت جایگزین خواهد شد.
نیاز به تغییرات کلیدی در سیاستهای گردشگری ایران
وزیر میراث فرهنگی بهعنوان عالیترین مقام متولی گردشگری در کشور، پیش و بیش از هرچیز دیگری باید راهحلی برای این مشکلات پیدا کند. تغییر نگاه کلان به گردشگری عجالتا مهمترین صورتمسئله است؛ اگر تحولی در سازوکارهای صدور ویزا، بیمه و دیگر مسائلی که به آنها اشاره شد رخ دهد نهتنها اعداد گردشگران ورودی از ترکیه و کشورهای عضو اکو و قطعا سایر کشورهای دیگر به تعادل میرسد، بلکه درآمد حاصل از صنعت گردشگری حتی قابلیت رقابت با فروش نفت را پیدا خواهد کرد. بدون ایجاد تغییرات اساسی در سیاستهای امنیتی و حقوقی، همه خبرسازیها درباره فستیوالها و رویدادهای مشترک به متنی بیاثر تبدیل خواهد شد. دیپلماسی فعال گردشگری زمانی محقق میشود که این اجماع در کشور بهوجود بیاید که «تقویت گردشگری، تقویت اقتصاد و انسجام فرهنگی است» و چنین باوری بهشکل عملی پذیرفته شود، وگرنه به اندازه کافی دراینباره صحبت شده است.