دیو و ماه پیشونی| خیال خوش ایرانی و افسانههایش

تازهترین تلاشها برای تولید یک سریال بر اساس ذائقه مخاطب کودک و نوجوان که تیرش به هدف نشسته
هفت صبح| این روزها حتی در شبکههای تخصصی تلویزیون، محصولی مناسب برای گروه کودک و نوجوان یافت نمیشود. نه اینکه شبکههای کودک و امید چیزی روی آنتن نمیفرستند بلکه آنچه میبینیم ویژه نیستند تا فراگیر شوند و خاص و عام را به تحسین وادارند.
داریم از روزگاری حرف میزنیم که ذائقه نسل جدید تغییر کرده و برنامه و سریالهای متعدد از درگاههای مختلف در دسترس آنهاست. تلویزیون همگام با تفاوت سلیقه و خواست نسلها گام برنمیدارد و عملا میدان رقابت را به رقبا واگذار کرده. در چنین شرایطی مسئولیت برای پلتفرمها سنگینتر میشود؛ چون باید هم جور کاهلی تلویزیون را بکشند و هم محصولاتی عرضه کنند که بتوانند نسل جدید را به سمت خود بکشند.
مورد اول| اهمیت تولید
بعد از مقدمهای که عنوان شد، برویم سراغ بهانه تدوین گزارش امروز یعنی سریال خانگی «دیو و ماه پیشونی». این سریال در ادامه فصل اول ساخته شده و با درآمیختن واقعیت و خیال میخواهد مخاطب کودک و نوجوان را سرگرم کند و نکاتی را نیز بیاموزد. چنین کوششهایی واجد تحسین است اما همچنان پلتفرمها آنطور که باید محصولات متعدد و متنوع ایرانی برای گروه سنی کودک و نوجوان نمیسازند.
مثلا امسال فقط شاهد یک سریال یعنی «لالایی» بودیم و حالا نوبت به «دیو و ماه پیشونی» رسیده است. اولی با حضور داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) و همکاران تولید شد؛ یعنی همان کسانی که سالها در تلویزیون برنامه ساختند و محبوب شدند. حیف که تلویزیون داشتههایش را یکی پس از دیگری از دست میدهد. «لالایی» اثری با ویژگیهای ممتاز بود و «دیو و ماه پیشونی» شکل دیگر و کاملتر از سریالسازی برای کودکان و نوجوانان است.
امیدواریم پلتفرمها در رقابت برای جذب گروه بزرگسال، طیف کودک و نوجوان را فراموش نکنند تا شاهد گستردگی و تنوع سبد محصولات خانگی آنها باشیم. مگر جز این است که کشورهای دیگر و تلویزیونهای خصوصیشان بدون انقطاع سرگرم ساخت فیلم، سریال، برنامه و انیمیشن هستند؛ چون سوای مسئله اقتصادی و کسب درآمد، موضوع تربیت نسل هم اهمیت والایی دارد.
مورد دوم| اهمیت داستان
بدیهی است که انبوهسازی دردی را دوا نمیکند؛ چون اگر آثار فاقد کیفیت باشند، پس زده میشوند. «دیو و ماه پیشونی 2» به کارگردانی حسین قناعت و تهیهکنندگی مهدی یاری، جزو سریالهایی است که با تماشای آن میتوان پی برد دارای پشتوانهای از فکر و مشورت و تحقیق است. داستان سریال با قصهخوانی یک مادر برای فرزند و همسرش پیش میرود.
او نویسنده است و داستانی را در دست نگارش دارد که قهرمان آن یک دختربچه و خانوادهاش به همراه موجودات سرزمین افسانهها یا همان دیوها هستند. این فاصلهگذاری اگرچه شیوهای آشناست اما به مخاطب کمک میکند تا بداند در حال شنیدن یک قصه است و آنچه میبیند ریشه در خیال دارد. چنین روشی در روایت قصه را میتوان چیزی شبیه حکایتخوانی توسط بزرگترها دانست که متاسفانه سنتی فراموش شده است. «دیو و ماه پیشونی» همچنین دارای قصهای جذاب و پر از اتفاقات مبتنی بر تعقیب و گریز و حوادث ناگهانی و ... است. همین موضوع باعث میشود حتی مخاطب بزرگسال با داستان همراه شود.
مورد سوم| اهمیت محتوا
یک قصه مهیج و جذاب به تنهایی نمیتواند امتیاز آثار مرتبط با کودکان و نوجوانان باشد. به این دلیل که سازندگان فیلم و سریال باید در خلال قصهگویی، پند و آموزش و مسائلی از این دست را منتقل کنند. «دیو و ماه پیشونی» از این منظر موفق است چون مبنای قصه بر افسانهها و حکایتهای ایرانی استوار شده. ماجرای دیوها، کهن حکایت جذابی است که در دل آن نکات اخلاقی و آموزشی وجود دارد.
در سریال هم فریب و دغل آنها در مقابل تیزهوشی دختربچه را شاهدیم. به مفاهیمی مثل شیشه عمر، تنوره دیو، شاخ دیوها و... هم اشاره میشود که چنین عناصری به پرورش تخیل بچهها کمک میکند. اسم دخترک داستان، برگرفته از شخصیت نامی شاهنامه یعنی گردآفرید است؛ زن قوی، باذکاوت و پاکدامن ایرانی. این دخترک هم صاحب چنین ویژگیهایی است و مثلا وقتی میفهمد اسم یک دیو سودابه است، میگوید سودابه شخصیت منفی تاریخ ایران است که باعث شد سیاوش کشته شود.
از این دست اشارات به شکل دیگر باز هم هست. برای نمونه در یک سکانس، سفر در تاریخ شکل میگیرد و حسن رشدیه در حال فرار از دست ماموران به نمایش در میآید. همین جا مخاطب کودک پی میبرد که رشدیه پدر فرهنگ نوین ایران است که مکتبخانهها را تبدیل به مدرسه کرد و سهمی بسزا در باسواد شدن مردم دارد. در واقع سازندگان با چنین ترفندهایی اطلاعات مخاطب را هم بالا میبرند. البته گاهی دادهها به شکل رگباری بیان میشود و طبعا ذهن مخاطب هدف قدرت هضم آنها را ندارد. اندکی آهستهتر، حق مطلب بهتر ادا میشود.
مورد چهارم| اهمیت ساختار
سر و شکل آثار مربوط به کودک و نوجوان اگر جذاب و خوش رنگ و لعاب نباشد، نتیجه مطلوب به بار نمینشیند. این گروه سنی با فیلم و سریالهای روز دنیا سر و کار دارند و صاحب سلیقهای سختگیرانه شدهاند. «دیو و ماه پیشونی» از این منظر هم موفق عمل کرده و در کنار فضاسازی زیبا، از جلوههای ویژه هم بهره برده است. همچنین ضرباهنگ قصه مناسب است و فعلا داستان کش نیامده.
تمهیداتی مثل برعکس حرف زدن دیوها، صحبت کردن طوطی، قدرت افسانهای برای تعویض لباس و ... به فضای سریال طراوت بیشتری داده. حسین قناعت صاحب تجربه در تولید آثار کودکان و نوجوانان است و همین پشتوانه موفق به کمک او در ساخت «دیو و ماه پیشونی» آمده.
امیدواریم قسمتهای باقی مانده سریال نیز کیفیت کافی را داشته باشد تا گروه سنی کودک و نوجوان از تماشای آن لذت ببرند و در معرض نکات مختلف و پیامهای آن قرار بگیرند. درباره عملکرد بازیگران همین قدر اشاره کافی است که با فضا و رویکرد سریال همسو هستند و در نقشهایشان جا افتادهاند.