چرا تلویزیون مستند ضد قهرمان را پخش نکرد؟
در حالی که شبکه مستند روزهای ناخوشی را سپری میکند، پخش یک اثر جسورانه حکم شوک به آن داشت؛ اما...
هفت صبح| همانطور که از قبل قابل پیشبینی بود، مستند «ضد قهرمان» ساخته عارف افشار پس از رونمایی در هجدهمین جشنواره سینما حقیقت تبدیل به یکی از پر سر و صداترین و پربحثترین آثار این دوره شد. در فاصلهای کوتاه از جشنواره نیز، فیلم در قالب اکران آنلاین از طریق پلتفرم هاشور منتشر شده است. به همین مناسبت، گزارش امروز هفتصبح به چند نکته درباره «ضد قهرمان» اختصاص دارد؛ از عدم پخش آن در تلویزیون، تا واکنشها و... .
مورد اول| درباره مستند
«ضد قهرمان» محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که پس از دو سال غیبت یا توقیف بالاخره توانست در جشنواره سینماحقیقت حضور یابد و حتی نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم شود. این مستند، روایتی صریح از زندگی سیاسی صادق خلخالی، نخستین حاکم شرع انقلاب اسلامی دارد و راویانی چون علیاکبر ناطقنوری، مصطفی پورمحمدی، مرحوم مهدی طالقانی و ... از او گفتهاند.
برخلاف برخی آثار مشابه که شخصیتها را در قالبهای «خوب» یا «بد» میگنجانند، «ضد قهرمان» بیشتر به بررسی این موضوع میپردازد که صادق خلخالی در برابر اختیارات گستردهای که در دوران حاکمیت شرع داشت، در صدور احکام اعدام زیادهروی کرده است. مستند این امکان را به مخاطب میدهد تا در مورد شدت و تناسب اقدامات او در آن دوران، تحلیل و قضاوت داشته باشد.
مورد دوم| منع تلویزیونی
این طبیعی است که مخاطبان، برای تامین محتواهای مورد نظر، سراغ درگاهای متعدد میروند و بینیاز از تلویزیون هستند. مثلا همین «ضد قهرمان» در هاشور قابل دسترسی است. نکته اما به فرصتسوزی سیما برمیگردد؛ آن هم در شرایطی که شبکه مستند روزگاری خوب ندارد و پخش «ضد قهرمان» حکم شوک به آن داشت. پیگیری هفتصبح نشان میدهد تلویزیون اساسا با پخش این مستند مخالف بوده؛ چراییاش را به طور مصداقی نمیدانیم اما میتوان حدس زد چنین موضعگیریهایی ریشه در ترس دارد!
این هم از عجایب است که یک سازمان حاکمیتی (اوج) اثری تولید میکند؛ اما یک سازمان حاکمیتی دیگر (صدا و سیما) آن را پخش نمیکند. در حالی که پخش «ضد قهرمان» از سوی تلویزیون، به رویکرد دلسوزانه اثر در مذمت افراطیگری، ضریب میداد. هنوز هم دیر نشده و میتوان فیلم را همزمان با اکران آنلاین، از تلویزیون پخش کرد. عارف افشار روز گذشته در مصاحبه با ایسنا گفته است: « ما در سینما مستند هنوز چرخه مشخص و تضمین شدهای برای پخش فیلم مستند نداریم.
برای مثال در کشور ما بهترین بستر پخش فیلم مستند تلویزیون عمومی و خصوصی است، در این میان تلویزیون عمومی یا همان صدا و سیما قطعا مستندی همچون «ضد قهرمان» را پخش نمیکند. پس وقتی امکان اکران تلویزیونی نداریم و سینماها هم به صورت محدود اکران میدهند، باید به سراغ پخش تلویزیون خصوصی (اکران آنلاین) برویم و چاره دیگری نداریم.»
مورد سوم| مخالفان و موافقان
«ضد قهرمان» بعد از اکران در جشنواره سینما حقیقت، واکنشهای مثبت و منفی به همراه داشت که مرور آنها پیش از تماشای فیلم، خالی از لطف نیست. مثلا حسامالدین آشنا مشاور سابق حسن روحانی در یادداشتی تلگرامی با تمجید از شهامت عارف افشار و تقدیر از سازمان اوج در ساخت چنین اثری به خط سیر تحولات یکی از جریانهای انقلابی پرداخت.
محمد عطریانفر روزنامهنگار و سیاستمدار اصلاحطلب نیز در گفتگوی خود با روزنامه ایران از ضرورت ساخت مستندهایی از این دست گفت:«پیام مستمری که این فیلم برای جامعه، بهخصوص افراد اثرگذار در عرصه سیاست و مسائل مرتبط با مردم دارد، این است که بیاموزند دلالت وقایع و ماجرای مستند «ضد قهرمان» بر شما هم میتواند رخ بدهد. به آن معنا که شاید شما از سر ناآگاهی گرفتار تندروی شوید اما برخی از سر عمد و با هدف تخریب انسجام اجتماعی کشور از شرایط سواستفاده میکنند!»
اما مصطفی وثوق کیا روزنامهنگار، معتقد است: «با اینکه مستند در تمام طول روایت خود می خواهد به مخاطب بگوید عملکرد خلخالی مورد تأیید سیستم و حاکمیت نبوده و بدین جهت از مناصب خود عزل شده، اما این سؤال را جواب نداده است که چگونه حاکم شرع بعد از عزل، رئیس دادگاههای مواد مخدر میشود و آنگونه عمل میکند که عملکردش عبرت تمام کسانی که در آن دوران اسمی از موارد مخدر را شنیدهاند، میشود.»
مورد چهارم| فرصتها و چالشها
درباره «ضد قهرمان» باز هم میتوان نوشت اما یکی از نکات مهم این است که مستندهایی از این دست، فارغ از ساختار و فرم، واکنش کسانی که چندان پیگیر سینمای مستند نیستند را هم برمیانگیزد؛ چه از سوی سیاستمداران و اهالی رسانه باشند یا مردم عادی کوچه بازار. آنها صحت درستی و روایت مستند را متناسب با دیدگاه سیاسی یا شخصی خود میسنجند و حتی آن را به چالش میکشند. بنابراین باید فرصت ساخت چنین آثاری فراهم شود و در کنار نهادهای دولتی، اجازه تحلیل تاریخ و شخصیتها برای بخش خصوصی هم فراهم شود. در این فرآیند عنصری به نام عدم سانسور و حمایت قاطع از مستندساز امری ضروری است.