خونی تازه در رگ قصه فصل چهارم سریال زخم کاری
نقدی بر سریال «زخم کاری 4» ؛ قوام شخصیتها و فضای تازه برای قصهپردازی
هفت صبح| رضا صائمی، منتقد سینما نقدی بر سریال «زخم کاری 4» نوشته است که گزیدهای از آن را به نقل از سایت فیلیموشات مرور میکنیم.
منظر اول | یک اثر مستقل
با حذف برخی شخصیتها از جمله کشته شدن طلوعی که مهمترین آنها بود، حالا زخم کاری در فصل چهارم گرچه تداوم منطقی درام پیشین است اما در عین حال اتمسفر و فضای تازهای برای قصهپردازی خلق کرده که میتوان به مثابه یک اثر مستقل به آن نگاه کرد. فصلی که در قسمت اول خود توانسته میزانسن تازهای از روابط کاراکترها بچیند تا ظرفیت تازهای برای روایتگری خلق کند.
ازدواج مالک و سیما و تمهیدات حسادتورزانه سمیرا برای برهم زدن این وصلت، طرح و توطئه مناسبی برای ادامه سریال ایجاد کرده که میتواند همچنان مخاطب را با خود همراه کند. قصهای که با گذشته و تروماهای سیما گره خورده تا به رمزگشایی از کنشهای امروز او پرداخته شود. از جمله گذشته او با پدرش و پنهان کردن راز زنده بودنش. رازی که آتو خوبی برای سمیرا فراهم کرده تا او بساط انتقامگیری خود از مالک و سیما را فراهم کند.
منظر دوم|قوام شخصیتها
شخصیتهایی که از قسمتهای قبل باقی ماندند، حالا در یک میزانسن و موازنه تازهای قرار گرفتهاند که این پتانسیل متفاوتی هم برای تداوم منطقی قصه قبل ایجاد میکند و هم هوای تازهای در اتمسفر سریال میدمد. در سکانس پیش از تیتراژ پیشینه رابطه سیما با مالک و سمیرا رمزگشایی میشود تا ریشهیابی وضعیت کنونی آنها فهمپذیر شود.
از این حیث میتوان گفت در فصل چهارم به نوعی شخصیتهای آشنای قصه و روابط آنها رمزگشایی شده و گویی قصه در هر فصلی با بازنمایی لایههای درونی و پنهانتر آشکار میسازد و تکمیل میکند. این به قوام یافتگی در شخصیتپردازی کمک کرده و حتی میتواند به رمزگشایی از برخی موقعیتها در قسمتهای قبلی در حافظه مخاطب هم کمک کند. یکی دیگر از مولفههای این فصل که موجب شده تنش بین شخصیتهای اصلی قصه در یک موقعیت تازهای تجربه شود، نوع مواجهه مالک با سمیرا به میانجی سیماست.