شام با چاشنی حاشیه | نقاط قوت و ضعف فصل اول «شام ایرانی»
چند نکته فرامتن از مسابقه مرور شده است
هفت صبح| در دهه 90 «شام ایرانی» در شبکه خانگی توزیع شد و توانست جای خود را میان طیفی از مخاطبان باز کند. این رئالیتیشو هیچ وقت خالی از حاشیه نبوده؛ چون وقتی رقابت میان چند چهره مطرح آن هم برسر طبخ و خوردن غذا باشد و بخشی از زندگی خصوصی به نمایش درآید، شاخکها تیز میشود و انتقادات تیزتر! خلاصه، بعد از مدتها فصل جدید «شام ایرانی» توسط سعید ابوطالب ساخته شد که پخش سری اول آن روز یکشنبه به پایان رسید. در این دوره الیکا عبدالرزاقی، حدیث میرامینی، کمند امیرسلیمانی و مونا کرمی با هم رقابت داشتند.
مورد اول| بفرمایید دورهمی
رقابت «شام ایرانی» در همه فصلها با موضوع دستپخت و آداب مهمانی بوده است. در فصل جدید اما این وجه کمرنگ شد و تاکید بر دورهمی بازیگران بود. به همین خاطر برخی اعضای خانواده و نیز دوستان آنها را نیز ملاقات کردیم. صحبتهای مختلفی هم درگرفت؛ مثل نسبت مردم با سلبریتیها؛ خاطرهبازی؛ شوخی و مسابقه مافیا. امیرعلی نبویان و همسرش بهار نوروزپور در قسمت اول به همین خاطر حضور داشتند تا بازی سر و شکل بهتری بگیرد.
مافیا مسابقه محبوبی است و بر اساس نظرها میتوان نتیجه گرفت عدهای این تمهید را دوست داشتهاند. برخی اما گفتند جای مافیا آن هم به شکل نهچندان رسمی و جدی در مسابقه آشپزی نیست. قسمتهای بعد ولی خبری از مافیا نبود. در مجموع شیوه جدید ساخت «شام ایرانی» به مذاق عدهای خوش آمد و به مذاق عدهای نه. راستی این بار محل ضبط مسابقه، خانه شرکتکنندهها نبود که احتمالا تمهیدی برای جلوگیری از قضاوتها و حواشی بوده است. این را هم فراموش نکنیم که حضور دو داور بینالمللی در سری جدید جزو امتیازات آن است.
مورد دوم| آشپزی کردند
در میان شرکتکنندگان کمند امیرسلیمانی و همسر برادرش یعنی مونا کرمی سراغ آشپزی رفتند و دستپخت خودشان را مقابل مهمانان گذاشتند. در «شام ایرانی» مشخص شد که هر دو صاحب سلیقه و نیز دستپخت خوشمزه هستند و به کار بردن عنوان کدبانو برایشان توسط رقبا، اغراق نبود. ایرادی که مخاطبان از مسابقه گرفتند، مربوط به عدم نمایش کامل مراحل مختلف آمادهسازی پیشغذا، غذای اصلی و دسر است. آنها میگویند مشخصه اصلی مسابقه آشپزی، اطلاع کامل مخاطب از روند مهیاسازی است و این یک ضعف برای سری جدید «شام ایرانی» محسوب میشود.
مورد سوم| آشپزی نکردند
الیکا عبدالرزاقی وارد یک بازی شد و از ویژگیهای خود یعنی عدم تسلط بر آشپزی و نیز تسلط در کمدی بهره برد. او مصافی عجیب با طبخ غذا داشت؛ مثل نداشتن دستکش یا خونآلود شدن غذا. همه چیز شوخی بود ولی خیلیها چنین ایدهای را دوست نداشتند و هجمهای شدید به عبدالرزاقی وارد آمد. او همچنین به شوخی یک گواهی آشپزی بینالمللی را به داوران نشان داد و در نهایت غذای رستوران را به جای دستپخت خود جا زد.
این دو تمهید شوخطبعانه نیز برخی را شاکی و عصبانی کرد! حدیث میرامینی هم از مادرش برای پخت آبگوشت کمک گرفت؛ چون عنوان کرد درگیر پروژه بوده است. همسرش مجتبی رجبی نیز همراه او بود و البته برای میوهآرایی از پدر خود کمک گرفت. در مسابقهای که با حضور داوران جهانی، قرار است یک رقابت جدی شکل بگیرد، چرا دو شرکتکننده خودشان آشپزی نکردند؟
مورد چهارم| نیاز به تلاش بیشتر
سعید ابوطالب تجربه زیادی در ساخت رئالیتیشو دارد. این خوب است که او هر بار سراغ پرداختی نو از یک سوژه میرود. مثلا چند نسخه مختلف از مافیا ساخته. چنین تلاشی اما همیشه جواب نمیدهد؛ همانطور که «پدرخوانده 3» به دلیل سناریوی پیچیده شکست خورد. ابوطالب در «شام ایرانی» میخواسته پیشفرضها را درباره این مسابقه بههم بریزد.
ایرادی ندارد ولی باید نشانههایی درستتر به مخاطب میداد؛ نه اینکه هنوز خیلیها نمیدانند رقابتها جدی است یا شوخی. اگر جدی نیست پس چرا دو داور بینالمللی دعوت شدهاند و نظر میدهند؟ ایراداتی مثل عدم استفاده درست از امیر کربلاییزاده هم باید مرتفع شود. آداب پذیرایی نیز میتواند برازندهتر باشد؛ مثل جایی که برای داوران تعبیه میشود و ... .