کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۷۲۶۸
تاریخ خبر:

دل‌مان لک زده برای سریالی لطیف| غلظت غم و سکانس‌های خشونت‌بار در سریال‌های ‌شبکه ‌خانگی زیاد است

دل‌مان لک زده برای سریالی لطیف| غلظت غم و سکانس‌های خشونت‌بار در سریال‌های ‌شبکه ‌خانگی زیاد است

پلتفرم‌ها باید با تولید آثار حال خوب‌کن، تصمیمی عاجل برای ایجاد توازن اتخاذ کنند

هفت صبح| خود بهتر می‌دانید که جامعه سرشار از اخباری است که خیلی از آنها منجر به اضطراب می‌شوند. از صفحات حوادث روزنامه‌ها هم اطلاع دارید که پر است از خبرهای تلخ و تکان‌دهنده. سوال: آیا سریال‌ها باید بازتاب اتفاقات جامعه باشند؟ یک پاسخ می‌تواند این باشد که بله. چون فیلمساز در این اتمسفر نفس می‌کشد و از حوادث پیرامون تاثیر می‌پذیرد و محصول او در کنار سرگرمی، باید دارای عبرت و تلنگر نیز باشد.

سریال داریوش

با این حساب، گریزی نیست که نتیجه آثار نمایشی گاه تلخ و گزنده شوند. سوال بعدی: آیا نباید توازن ایجاد شود و سهمی هم به سریال‌های حال خوب‌کن (نه صرفا کمدی) اختصاص یابد؟ طبعا جواب مثبت است. با این حال فعلا خبری از این دست آثار در شبکه خانگی نیست و همچنان دل خوش به رئالیتی‌شوهای «جوکر» و کمی «سرگیجه» هستیم. گزارش امروز هفت‌صبح شرحی است بر‌ فضای سریال‌های فعلی پلتفرم‌ها؛ بلکه دست‌اندرکاران با یک برنامه‌ریزی درست، ‌ تعادل منطقی در این باره ایجاد کنند.

 

مورد اول| گردن زنی 

از نامش خون می‌چکد و شروعش توام با یک صحنه فجیع قتل بود. خیلی‌ها معترض شدند و خشونت عریان «گردن زنی» را تقبیح کردند. سریال سامان سالور در ادامه هم سکانس عذاب‌آور داشت ولی همچنان قتل عروس و داماد در اذهان باقی مانده. ببینید اوضاع چقدر تراژیک و فاجعه بوده که قتل قسمت چهارم کمتر توی چشم می‌آید! در این قسمت که جمعه از فیلم‌نت منتشر شد شاهد، سکانسی بودیم که پدر قاتل توی ماشین پارک شده در خانه مقتول، جان داد.

گردن زنی

این اتفاق سرآغاز ابهامات تازه‌ای شد که چه کسی مرد گرفتار در چنگال فامیل داغدار را کاردآجین کرده است. سریال «گردن زنی» به‌رغم سکانس اعتراضی ناشی از قتل، شروعی امیدوار‌کننده داشت اما سه قسمت بعدی کسل‌کننده است و داستان خاصی ندارد. حالا آدم‌ها به جان هم افتاده‌اند و با فریاد و پرخاش و ناله و گریه روان مردم را نشانه می‌روند.

 

مورد دوم| داریوش

کاری نداریم که در این سریال فیلم‌نت نیز پلیس نادیده گرفته شده است و مشتی قداره‌کش آزادانه در شهری پر از دوربین و نیروهای انتظامی به جان هم افتاده‌اند. شاید آخر سر پلیس کار را جمع کند... عجالتا «داریوش» سرشار است از صحنه‌های فجیع. مثلا در قسمت اخیر، کاظم (عباس جمشیدی‌فر) سراغ بهرام (محسن قصابیان) رفت تا او را بکشد. ضربات تیزیِ او کاری نبود و حاصلی نداشت جز پاشیدن خون بر بدن عریان بهرام.

 

بهرام اما با زور بازو، کاظم را خفه کرد و در ادامه حمام خون راه افتاد؛ خونی که تا ساعت‌ها روی ملافه و کف اتفاق دیده می‌شد. سکانس ضجرآور بعدی جایی بود که آدم‌های بهرام، مقتول را در کوره انداختند و داریوش (هادی حجازی‌فر) در مخفیگاه شاهد بود و ناله سر می‌داد. در قسمت قبلی هم سکانس زنده‌زنده سوخته شدن علیرضا (امیر نوروزی) در مغازه بهرام روان‌ها را آزرده ساخت. 

 

 مورد سوم | بازنده

در این سریال اوضاع چندان وخیم نیست و با یک قصه اقتباسی جنایی- معمایی مواجه هستیم. بااین حال مواردی از تلخی دارد؛ نمونه‌اش سکانس تصادف کارآگاه حامد کیانی (علیرضا کمالی) در قسمت اخیر و نمایش مرگ دلخراش کودک او. در قسمت قبل هم نمایی کوتاه از خفه شدن یک نوزاد توسط گروگانگیر به نمایش درآمد. حقیقتا تحمل دیدن مرگ بچه‌ها سخت‌تر است.... «بازنده» روایت زندگی زنی افسرده (سارا بهرامی) هم هست و کلا سکون و سکوت حاکم بر خانه کلاسیک او و همسرش (صابر ابر) نوعی استرس و دلهره با خود دارد. 

 

مورد چهارم | غربت

خوشبختانه سریال «غربت» از توقیف در آمد؛ سریالی که راوی آسیب‌های زندگی حاشیه‌نشینان شهر است و طبعا برای نمایش این فضا و آدم‌هایش چاره‌ای نمی‌ماند جز قاب گرفتن پلشتی‌ها. در قسمت چهارم «غربت» شاهد مرگ صاحب مغازه بعد از بیهوشی توسط سارقان بودیم. در قسمت‌های قبل نیز چند سکانس خشن از مراودات آدم‌ها به نمایش در‌آمد؛ مثل مجازات یک نفر و کشیدن او با موتور‌سیکلت!

 

یا برخود خشن و رنج‌آور با یک زن شهرستانی. یا سکانس مربوط به جمع کردن پول و مراسم چاقو‌زنی.... بله، این سریال‌ها رده سنی دارند و بخشی از قصه آنها بازتاب واقعیت هستند. منتها می‌شود کمی آرام‌تر و با ملاحظه بیشتر رسالت هنری! را به سرانجام رساند. و مهم‌تر اینکه صاحبان پلتفرم‌ها تدبیر کنند و حواس‌شان به جور بودن جنس باشد تا سهمی هم به سریال‌های کمدی و حال خوب‌کن در سبد محصولات‌شان اختصاص یابد. راستی سریال تلویزیونی «طوبی» هم اثری غمبار و خشن است که به‌طور مجزا درباره آن خواهیم نوشت.

 

کدخبر: ۵۶۷۲۶۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر