کافه این؛ یک دورهمی خستهکننده با چاشنی فرندز
درباره برنامه جدید «کافه این» که میخواهد منظری تازه به سریالهای مطرح جهان داشته باشد
هفت صبح| شبکه تماشا از یکشنبه گذشته برنامه هفتگی «کافه این» را در کنداکتور خود قرار داده است . ابتدا توضیحی که به شکل رسمی درباره برنامه عنوان شده است را مرور کنیم تا برسیم به تحلیل آن: «کافه این، برنامهای قصهگو است که تلاش میکند با احترام به دغدغهها و دلمشغولیهای انسان ایرانی، با مخدوش کردن عمدی مرزهایِ معمول و مرسوم برنامهسازی تلویزیونی با مجموعههای نمایشی، از قالبهای رایج فاصله بگیرد تا از قدرت داستان برای سفر به پشتصحنه و پسزمینه ساخت سریالهای مشهور جهانی و شرایط مردمشناسانه و جامعهشناسانه حاکم بر آنها استفاده کند.» آیا واقعا این هدف محقق شد؟ در قسمت اول نه!
مورد اول| ساختار
سوژه قسمت اول سریال «دوستان» یا همان «فرندز» بود. اگر برنامه را ندیدهاید، به طور خلاصه میگوییم که «کافه این» از چند نفر دعوت میکند تا نظرشان را درباره یک سریال به اشتراک بگذارند. در قسمت اول، مجری (سعید شیخزاده) برای گرم شدن آنها ابتدا پرسید اولین سریالی که از قاب تلویزیون دیدهاید، چیست. در ادامه سوال کرد اولین سریالی که با دیویدی دیدید، کدام است.
این پرسشها فقط زمان برنامه را بالا برد و باعث شد سوژه اصلی یعنی سریال «فرندز» خیلی دیر مورد بحث قرار گیرد. نکته مهم اینکه شنیدن این جوابها از زبان کسانی که چهرههای آشنا برای مردم نیستند، فاقد اهمیت و جذابیت است. مثلا اگر کسی چون مسعود فراستی مورد این سوالات قرار گیرد، حس کنجکاوی ایجاد میکند. پیشدستی کنیم و بگوییم «کافه این» در گام اول یک برنامه خستهکننده بود. معدود امتیاز آن به چند آیتم و نیز دکور برمیگردد که هرچند نو نیست اما با موضوع برنامه همخوانی دارد.
مورد دوم| سوژه بیات
«کافه این» در نقطه شروع دست روی سریال «فرندز» گذاشت که نزدیک به دو دهه است از پایان فصل آخر آن میگذرد! در این مدت محتواهای زیادی درباره این سریال مشهور تولید شده و حرفی تازه باقی نمانده. شبکه تماشا نیز بخشی از همین مطالب را بازگو کرد. در آیتمها تلاش شد هر فصل از سریال با اتفاقات سیاسی-اجتماعی ایران پیوند زده شود.
مثلا اعلام شد که فصل سوم «دوستان» مصادف بود با انتخاب سیدمحمد خاتمی به عنوان رئیسجمهور ایران در سال 76. یا فصل هشتم شروع نشده بود که ماجرای 11 سپتامبر رخ داد و ... . یادآوری این نکات خیلی خوب است اما باید دید برای مخاطب عادی نیز جذابیت دارد. مسئله اساسیتر اینکه بخش اصلی «کافه این» یعنی گفتوگوها عاری از موضوعات خاص و متفاوت بودند.
مورد سوم| مهمانان
پنج نفر روی مبل مینشینند و به سوال مجری جواب میدهند و نیز نظرشان درباره یک موضوع که وسط میآید را مطرح میکنند. در این بین سید حمیدرضا قادری و سعید هاشمزاده به واسط حضور در «هفت» و دیگر برنامههای سینمایی آشنا هستند. البته طبیعی است طیف گسترده مخاطب، قادری و هاشمزاده را نیز نشناسند.
چنین ترکیبی یک نقطه ضعف برای «کافه این» است؛ چون با حضور مهمانان معمولی نمیتوان ایرادات اصلی برنامه یعنی عاری بودن از حرفهای اصولی را پوشاند. قادری و هاشمزاده چند موضوع مثل ریشه سیت کام، چرایی عدم ساخت دنبالههای سریالهای محبوب ایرانی و ... را مطرح کردند ولی حرف تازه نبود. آنها در یک آیتم ساندویچخوری هم شرکت کردند تا مثلا فضا تغییر کند اما چنین ایدههایی تکرار نشود بهتر است. حرف زدن با دهان پُر توسط دو منتقد، صورت خوشی ندارد؛ حتی با علم به اینکه نکتهسنجنان پی به منظور پشت آیتم برده باشند.
مورد چهارم| مجری
«وقتی فرندز ساخته شد، موقعیت سیاسی آمریکا چگونه است؟» این از جمله سوالات مجری «کافه این» بود که به روشنی میتوان پی برد از او خواسته شده تا آن را بیان کند بلکه حرفی متفاوت شنیده شود. پاسخِ مطلوبِ تلویزیونی گرفته نشد؛ تا نه فقط مخاطبان از برنامه ناراضی باشند که احتمالا رضایت مدیران سیما نیز بهدست نیامده!
سعید شیخزاده به دلیل سابقه در دوبله، بازیگری و اجرا اشراف خوبی بر اجرا دارد و در قسمت اول «کافه این» هم قبراق بود و سر حال. چه فایده وقتی اصل برنامه ضعف دارد. یک رسانه اشاره کرده: «کافه این» یک دورهمی ملالآور با حضور چند عشقِ فیلم و منتقد است که به سختی توانستیم نکتهای خاص از لابهلای حرفهایشان بشنویم . فقط چند سکانس از «فرندز» را در قاب تلویزیون دیدیم و دیگر هیچ!