آنالیز عملکرد بازیگران زن در فیلمهای کمدی | گیشه بهرام چالش بهرامی!
بهرام افشاری با «سال گربه» در حال افزایش اعتبار خود در گیشه سینمای ایران است، اما حضور سارا بهرامی در همین فیلم بهقاعده نقشآفرینیهای دیگر بازیگران زن در فیلمهای کمدی، از جنس چالش بوده است؛ عملکرد 10 بازیگر زن در آثار کمدی دو سال اخیر را از همین منظر بررسی کردهایم
هفت صبح| پیشتر هم به این موضوع پرداخته بودیم که سینمای کمدی ایران، بیش از اندازه فضایی مردانه پیدا کرده است و کمتر شاهد خودنمایی کاراکترهای جذاب و بهیادماندنی زنانه در متن این دست آثار هستیم. به تعبیری زنان در فیلمهای کمدی سالهای اخیر، بیشتر نقش آکسسوار را داشتهاند و غالبا در پرداخت آنها در فیلمنامه هم از یک سری کلیشه ثابت بهره گرفته میشود. یعنی یک کاراکتر زن بهواسطه ارتباطی که با شخصیتهای اصلی مرد در داستان دارد، چه بهعنوان مادر، چه بهعنوان همسر و چه بهعنوان نامزد سابق، فرصت حضور در داستان را پیدا میکنند و کمتر پیش میآید که مستقلا فرصتی برای عرض اندام در یک فیلم کمدی پیدا کنند.
در این زمینه بیتردید ملاحظات مرتبط با طنازیهای یک بازیگر زن بیتأثیر نیست و شاید فیلمسازان به یک خودسانسوری در زمینه قرار دادن پرسوناژ زن در مرکز روایت خود گرفتار شدهاند اما این موقعیت باعث شده است که بخش عمدهای از ظرفیت بازیگران زنی که میتوانند کمدینهای موفقی در گیشه باشند، به هدر برود یا در حداقلیترین حالت، نادیده بماند.
در بخش پیشدرآمد پرونده امروز، نیمنگاهی به سه نمونه از نقشآفرینیهای فاطمه معتمدآریا در سالهای نهچندان دور داشتهایم. بازیگر زنی که در فیلمهای کمدی خوش میدرخشید و اتفاقا کارگردانان هم نسبت به توانمندیهای او بیتفاوت نبودند.
در کنار این یادآوری و خاطرهبازی، نیمنگاهی به نقشآفرینی بازیگران زن در فیلمهای کمدی شاخص دو سال اخیر داشتهایم؛ بهنظرتان این نقشها و نقشآفرینیها، تبدیل به خاطره میشود؟
با خرید اشتراک نسخه چاپی روزنامه هفت صبح، پرونده کامل را در صفحه ۱۰ و ۱۱ روزنامه امروز بخوانید.
سارا بهرامی - سال گربه
سارا بهرامی در فیلم سینمایی «سال گربه» به کارگردانی مصطفی تقیزاده نقش دختری هندیالاصل را ایفا میکند که همسر کاراکتر اصلی داستان یعنی جهانگیر است.
مصطفی تقیزاده را پیشتر با فیلم «زرد» در سینما و سریال «حرفهای» در شبکه نمایش میشناختیم. کارگردان جوانی که شواهد نشان میداد به فضای معمایی و البته روایت معضلات اجتماعی علاقه بسیاری دارد اما حالا او با یک فیلم کاملا کمدی، به عرصه فیلمسازی سینما بازگشته است. فیلمی که قهرمان اصلی آن بهرام افشاری است. او مردی است که از ابتدای تولدش، هر چند سال و مصادف با سال گربه، نحسیاش گردن دیگران را میگیرد. میشا با نقشآفرینی سارا بهرامی از پدری هندی و مادری ایرانی به دنیا آمده و همسر این شخص میشود.
هر چند تلاشهایی شده است که میشا هم در ایجاد موقعیتهای کمدی این فیلم سهمی داشته باشد اما باید اعتراف کنیم که به قاعده اکثر فیلمهای کمدی این سالها، بار اصلی طنازیهای این فیلم هم بر روی دوش بهرام افشاری بهعنوان بازیگر مرد آن بوده است. سارا بهرامی که پیشتر و در سریال «حرفهای» همکاری با مصطفی تقیزاده را تجربه کرده بود، در این همکاری تلاش کرده است کمی شیرینتر در روایت سهیم شود و جنس نقشآفرینیاش تاحدودی یادآور حضوری در فیلم «ایتالیا ایتالیا» است که اندکی طعم کمدی هم داشت.
حضور در سریال «پروانه» بهعنوان یک ملودرام تاریخی، نقطه آغاز مواجهه مخاطبان تلویزیون با سارا بهرامی بود و او در ادامه مسیرش هم هیچگاه از نقشهای جدی فاصله نگرفت. در یک نگاه کلی، بهرامی در کارنامهاش انتخابهای نادرست هم کم نداشته اما در مجموعه بازیگری ریسکپذیر است و حضور در فضاهای متنوع را پس نمیزند. چه زمانی که نقش معتاد را در «دارکوب» میپذیرد و چه زمانی که بهعنوان یک قاتل مقابل دوربین «حرفهای» قرار گرفت و چه همین اواخر که نقش یک وکیل را در «شریک جرم» ایفا کرد.
سارا بهرامی در هیچ مقطعی از فعالیت حرفهای خود در سینما، بازیگری تعیینکننده در گیشه نبوده است و مشخصا درباره «سال گربه» هم به سختی میتوان حکم کرد که حضور او در سایه سنگین حضور بهرام افشاری در نقش اصلی به چشم مخاطبان آمده و تأثیری بر جذب آنها به سالنهای سینما داشته است. بهرامی بازیگر خوبی است که هنوز جایگاه تثبیتشدهای در نگاه مخاطبان ندارد.
لادن ژاوهوند - سال گربه
لادن ژاوهوند در فیلم سینمایی «سال گربه» به کارگردانی مصطفی تقیزاده نقش مادر ایرانی دختری هندیالاصل را ایفا میکند که دامادش کاراکتر اصلی داستان است.
مدل فیلمهایی از جنس «سال گربه» اینگونه است که هم در مرحله نگارش فیلمنامه آنها و هم در مرحله اجرا، تکیه بسیاری بر کلیشهها دارند و تلاش میکنند مخاطب برای ارتباط با فضای داستانی آنها، زیاد به زحمت نیفتد! یکی از این موقعیتها هم که بهخصوص در فضاسازیهای کمدی بهتواتر مورد استفاده قرار گرفته است، تقابل میان داماد با والدین دختری است که با او ازدواج کرده است. جهانگیر که دیگران او را نحس میدانند، با میشا ازدواج کرده و بعد از درگذشت پدر میشا، با مادرش با نقشآفرینی لادن ژاوهوند همخانه شده است.
در فضای نهچندان دلچسب فیلم «سال گربه» که بهویژه در زمینه پرداخت شخصیتهای بامزه و دوستداشتنی، فیلمی فقیر محسوب میشود، کاراکتر مادر میشا، از آن کاراکترهای درست است که بخش عمدهای از این درست بودن را باید وامدار حضور لادن ژاوهوند دانست. او هرچند بهعنوان یک نابازیگر وارد فضای حرفهای سینما شد اما حالا بهخوبی میتواند از توانمندیهایی مانند کلکلهای سرضرب و یا میمیکهای خاص صورتش، برای خلق یک شخصیت متفاوت بهره بگیرد و اینجا و در فیلم «سال گربه» هم تجربه موفقی را از خود به یادگار گذاشته است.
هومن سیدی بود که برای اولینبار او را از میان زنان کارتنخواب و گرفتار اعتیاد، انتخاب کرد تا در «مغزهای کوچک زنگزده» نقشی را به او بسپارد. لادن ژاوهوند هرچند بازیگر نبود اما چنان در این فیلم خوش درخشید که مسیر ورودش به دنیای بازیگری هموار شد. او زندگی تراژیکی داشته اما حالا فراتر از نقشآفرینیهای جدی و گاه تلخ، در عرصه کمدی هم در حال خودنمایی است. سریال «نیوکمپ» یکی از بسترهای درخشش او در این زمینه بود و حالا «سال گربه» هم تبدیل به تجربهای قابل قبول در کارنامهاش شده است.
فیلم «سال گربه» در قیاس با رقبای قدری مانند «تمساح خونی» از ابتدا هم شانس بالایی برای قدرتنمایی در گیشه را نداشت اما هیچکس فکر نمیکرد رقابت را به فیلم جدی «مست عشق» هم واگذار کند. این فیلم حالا در آرزوی رساندن مجموع فروش خود به 50 میلیارد تومان است. طبیعتا هم نمیتوان انتظار داشت که حضور لادن ژاوهوند در این معادلات تأثیری داشته باشد.
الناز حبیبی - تمساح خونی
هومن و پیمان به تعبیر خودشان تصمیم گرفتهاند بزرگترین قورباغه زندگیشان رو قورت بدهند و طبیعتا در اجرای این تصمیم پای زنانی که با آنها در ارتباط هستند هم به ماجرا کشید میشود. هومن پیشتر نامزدی داشته که به دلیل مسائل مالی و نداشت توان برای برآورده کردن آرزوهایش، او را از دست داده است و حالا بهصورت اتفاقی و چند قدم مانده به کسب یک پول کلان، قصد دارد باردیگر دل او را به دست بیاورد. الناز حبیبی در «تمساح خونی» ایفای نقش خاطره بهعنوان نامزد سابق هومن را برعهده دارد.
اینبار و در «تمساح خونی» کاراکترهای زن، بهطور کامل حاشیهنشین نبودند و مشخصا کاراکتر خاطره با نقشآفرینی الناز حبیبی در بامزه شدن برخی سکانسها و موقعیتها، حضوری فعال و تعیینکننده دارد. الناز حبیبی هم گویی دیگر فرمول خودنمایی در این جنس فیلمها را فراگرفته است. او که سال گذشته با ایفای نقش نسبتا مشابهی در «فسیل» چنین توفیقی را در سینمای کمدی تجربه کرده بود، حالا حضوری فعالتر در روایت داشته و احتمالا اعتماد جواد عزتی به پشتوانه همکاریهای قبلی هم در این سهم پررنگتر بیتأثیر نبوده است.
شروع حضورش در مقابل دوربین با تجربههای جدیای همچون «روزگار قریب» در تلویزیون و «فصل بارانهای موسمی» در سینما بود اما الناز حبیبی زمانی طعم شهرت را چشید که در کنار جواد عزتی در سریال «دردسرهای عظیم» ظاهر شد و ناگهان به اوج رسید. او پیشتر تجربههای جدی هم در کارنامه خود داشت اما همواره در مرزی نامحسوس میان کمدی و جدی، خوش میدرخشید. سال گذشته و با نقش آفرینی در سریال «حیثیت» او حضوری کاملا متفاوت را در کارنامهاش ثبت کرد که کمتر نسبتی با نقشآفرینیهای شیرینش داشت.
جواد عزتی از اولین تجربه کارگردانی خود حسابی سربلند بیرون آمده است. او که برای «تمساح خونی» سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بخش نگاه نو را در جشنواره فیلم فجر شکار کرد، این روزها حضوری درخشان در گیشه را تجربه میکند. فروش این فیلم از مرز 145 میلیارد تومان عبور کرده است اما هنوز نمیتوان سهمی از این توفیق را به نام الناز حبیبی فاکتور کرد.
شبنم قربانی - تمساح خونی
شبنم قربانی در فیلم سینمایی «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی نقش دختری به نام آناهیتا را بازی میکند که دو کاراکتر اصلی فیلم به پیشنهاد او وارد چالش یک سرقت بزرگ میشوند.
همه ماجراهای «تمساح خونی» از یک پیشنهاد آغاز میشود. هومن و پیمان برای یک شرکت پول جابهجا میکنند و حالا آناهیتا بهعنوان یکی از اعضای بانفوذ این شرکت، اطلاعات ویژهای را در اختیار آنها قرار داده تا در یک شب بتوانند پول ویژهای را به جیب بزنند. پیمان دلبسته آناهیتا است و پیشنهاد اصلی را او میگیرد اما فرمان در دست هومن است و چالشهایی که بهصورت مشترک پشت سر میگذارند، از جایی به بعد بهطور کامل از خطدهیهای آناهیتا خارج میشود. شبنم قربانی ایفاگر نقش آناهیتا در فیلم است.
حضور کاراکتر آناهیتا در کلیت روایت فیلم «تمساح خونی» پررنگ و تأثیرگذار است اما این حضور بیشتر در زیرمتن روایت است و آنچه در مقابل دوربین شاهد هستیم، در غیاب این کاراکتر مقابل دوربین رقم میخورد. از این منظر شبنم قربانی در مقام بازیگر نقش آناهیتا، فرصت آنچنانی برای خودنمایی و طنازی نداشته است. این بازیگر جوان همین روزها فیلم کمدی «سال گربه» را هم در چرخه اکران دارد که از منظر حضور فعال در موقعیتهای پرزدوخورد، تجربه جدیتری برای او در حوزه نقشآفرینی در یک فیلم کمدی محسوب میشود.
او تا همین امسال و اکران همزمان دو فیلم کمدیاش، در نگاه مخاطبان یک بازیگر تماما جدی بود. بازیگری که با نقشآفرینی در سریال «عشق کوفی» در تلویزیون نامش بر سر زبانها افتاد و بعدها در همکاری با محمدحسین مهدویان ایفاگر یکی از نقشهای اصلی فیلم «مرد بازنده» شد. تجربه حضور در سریال «ملکه گدایان» هم تا حدود زیادی در شکلگیری این شمایل در ذهن مخاطبان تأثیر داشت. شبنم قربانی همین سال گذشته برای ایفای نقش همسر شهید زینالدین در فیلم «مجنون» سیمرغ بهترین بازیگر زن فجر را از آن خود کرد.
طبیعتا که فیلم «تمساح خونی» تا همینجا عملکرد خوبی در گیشه داشته است و هرچند در هفتههای اخیر جایگاه پرفروشترین فیلم هفته را به «مست عشق» واگذار کرده اما در جدول فروش سالانه سینمای ایران همچنان صدرنشین است و باید دید توان مقاومت در برابر رقبایی مانند «تگزاس3» که از همین هفته قرار است اکران خود را آغاز کند هم دارد یا نه؟
فاطمه مسعودیفر - آپاراتچی
فاطمه مسعودیفر در فیلم سینمایی «آپاراتچی» به کارگردانی علی طاهرفر نقش دختری آذری را ایفا میکرد که همسر کاراکتر اصلی داستان بود.
فیلم سینمایی «آپاراتچی» یک فیلم اقتباسی درباره کاراکتری بسیار جذاب در دنیای واقعی است. کارگردانی آماتور که در اوج سالهای پس از انقلاب در حال تکاپو برای ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود است و همهچیز را باید برای تحقق این آرزوی خود، خودش فراهم بیاورد. جلیل طائفی نام همین کارگردان بلندپرواز آذری است که پیشتر زندگینامهاش در قالب کتابی با عنوان «آپاراتچی» منتشر شده بود و حالا علی طاهرفر در اولین دورخیز خود برای ورود به دنیای فیلمسازی، روایت زندگی او را با چاشنی طنز، به یک فیلم سینمایی تبدیل کرده است.
نقش اصلی فیلم «آپاراتچی» جلیل است که تورج الوند آن را ایفا کرده است. فاطمه مسعودیفر هم ایفاگر نقش همسر این کاراکتر است که بخشی از موقعیتهای کمیک فیلم، در رویارویی میان این دو متولد شده است. مانند سکانس بامزه خواستگاری که جلیل در آن تلاش دارد با اشاره به علاقهمندی مفرطش به سینما و فیلمسازی، رأی دختر را بزند و او را منصرف کند اما دختر همه چیز را میپذیرد! اجرای فاطمه مسعودیفر که هنوز بازیگر کمسابقه در سینما محسوب میشود، در این نقش شیرین و دلنشین از کار درآمده است.
شروع شهرت فاطمه مسعودیفر را باید سریال «جیران» دانست. هنوز هم بسیاری برای معرفی او به ایفای نقش «دختر گرجی» در سریال حسن فتحی اشاره میکنند. کاراکتری که در ابتدا حضوری حاشیهای در سریال داشت اما بهواسطه دلبستگی سیاوش به او، آرامآرام به متن روایت وارد شد. مسعودیفر که پیشتر در فیلم سینمایی «پوست» خوش درخشیده بود، بهواسطه حضور در سریال فتحی، به چهرهای آشنا برای طیف گستردهتری از مخاطبان تبدیل شد و فیلم «آپاراتچی» را میتوان اولین تجربه نقشآفرینی او در یک فیلم سینمایی کمدی بهحساب آورد.
فیلم «آپاراتچی» از ابتدا هم کار دشواری برای توفیق در اکران نوروزی داشت، آن هم در سایه رقبای قدری مانند «تمساح خونی» و «بیبدن»، اما در میان فیلمهای رونمایی شده در جشنواره فجر گذشته، از فیلمهایی بود که پیشبینی میشد مخاطب ارتباط خوبی با آن برقرار کند. فروش 5/5 میلیاردی فیلم کمتر از انتظار بود، بهخصوص که از نظر تبلیغات تلویزیونی از فیلمهای خوشاقبال بود.
ریما رامینفر - هتل
ریما رامینفر در فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی نقش عمه سرمایهدار سهیلا را ایفا میکند که همسر سابق شخصیت اصلی فیلم بوده است.
ریما رامینفر در ترکیب فیلمهای سال گذشته دو فیلم کمدی داشت که میتوانستیم در این پرونده به آنها بپردازیم؛ یکی همین «هتل» و دیگری «ویلای ساحلی» که خب به دلیل حضور درخشانترش در اولی، فیلم کیانوش عیاری را کنار گذاشتیم! در همین پرونده اشاره کردهایم که «هتل» یکی از موفقترین کمدیهای این سالها در گیشه بوده است که در کنار کاراکترهای مرد، نقش قابل توجهی برای کاراکترهای زن هم در نظر گرفته و اتفاقا موقعیتهای داستانیاش برای طنازی و خنده گرفتن بازیگران زن از مخاطبان، کم هم نیست.
بیراه نیست اگر بگوییم یکی از بامزهترین کاراکترهای روایت «هتل» همین عمهخانوم با بازی ریما رامینفر است. داستان فیلم درباره تلاشهای برادرزاده او برای بالاکشیدن ارثیهای کلان از اوست. همه خانوم شرط کرده تنها در حالی سهیلا میتواند از ارثیه او سهم داشته باشد که بچهدار شود و حالا سهیلا و همسر سابقش یعنی رامین با بازی پژمان جمشیدی، باید نقش زن و شوهری خوشبخت را جلوی او ایفا کنند که منتظر به دنیا آمدن فرزند خود هستند! ریما رامینفر در این فیلم یکی از بهترین نقشآفرینیهای خود را ارائه کرده است.
همین روزها ایفای نقشی بسیار تلخ را در سریال «جنگل آسفالت» برعهده دارد و اساسا از بازیگرانی است که هرچند شهرت خود را مرهون ایفای نقش در سریال طنز «پایتخت» است اما در قبول نقشهای جدی و گاه بسیار تلخ هم اهل ریسک کردن است. رامینفر همین دو سال پیش در ترکیب فیلمهای روی پرده، فیلم «ملاقات خصوصی» را داشت که اتفاقا نقشی پیچیده را هم در آن ایفا میکرد. تجربههایی همچون «یه حبه قند» و «ابد و یک روز» را هم که میتوان از قلههای کارنامه این بازیگر در سینما به حساب آورد.
هم فیلم «هتل» و هم فیلم «ویلای ساحلی» عملکرد بسیار موفقی در گیشه سال 1402 داشتند که البته هر دو، تکیه اصلیشان برای توفیق در گیشه بر بازیگران مردشان بود. پژمان جمشیدی بازیگر مشترک این دو فیلم از موثرترین چهرهها در گیشه این سالهای سینمای ایران بوده است که طبعیتا در فروش 277 میلیاردی «هتل» و 64 میلیاردی «ویلای ساحلی» سهم اصلی را داشته است.
صدف اسپهبدی - هتل
صدف اسپهبدی در فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی نقش همسر سابق کاراکتر اصلی فیلم را ایفا میکند که بهدنبال ارثیه عمه خود است.
مسعود اطیابی همین روزها با «تگزاس3» در حال گرم کردن خود برای ورودی مجدد به کورس رقابت برای فتح گیشههاست! او چندسالی میشود که فرمول ساخت فیلمهای پرفروش را کشف کرده و گامبهگام هم درحال اصلاح و تکمیل این فرمول است. به همین دلیل هم فیلمهای متأخرش مانند همین «هتل» بهتر از فیلمهای قبلی توانست نظر منتقدان را هم جلب کند. «هتل» با نقشآفرینی پژمان جمشیدی و محسن کیایی در نقشهای اصلی، از موفقترین فیلمهای سال گذشته بود که اتفاقا بهعنوان یک کمدی، تعداد قابل قبولی کاراکتر زن هم داشت!
از منظری میتوان گفت کاراکتر سهیلا با نقشآفرینی صدف اسپهبدی، جایگاهی محوری در روایت داستان «هتل» دارد. او همسر سابق رامین با بازی پژمان جمشیدی است که حالا و در آستانه ازدواج مجدد او، ناگهان تماس میگیرد و از رامین میخواهد که در یک سفر، نقش همسر او را بازی کند و همین نقطه شروع دومینویی میشود که گامبهگام موقعیت رامین را بغرنجتر میکند. البته در قیاس با دو کاراکتر مرد اصلی، سایر بازیگران در سایه هستند اما اسپهبدی و دیگر بازیگران زن در این فیلم، حضوری موفق و تأثیرگذار داشتهاند.
از بازیگران دهه هفتادی است که در همان اولین تجربه حضور در مقابل دوربین توانست سیمرغ بلورین را از جشنواره فجر شکار کند. او اتفاقا کاراکتر بسیار تلخ را در «علفزار» بازی کرده بود و اتصافا هم در آن نقش خوش درخشید. او در اولین فیلم کاظم دانشی نقش زن معتادی را ایفا میکرد که از همسرش جدا شده و حالا برای رفع مشکل فرزندشان که نیاز به اخذ شناسنامه دارد، پایشان به دادگاه باز شده است. این زن و شوهر معتاد با بازی استهبدی و مهدی زمینپرداز، حضوری فرعی در داستان دارند.
صدف اسپهبدی تا به اینجا دو فیلم شاخص در چرخه اکران عمومی داشته است؛ یکی بهشدت تلخ و دیگری بهشدت خندهدار. هم «علفزار» و هم «هتل» اما در یک چیز مشترک بودند و آن هم توفیق در گیشه است. هرچند هنوز زود است که اسپهبدی بخواهد سهمی از این توفیق را به نام خود ثبت کند اما لااقل میتواند گفت در مرحله انتخاب نقش، عملکرد درستی داشته است.
هانیه توسلی - چرا گریه نمیکنی؟
هانیه توسلی در فیلم سینمایی «چرا گریه نمیکنی؟» به کارگردانی علیرضا معتمدی نقش یک زن روشنفکر با گرایشهای مذهبی را ایفا میکند که تلاش دارد مشکل گریه کردن کاراکتر اصلی را حل کند.
علی شهناز بعد از شوک وارد شده بهواسطه مرگ والدینش، توانایی گریه کردن را از دست داده و بهطرز عجیبی نمیتواند در مواجهه با این حجم از اندوه گریه کند! حالا همه اطرافیانش در تلاش هستند تا به او کمک کنند، اشکش دربیاید. هانیه توسلی نقش عمه علی را بازی میکند آن هم در شمایل یک زن امروزی که برخلاف پوشش و ظاهرش، گرایشهای مذهبی شدیدی دارد. عمه علی ظاهری کلیشهای و مذهبی ندارد اما اعتقادات سفت و سختی دارد. نسخهای که او برای گریه علی تجویز میکند، حضور در روضه و عزاداری است.
در همان اولین نوبتی که فیلم در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، یکی از جذابترین سکانسها که اتفاقا بسیار هم خندهدار اجرا شده بود، مربوط به تلاش علی برای گریه کردن بهواسطه قرار گرفتن در اتمسفر روضه و سینهزنی بود. البته که مشخصا بود این سکانس به راحتی از خان ممیزی عبور میکند! با این همه اما هانیه توسلی نقشآفرینی قابلقبولی در مقام عمه مذهبی علی دارد و با جدیتی که در اجرای این نقش داشته، کنتراست لازم برای ایجاد موقعیتهای خندهدار را بهخوبی در فیلم بهوجود آورده است.
هانیه توسلی از آن بازیگرانی است که بیشترین درخشش را در نقشهای جدی و ملودرام داشته است؛ از «شام آخر» و «شبهای روشن» گرفته تا «دهلیز» و «سیانور». او البته در ورود به حوزه ایفای نقشهای کمدی هم خیلی هوشمندانه عمل کرده و از همین زاویه میتوان نقشآفرینی در فیلم «جهان با من برقص» را یکی از قلهها در کارنامه سینماییاش دانست. توسلی در آخرین مواجههاش با مخاطبان عام، حضور درخشانی در سریال «زخم کاری» داشت. البته این همکاری با محمدحسین مهدویان ناتمام ماند و توسلی در فصل دوم، از همکاری انصراف داد.
مشخصا فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» را میتوان شکستخوردهترین فیلم اکران سال گذشته دانست که قربانی اختلاف میان تیم تولیدش شد. فیلمی که در جشنواره پیشبینی میشد گیشه موفقی داشته باشد، با کمتر از 400 میلیون تومان فروش از اکران عمومی خداحافظی کرد. هانیه توسلی هم هر چند فیلمهای پرفروشی مانند «نهنگ عنبر» را در کارنامه دارد اما هیچوقت بازیگر تعیینکننده در گیشه نبوده است.
نعیمه نظامدوست - ورود و خروج ممنوع
نعیمه نظامدوست در فیلم سینمایی «ورود و خروج ممنوع» به کارگردانی امید آقایی نقش یک خانم جلسهای را ایفا میکند که سکانس اصلی بازیاش از نسخه اکران سانسور شد.
یکی از غیرمنتظرهترین عملکردها را در اکران سال گذشته سینماها همین فیلم «ورود و خروج ممنوع» داشت. فیلمی که در سال 98 کلید خورد و برخلاف اغلب تولیدات سینمای ایران، بهواسطه یک ویژگی خاص، از همان مرحله تولید مورد توجه صداوسیما قرار گرفت، تا جایی که در بخشهای خبری، گزارش پشتصحنه آن را پخش کردند! این ویژگی خاص، حضور یک کارگردان روحانی بود. حجتالاسلام امید آقایی، اولین کارگردان روحانی سینمای ایران محسوب میشود که بهطرز عجیبی فیلم اولش به مدت چهار سال در توقیف ماند و سرانجام سال گذشته اکران شد!
فیلمهایی از جنس «ورود و خروج ممنوع» اساسا برای خنده گرفتن بر پایه کلیشهها ساخته شدهاند. یعنی در مواجهه با آنها، حتی مخاطب هم بیش از لحظههای بکر و موقعیتهای خاص داستانی، بیشتر منتظر مواجهه با یک موقعیت آشنا یا تکیهکلام وایرالی در فضای مجازی است تا به استناد خاطره ذهنی خود از آنها، در سالن سینما هم بخندد. نعیمه نظامدوست، در یکی از سکانسهای «ورود و خروج ممنوع» یکی از صوتهای وایرالی در فضای مجازی را که مرتبط با یک خانم جلسهای بود، بهطور کامل بازخوانی میکند و اتفاقا اجرای خندهداری هم دارد.
یکی از معدود بازیگر زن برخاسته از نسل کمدینهای دهه 70 تلویزیون است که همچنان بهعنوان یک بازیگر کمدی شناخته میشود. او که همراه با ستارههای نسل «ساعت خوش» ورود به عرصه کمدیهای تلویزیونی را تجربه کرد، هنوز میتواند از مخاطبان خنده بگیرد و برخلاف اغلب بازیگران زن کمدی در آن دوران، نه کنارهگیری کرده، نه تغییر فضا داده و نه فراموش شده است. نظامدوست همین روزها فیلم کمدی «تگزاس3» را هم در آستانه اکران دارد. لااقل در حافظه ما، او هیچگاه در یک نقش جدی ظاهر نشده و همواره کمدین بوده است.
«ورود و خروج ممنوع» از پدیدههای اکران سال گذشته بود. فیلمی از کارگردانی گمنام که بدون کمپینهای تبلیغاتی عجیب و غریب، روانه پرده سینماها شد اما در سایه رقابت سنگین «فسیل» و «هتل» بهخوبی توانست گلیمش را از آب گیشه بیرون بکشد. این فیلم بیش از 31 میلیارد تومان فروش داشت که البته با توجه به ممیزی، نمیتوان برای نعیمه نظامدوست در این فروش سهمی قائل شد!