صدرنشینی بدلکار در جدول باکس آفیس
سینما در هفتهای که گذشت
هفت صبح| این هفته درحالیکه رسانهها و شبکههای اجتماعی بیشتر درگیر حواشی دنیای موسیقی بودند، از دعوای دریک و کندریک لامار گرفته تا کنسرت ۱/۶ میلیون نفری مدونا در برزیل، دنیای سینما بیشتر تحت تاثیر رونمایی از پروژههای جدید و اخبار مربوط به جشنواره کَن بود.
صدرنشین جدول باکس آفیس در هفته گذشته، «بدلکار» کمدی- اکشنِ جدید دیوید لیچ با نقشآفرینی رایان گاسلینگ و امیلی بلانت بود که در سطح جهان 65میلیون دلار فروخته؛ رقمی که مشخصا کمتر از برآوردهای قبلی است و با توجه به بودجه 125میلیون دلاری، احتمالا باید این فیلم را هم عضو جدید باشگاه بلاکباسترهای شکستخورده دانست. «بدلکار» بر اساس یک سریال تلویزیونی محبوب دهه هشتاد میلادی ساخته شده ولی زیاد در بند وفاداری به داستان و فضای سریال نمانده. قصه درباره توطئهای پیچیده با محوریت یک ستاره سینما وسط تولید یک بلاکباستر خیالی است که باعث میشود تا بدلکار این ستاره درگیر ماجراجوییهایی ناخواسته بشود. مثل فیلمهای قبلی لیچ، «بدلکار» هم واکنشهای عموما مثبت منتقدان و تماشاگران را جلب کرده اما خیلی هم جدی گرفته نشده است.
به غیر از این، «تاروت» دیگر فیلمی بود که این هفته به روی پرده رفت و اقبال چندانی هم به دنبال نداشت؛ یک فیلم ترسناک که یادآور فضای فرنچایز «مقصد نهایی» در سالهای دور است. «آنفراستد» اولین تجربه کارگردانی جری ساینفیلد هم روی نتفلیکس منتشر و چندان تحویل گرفته نشد؛ داستان درباره رقابت دو کمپانی تولید مواد غذایی در دهه شصت میلادی برای تسخیر بازار صبحانه آماده (همان کورن فلکس) است و تیم بازیگران جذابی دارد. گرچه «آنفراستد» فیلم موفقی از کار درنیامده، حداقل باعث شده تا ساینفیلد دوباره مورد توجه رسانهها قرار بگیرد. این کمدین باسابقه در گفتوگو با مجله نیویورکر توضیح داده که نفوذ چپگرایی رادیکال و نزاکت سیاسی در رسانهها عملا باعث شده تا کمدی در تلویزیون به بنبست برسد و ترس از تحریم شدن و برداشتهای غلط راه را بر جسارت و خلاقیت در این عرصه بسته است.
با نزدیک شدن به زمان برگزاری جشنواره کن، اخبار این رویداد و فیلمهای حاضر در بخشهای مختلف جشنواره نیز بیشتر از سوی رسانههای سینمایی مورد توجه قرار میگیرد. فعلا که ماجرای اعتصاب کارکنان به دلیل حقوق پایین و خطر تعطیلی جشنواره برای دستاندرکاران بحران ایجاد کرده، هرچند که اگر با فضای اجتماعی فرانسه آشنایی داشته باشید، میدانید که اعتصاب آنجا امری معمول به حساب میآید و بعید است که خطری کن را تهدید کند.
به غیر از کارکنان شاکی، شرکتکنندگان در جشنواره با تمام قوا برای بهتر دیدهشدن فیلمها تلاش میکنند. برای مثال، در روزهای گذشته اولین تصاویر و تیزر رسمی از «مگالوپولیس» فرانسیس فورد کاپولا منتشر شد که به صورت توامان به کنجکاویها و نگرانیها پیرامون فیلم دامن زد!
«فیوریوسا» هم که در بخش خارج از مسابقه جشنواره رونمایی میشود، تورهای تبلیغاتیاش در گوشه و کنار دنیا آغاز شده و چند روز قبل فرش قرمز فیلم در سیدنی به خاطر لباس عجیب آنیا تیلور جوی مورد توجه قرار گرفت؛ اتفاقی که اخیرا به دلیل تلاش برای طراحی لباسهای مرتبط با فضای آثار، در مورد فیلمهای مختلفی مانند «اسپایدرمن» و «تلماسه» نیز مشاهده شده بود.
همچنین در گفتوگوهایی که عوامل فیلم با رسانهها و مجلات سینمایی داشتهاند، حرفهای جالبی مطرح شده است. مثلا جرج میلر گفته که مشغول نوشتن فیلمنامه پیشدرآمدی دیگر در دنیای «مکس دیوانه» است و کریس همسورث راجع تجربه ناموفق خود در «ثور: عشق و تندر» توضیح داده که عملا به هجویه خودش و کاراکتر ثور در فیلمهای قبلی تبدیل شده بود.
این هفته بخش عمدهای از اخبار سینمایی مربوط بود به پروژههایی که بهزودی وارد مرحله تولید میشوند یا اخیرا به جریان افتادهاند که البته جای تعجب ندارد چون جشنواره کن در پیش است و بازار فیلم در این رویداد سینمایی از اهمیت ویژهای برخوردار است و خیلی از پروژهها در حاشیه همین بازار به سرمایهگذارها و پخشکنندها وصل میشوند. مثلا ژولیا دوکورنو که سه سال پیش با «تیتان» برنده نخل طلا شده بود، قصد دارد فیلم جدیدش را بهزودی جلوی دوربین ببرد و گلشیفته فراهانی و طاهر رحیم را هم بهعنوان بازیگران اصلی خود انتخاب کرده است. هنوز جزییات بیشتری از فضا و خط داستانی فیلم اعلام نشده ولی با توجه به سلیقه و روحیات عجیب خانم دوکورنو بعید به نظر میرسد که با اثری متعارف طرف باشیم.
اِما استون و نیتن فیلدر که سال نقش زوج عجیب سریال کمدی تحسینشده «نفرین» را ایفا کرده بودند، بار دیگر با A24 برای تولید محصولی تازه دست به همکاری میزنند، البته این بار پشت دوربین. «کیش و مات» از قرار براساس پیشنویس کتاب نویسنده آثاری ساخته شود که پیشتر دستمایه اقتباسهای موفقی چون «شبکه اجتماعی» و «پول احمقانه» بوده است. همانطور که از اسمش برمیآید، داستان درباره رقابت میان دو غول شطرنج معاصر یعنی مگنوس کارلسن و هانس نایمن است و به ماجرای اتهام تقلب نایمن میپردازد که در سال 2022 جنجالی بزرگ در دنیای شطرنج به راه انداخت. فیلدر روی صندلی کارگردانی مینشیند و اما استون و همسرش دیو مککاری تهیهکنندگی کار را بر عهده گرفتهاند.
این تنها پروژه A24 نیست که بر پایه تکرار همکاریهای موفق سال گذشته شکل گرفته است. برادران فیلیپو که سال گذشته با فیلم ترسناک استرالیایی «با من حرف بزن» مورد توجه قرار گرفتند، کار بر روی یک فیلم ترسناک دیگر را هم شروع کردهاند با عنوان «او را برگردان» که نقش اصلیاش به سلی هاوکینز سپرده شده است. ضمنا تولید قسمت دوم «با من حرف بزن» نیز در دستور کار قرار دارد. آخرین پروژه جالب و کنجکاویبرانگیز هفته هم «ماجرای یک بازیکن کوچک» بود؛ فیلم جدید ادوارد برگر بعد از موفقیت مینیسریال «پاتریک ملرز» و نسخه جدید «در جبهه غرب خبری نیست» که توسط نتفلکیس تولید میشود و کالین فارل و تیلدا سوئینتن در آن ایفای نقش میکنند. داستان درباره یک قمارباز بیچاره است که میخواهد از قمار و شرطبندی فرار کند و زندگی بیدردسری را پیش بگیرد اما کابوس بدهیهایی که بالا آورده، دست از سرش برنمیدارد.
در پایان بد نیست که اشارهای هم داشته باشیم به صحبتهای خبرساز برادران روسو که بعد از فتح گیشهها با «انتقامجویان»، هنوز دنبال راهی هستند برای بازگشت مقتدرانه به عرصه کارگردانی و برآوردهکردن انتظاراتی که خودشان ایجاد کردهاند. البته در این مدت آنها «مرد خاکستری» و «چری» را برای نتفلیکس ساختهاند که اولی یک اکشن نهچندان موفق بود و دومی امسال منتشر میشود. بر همین اساس خیلیها فکر میکنند که روسوها بهزودی به خانه قبلی خود یعنی مارول بازمیگردند اما برادران فیلمساز در گفتوگوی اخیر خود با گیمز رادار توضیح دادهاند که میخواهند یک فرنچایز تازه و متفاوت مانند «جنگ ستارگان» را بنا کنند که متعلق به خودشان باشند. با این وجود روسوها با فیلمهای ابرقهرمانی و مارول زاویه و فاصله عجیبی هم ندارند و اتفاقا جزو منتقدان فرضیه تحلیل رفتن ابرقهرمانها هستند و میگوید که شکاف نسلی مهمترین عامل ناکامی فیلمهای اخیر مارول بوده است. یعنی قبلا طرفداران فیلمهای مارول بیش از یک دهه با فیلمهای ابرقهرمانی همراه بودند تا به نقطه اوجی چون «انتقامجویان: پایان بازی» رسیدند اما در حال حاضر بچههای نسل جدید که مشتری اصلی محصولات صنعت سرگرمی به حساب میآیند، حوصله کمتری دارد و با توجه به جو زمانه و تحولات رسانهای و حاکمیت شبکههای اجتماعی، دنبال شیوههای جدیدی برای روایت و شنیدن داستانهای خودشان میگردند.
با این حساب باید منتظر نسل جدیدی از محصولات سرگرمی باشیم که ممکن است با خیلی از اصول و قراردادهای معمول سینما در قرن گذشته جور در نیاید.