تمام آنچه باید درباره «شوگون» بدانید
درباره رمان «شوگون» نوشته جیمز کلاوِل که با دو ترجمه در ایران منتشر شده و دستمایه ساخت سریالی با همین عنوان قرار گرفته است
هفت صبح| اگر تا به حال به این فکر کردهاید که ملوانان گرسنه و مبتلا به بیماری اسکوربوت (فقر شدید ویتامین c) که ماهها در دریاها سرگردان بودهاند چه شکل و قیافهای پیدا میکنند، شوگون شما را منتظر نمیگذارد.
مینیسریال جدید شوگون (Shogun)، یک اثر ده قسمتی حماسی است که در سال 2024 با اقتباس از رمان پرفروشی با همین نام، اثر جیمز کلاوِل (1975) ساخته شده است.
جالب است بدانید این رمان پیش از پخش سریال، در ایران ترجمه شده بود؛ یک بار سال 1384 با ترجمه حسین سیفی به همت انتشارات «فرهنگ هزاره سوم» و بار دیگر در سال 1400 با ترجمه فریده مهدوی دامغانی توسط نشر «تیر».
در واقع این موضوع نشان میدهد که مترجمان در ایران هم به جذابیتهای روایی رمان آگاه بودهاند و میدانستند قصهای خواندنی و نفسگیر را برای مخاطبان فارسیزبان انتخاب کردهاند.
1000 صفحه در 10 قسمت!
رمان «شوگون»، آخرین روزهای امپراطوری فئودالی ژاپن در اواخر قرن هفدهم و در بحبوحه جنگ داخلی را روایت میکند. ضمن اینکه باید در نظر داشت برای رمانی با این حجم (حدود 1000 صفحه)، فوقالعاده است که سازندگان سریال توانستهاند آن را در 10 قسمت فشرده کنند.
البته ساخت سریال، سالها طول کشید و نخستین بار در 2018 معرفی شد، اما نتیجه نشان داد که ارزش اینهمه انتظار را داشته است. این درام مجلل و پرطمطراق که باید با دقت به تماشای آن نشست، عمدتاً به زبان ژاپنی و تا حدی به زبان انگلیسی ساخته شده است.
نیویورکتایمز درباره آن نوشته: «شوگون سریالی باشکوه است که بازیگران به خوبی در آن نقش ایفا کردهاند، به علاوه بیش از حد احساساتی یا هیجانانگیز هم نیست. اگر به نظر میرسد داستان با اندکی وقفه روی ریل میافتد، دلایل خوبی برای آن وجود دارد که باعث میشود پایانی تکاندهنده و رضایتبخش رقم بخورد». با حجم تبلیغاتی که برای این سریال صورت گرفته، ممکن است این سؤال پیش بیاید که چرا ساخت آن دهسال طول کشید و احیای اثر کلاول این همه خرج برداشت؟
کشف دوباره ژاپن
ماجرای رمان از یک دریانورد و افسر ارشد انگلیسی به نام جان بلکثورن شروع میشود که با کشتی هلندی اراسموس در سواحل ژاپن به گل مینشیند و به این ترتیب پایش به این کشور باز میشود؛ این در حالی است که خدمه کشتی گمان میکردند جزیرهای به این نام تنها یک افسانه است.
بلکثورن مانند بسیاری دیگر از افراد مهم، بر یک شخصیت تاریخی استوار است. در همان دوره و بسیار پیش از ورود بلکثورن، پرتغالیها، ژاپن را کشف کرده و در پی استثمار آن بودند، حالا با مشاهده انگلیسیها منافع تجاری خود را در خطر میبینند. معدود بازماندگان اراسموس در نقطه تاریخی حساسی وارد ژاپن شدهاند، زیرا تایکو، حاکم بزرگ این کشور به تازگی از دنیا رفته و وارثی بر جای گذاشته که برای اداره امور مملکت بسیار جوان است.
بنابراین پنج افسر جنگجو، شورایی متشکل از نایبالسلطنهها تشکیل میدهند که نقش حاکمان موقت را به عهده بگیرند، اما تنش میان آنها به جنگی همهجانبه منجر میشود. بلکثورن و خدمهاش در چنگال ژاپنیها اسیر میشوند، اما بلکثورن به دلیل مهارت خارقالعادهای که در کشتیرانی دارد به عنوان برده به کار گرفته میشود.
او به تدریج با فرهنگ عجیب ژاپن و قراردادهای اجتماعی آنها آشنا شده و ژاپنیها نیز از اقدامات او بسیار شگفتزده میشوند.
تفاوتهای رمان با سریال
مارکس و کوندو، فیلمنامهنویسان شوگون در نسخه سینمایی نسبت به رمان تفاوتهایی ایجاد کردهاند، به نحوی که تأکید بیشتری بر شخصیتها و زبان ژاپنی وجود دارد.
بر اساس گزارشها تلاش بسیاری برای بررسی جزئیات لباسها و رفتار مردم در این دوره زمانی انجام شده و به این ترتیب شاید تنها اندکی از مخاطبان ژاپنی متوجه تفاوت جزئی میان رمان و فیلم شوند.
همانطور که طرح شلوغ و نهچندان پیچیده روایت گشوده میشود، توراناگا و رقیبش ایشیدو دو امپراطور ژاپن، برای تصاحب قدرت سعی میکنند با اکراه بلکثورن را با خود همراه کنند و او نیز به تناوب از سوی دو طرف درگیر، اغوا شده و مجدداً طرد میشود.
وجه چندفرهنگی و چندزبانی سریال شوگون به این دلیل برجسته است که مارکس و کوندو از مهارت ساخت فیلمهای کلاسیک سامورایی ژاپنی بهره بردند و این فیلمها نیز به نوبه خود به شدت تحت تأثیر نگرشها و سبکهای وسترن هالیوود قرار داشتند. در رمان «شوگون»، مسئله مرگ خودخواسته و حتی عشق طوری مطرح میشود که به روشنی شاهد تضاد میان فردگرایی غربی در شخصیت بلکثورن و فداکاری مبتنی بر وظیفهانگاری در شخصیتهای ژاپنی هستیم.
گرچه ممکن است تمام این ظرافتها از نظر تاریخی و فرهنگی درست باشند اما به شکل غیر قابل انکاری، نماد تلاش غرب برای رمانتیکسازی فرهنگ ژاپنی است و البته دلیل قابل دفاع این امر، منافع تجاری فیلم برای سازندگان آن است.
در مجموع میتوان «شوگون» را درباره سیاستمداری، دیپلماسی، نبردهای طراحیشده، ترور، ایثارهای خونین و در نهایت عشق، همراه با صحنههای خشونتآمیز سر بریدن و زنده زنده پختن گناهکاران دانست. در نهایت این درام بزرگ با روایت عجیب و جذابش بیننده را مقابل تلویزیون میخکوب خواهد کرد.
معنا و مفهوم تاریخی و اجتماعی «شوگون» در ژاپن
سایه سنگین ساموراییها
هانا پیرصالح| واژه شوگون در زبان ژاپنی از دو عبارت شو به معنای فرمانده و گون به معنای ارتش تشکیل شده است و این مقام در واقعیت نیز فرمانده نیروی نظامی و کل قوای کشور به شمار میرفت.
در ابتدا این عبارت به سرلشکر نیروهای نظامی قبایل شمالی ژاپن اطلاق میشد، اما پس از قرن ۱۲ این کلمه برای سردسته ساموراییها به کار رفت. شُوگون در واقع به بالاترین مقام در ردهبندی ساموراییها گفته میشود.
از انتهای قرن ۱۲ (پایان دوره هیآن) تا قرن ۱۹ (آغاز دوره مِیجی) که کشور ژاپن به دست ساموراییها اداره میشد، شُوگون حاکمیت کشور را بر عهده داشت. در حقیقت در دوران ساموراییها، امپراطور ژاپن تنها مقامی نمادین داشت و قدرت اصلی متعلق به شوگون بود.
شورش علیه امپراطور
در دوره هیآن (از سال ۷۹۴ میلادی تا ۱۱۸۵) شوگون هیچ قدرت سیاسی واقعی نداشت و همچنان دربار امپراطوری صاحب اصلی قدرت بود و این روند زمانی به پایان رسید که شخصی به نام تایرا نو ماساکادو از طبقه جنگجویان، علیه امپراطور شورش کرد. به تبع این شورش درگیریهایی بر سر حکومت پیش آمد که موجب شد خاندانهای قدرتمند در نبردی بر سر جانشینی امپراطور از ساموراییها به عنوان اهرم قدرت استفاده کنند.
در نهایت با به قدرت رسیدن میناموتو نو یوریتومو که رهبر خاندان میناموتو بود، دوره تاریخی کاماکورا و شوگونسالاری آغاز شد و کفه ترازوی قدرت دیگر به سمت امپراطور سنگینی نمیکرد.
سایه سنگین ساموراییها
پس از منصوب شدن میناموتو به مقام شوگون توسط امپراطور وقت، نظام جدیدی توسعه پیدا کرد که در آن، ارتش خصوصی ساموراییها توانست به قدرت سیاسی دست پیدا کند. این دوره که به عنوان یک دیکتاتوری نظامی شناخته میشود ژاپن را وارد قرون وسطای خود کرد که نزدیک به ۷۰۰ سال طول کشید. پس از برکناری میناموتو، تلاشهای متعددی در جهت برگرداندن امپراطور به رأس هرم قدرت صورت گرفت اما همگی نافرجام باقی ماندند.
شکوه و زوال
حکومت شوگونسالاری در دوره اِدو (از آغاز قرن ۱۷ تا پایان قرن ۱۹) و با به قدرت رسیدن خاندان توکوگاوا به اوج خود رسید. در این زمان که دیگر خبری از نبردهای داخلی و شورش نبود، به مدت دو قرن و نیم صلح و آرامش در تمامی قلمرو ژاپن حاکم بود.
در این دوره، کشور با استفاده از سیستم متفاوتی اداره میشد و ژاپن به بیش از ۲۵۰ قلمرو اداری کوچک تقسیم شد که به هر کدام، هان گفته میشد. هر هان توسط یک ارباب که به آن دایمیو گفته میشد، اداره میشد و قدرتمندترین دایمیو، شوگون بود.
با آن که این دایمیوها خودمختار بودند و هر یک برای محدوده حکومتی خود تصمیم میگرفتند، حکومت توکوگاوا با داشتن نظارتی دقیق و مؤثر، از قدرتمند شدن بیش از حد آنان جلوگیری میکرد و به همین علت تهدیدی برای حکومت اصلی وجود نداشت.
همین عامل حفظ صلح و ایجاد ثبات در کشور بود. با وجود اینکه اوضاع کلی کشور در این دوره قابل قبول بود، اما سیاستگذاریهای مستبدانه و محدود کردن تجارت با اتباع خارجی و بسته بودن مرزهای کشور، باعث شد ژاپن از تمدن صنعتی کشورهای اروپایی باز بماند. دوره ادو در سال ۱۸۶۸ با به قدرت رسیدن امپراطور میجی به تمام شد و همراه با آن، حکومت شوگونسالاری نیز به انتهای خود رسید.
در تمامی طول چند قرن حکومت نظامی، هیچگاه اقدامی از سمت شوگون جهت غصب تاجوتخت امپراطوری صورت نگرفت، حتی زمانی که قدرت نظامی قلمرو را تماما در اختیار داشت. چرا که سنتی در ژاپن توسط روحانیون ایجاد شده بود که نسل امپراطور را به خدایان پیوند میزد و نوعی تقدسگرایی درباره آنان وجود داشت.
طبق اساطیر ژاپنی، امپراطور از نوادگان آماتراس یعنی الهه خورشید بود. به همین علت شوگونها به جای تلاش برای برکناری امپراطور و برانگیختن خشم مردم و روحانیت، تلاش میکردند او را از امور سیاسی و کشورداری به دور نگه دارند و راهی برای ورود به حوزه قدرت باز نگذارند.
بازتاب دیدگاه ساموراییها در ادبیات ژاپن
ادبیات شوگونی
پس از پایان دوره هیآن، دوره ادبیات کلاسیک ژاپن نیز به پایان رسید و دوره قرون وسطای ادبیات این کشور شروع شد. همزمان با آغاز دوره شوگونسالاری، تغییرات بسیاری در جامعه و فرهنگ ایجاد شد که بازتاب مستقیمی در ادبیات داشت. از آنجایی که طبقه جنگجو و ساموراییها قدرت را به دست گرفته بودند، سنتهای فرهنگی و فلسفه آنان نیز به مرور بر ادبیات نیز تاثیر گذاشت.
ادبیات که تا پیش از این دوره در انحصار دربار بود، از آغاز دوره کاماکورا وارد سطوح دیگر جامعه نیز شد که تحولی بزرگ در ادبیات ژاپن به شمار میآید. از مهمترین آثار این ادبیات جدید، داستان هیکه یا هیکه مونوگاتاری به شمار میرود.
از مرگ و رستگاری
در دوره کاماکورا ادبیات کماکان پیرو شیوه ادبیات کلاسیک و دورههای قبل بود. اما نکاتی که درباره آن خاص و قابل توجه است بازتاب مرگ و زندگی، سبکهای زندگی بیآلایش و یافتن رستگاری است. با وجود کمرنگ شدن اهمیت دربار در دوره کاماکورا، ادبیات اشرافی همچنان در آغاز این دوره در مرکز فرهنگ ژاپن باقی ماند. مونوگاتاری نیز که در دوره هیآن از مهمترین سبکهای حماسی ادبی بود، تا این دوره ادامه یافت. در این دوره اهمیت شعر در ادبیات ژاپن نیز بازگردانده شد.
فرهنگ مردسالارانه
در این دوره به علت ترویج فرهنگ مردسالارانه، نقش نویسندگان و شعرای زن هم از دورههای پیشین کمتر بود.
در این دوره خشونت و جنگهای داخلی فراوانی گریبان کشور را گرفته بود که باعث ایجاد دیدگاهی منفیگرایانه به زندگی میان مردم شده بود.
در نتیجه این رخداد، عده بسیاری به عقاید بودیستی گرایش یافتند تا از این طریق به رستگاری برسند و از هرجومرج دنیای اطراف خود فاصله بگیرند. به همین خاطر است که در آثار ادبی این دوره بازتاب فراوانی از عقاید بودیستی دیده میشود.
سبکهای ادبی جدیدی نیز توسط راهبان بودایی به وجود آمد که در طی زمان محبوبیت فراوانی کسب کرد. همچنین از اوایل قرن ۱۳ تا قرن ۱۵ توسعه جادهها و افزایش علاقه عمومی به سفر باعث محبوبیت سفرنامهنویسی وکتابهای خاطرات سفر شد.
شکسپیر ژاپن
با شروع دوره صلحآمیز ادو و حکومت توکوگاوا، به علت شکلگیری طبقه کارگر و متوسط در پایتخت جدید ادو (که توکیوی کنونی است)، درام عامهپسند در ادبیات توسعه پیدا کرد که بعدا به کابوکی (تئاتر سنتی ژاپنی که از شاخصههایش سبک درام آن و لباسهای زینتی بازیگران است) مبدل شد.
در این دوره، کابوکی با ظهور چیکاماتسو مونزائمون که به عنوان شکسپیر ژاپنی شناخته میشود، محبوبیت زیادی پیدا کرد. تئاتر و نمایش از چنان اهمیتی برخوردار شد که «تئاتر نو» (که نوعی تئاتر سنتی ژاپنی است) تحت حمایت طبقه سامورایی قرار گرفت.
حضور زنان در عرصه ادبیات
دوره ادو آغازگر ژانرهای مختلف ادبی گوناگونی بود. افزایش نرخ سواد در میان جمعیت و همچنین گسترش کتابخانههای امانتدهنده کتاب به این قضیه کمک کردند. در این دوره نیز رمان وارد ادبیات ژاپن شد و محبوبیت یافت.
از دیگر رخدادهای مهم ادبی این دوره، ظهور چییونی فوکودا، هایکوسرای مشهور است. به لطف او، بار دیگر زنان به عرصه ادبیات و شعر بازگشتند چرا که تا قبل از او هایکو توسط زنان اغلب نادیده گرفته میشد. شعر هایکو در این دوره محبوبیت فراوانی پیدا کرد. هایکو شعری کوتاه، موزون، برگرفته از عناصر طبیعت و دارای فضایی عینی و ملموس است.