کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۱۵۶۶
تاریخ خبر:

چند خبر کوتاه از تازه‌های کتاب و ادبیات را بخوانید

چند خبر کوتاه از تازه‌های کتاب و ادبیات را بخوانید

درباره توزیع شاهنامه حکیم ‌ فردوسی در تاجیکستان‌، کتاب آسمان گریست و کتاب ‌من سیدجلال آل‌احمد هستم؛ خانه‌ پدری.

روزنامه هفت صبح| کاش به خط فارسی بود... مدتی پیش امامعلی رحمان، رئیس‌جمهور تاجیکستان به مسئولان این کشور دستور داد به تعداد خانوارهای این کشور شاهنامه حکیم «ابوالقاسم فردوسی» به خط سیریلیک منتشر شود و به طور رایگان در دسترس آنها قرار گیرد تا مردم هرچه بیشتر از تاریخ، فرهنگ و تمدن نیاکان خود مطلع شوند.

 

بعد از آن بود که صفحه منسوب به شفیعی‌کدکنی، با انتشار ویدئویی کوتاه از این استاد زبان و ادبیات فارسی نظرش را درباره این اقدام منعکس کرد. در بخشی از این پاسخ کوتاه آمده بود: «توسعه زبان و خط روسی است به بهانه اینکه می‌خواهیم فرهنگ ملی شما را تقویت کنیم!» در این باره خبرگزاری ایسنا گفت‌وگویی هم با استاد جلال‌الدین کزازی انجام داده و نظرش را در این باره جویا شده.

 

این شاهنامه‌شناس و استاد زبان و ادبیات فارسی در این باره گفته: «این آگهی از دید من بسیار ارزنده و با فرّهی است که در تاجیکستان می‌خواهند شاهنامه را با دبیره (خط) سیریلیک در دسترس مردم بنهند.» اما در ادامه گفته: «یکی از دریغ‌های بزرگ این است که دبیره (خط) پارسی در قلمرویی بسیار گسترده به قلمرو ایران تاریخی است.

 

کشورهایی هستند که در این قلمرو از دبیره‌ای (خط) دیگر بهره می‌گیرند و این دگرگونی در دبیره (خط) پیوند مردم آن کشورها را با شاهکارهای ادب پارسی امکانپذیر نمی‌دارد. شایسته‌ترین کار از دید من آن است که تاجیکان به آن دبیره (خط) که گاهی آن را دبیره نیاکانی هم می‌نامند بازگردند تا نیازی به این برگردان دبیرگی (خ) در میان نباشد.»

رمان صفدری روی صحنه
به گزارش ایبنا، مجتبی بستان پیرا، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر در تازه‌ترین اثر خود اقتباسی از رمان ایرانی «سنگ و سایه» برگزیده جایزه‌ ادبی «واو» (متفاوت‌ترین رمان سال) نوشته محمدرضا صفدری را به تهیه‌کنندگی سید‌مهدی موسوی از امروز (۲۷ آذر ماه)، هر شب ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه در پلاتو آفتاب بندرعباس ‌ روی صحنه می‌برد.

 

در نمایش «سنگ و سایه» نسیبه جمشیدی شاهرودی، محسن رضوانی، امید لطفی‌پور، پریسا دولتیو آرزو دهقانی به ایفای نقش خواهند پرداخت. اما درباره رمان باید گفت که این رمان، نوشته محمدرضا صفدری است. صفدری، زاده ۵ مرداد ۱۳۳۲ در خورموج از شهرستان دشتی در استان بوشهر است. او فارغ‌التحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه تهران و دبیر بازنشسته دبیرستان‌ است.

 

صفدری از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ در جلسه‌های داستان‌خوانی پنجشنبه‌ها که در خانه هوشنگ گلشیری و با حضور چند نویسنده جوان تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد. بعدها نیز آثاری داستانی نوشت که برخی از آنها جوایزی را نیز به خود اختصاص دادند. هرچند شیوه نگارش و نوع نگاه صفدری به ادبیات داستانی به‌گونه‌ای بود که شاید بسیاری از شیفتگان رمان نتوانستند با آنها ارتباط برقرار کنند.

 

یکی از پیچیده‌ترین آثار صفدری، «من ببر نیستم، پیچیده بر بالای خود تاکم» بود که توانست جایزه منتقدان مطبوعات را هم از آن خود کند. با این حال مطالعه همین کتاب هم نشان می‌دهد که نوع نگاه صفدری به ادبیات داستانی چیست. رمان چنان دشوار آغازش می‌شود و درهم‌رفتگی خرده‌روایت‌ها آنقدر زیاد است که مخاطب به‌سختی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند.

 

 

آسمان گریست
چاپ تازه کتاب «آسمان گریست؛ کشتارهای اسرائیل از دیدگاه ناظران عینی» نوشته تونی کلیفتون که با ترجمه کاظم چایچیان، سال‌ها قبل در ایران منتشر شده بود، بار دیگر از سوی نشر «امیر کبیر» بازچاپ شد. نویسنده کتاب برای نشان ‌دادن عظمت فاجعه‌ای که به دست صهیونیست‌ها بر دو ملت لبنان و فلسطین وارد آمد، آن را «خدا گریست» نامید.

 

این کتاب از جهت بازگو کردن رخدادهای تلخ فاجعه لبنان، بازتابی وسیع در همه محافل داشت. نویسنده آن، تونی کلیفتون که روزنامه‌نگاری است انگلیسی، در تمام مدت از نزدیک شاهد جزئیات تهاجم صهیونیست‌ها و وحشی‌گری و نامردمی این جنایتکاران علیه سالخوردگان، زنان و کودکان فلسطینی بوده است.

 

مؤلف که خود در وقایع بی‌شمار جهانی، گزارشگر رخدادهای جنگی بوده است، با قاطعیت می‌گوید، بمبارانی که شهر بیروت در مدت محاصره در معرض آن قرار گرفت، شدیدترین بمبارانی است که یک پایتخت در طول تاریخ بشر شاهد آن بوده است. نکته قابل‌توجه این است که کلیفتون در کتاب خود اعتراف می‌کند زمانی که عازم لبنان شد، این اعتقاد در او وجود داشت که فلسطینی‌ها تروریست و در مقابل اسرائیلی‌ها خواهان تمدن و آزادی هستند

 

ولی در مدت زیستن و تلاطم رویدادهای دلخراش لبنان، این واقعیت را دریافت که اعتقادش نادرست بوده و اسرائیلی‌ها که 40 سال پیش قربانی نازی‌ها بودند، هم‌اکنون خودشان جنایتکارتر، وحشی‌تر و فاشیست‌تر از نازی‌ها شده‌اند.  در حقیقت این اثر سندی است که رژیم اشغالگر اسرائیل را محکوم می‌کند و لکه ننگ بر پیشانی آن می‌زند؛ به عبارتی دیگر پیام حق و حقیقت است به وجدان غرب.

 

 

جلال آل‌احمد هستم
کتاب «من سیدجلال آل‌احمد هستم؛ خانه‌ پدری» به قلم پرویز امینی و تصویرگری مرتضی یزدانی منتشر شده و انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را چاپ کرده. کودکی جلال در خانه پدری به عنوان نهمین فرزند خانواده و دومین پسر خانه آغاز می‌شود. خانه‌ای که همواره پر است از رفت‌وآمد دوستان سیاسی و حوزوی پدر و اقوام مادری و پدری.

 

خانه‌ای با اتاق‌های تودرتو و حیاط و حوض ماهی‌ها و البته یک حمام که بلای جان جلال شده بود. در دوره‌ای که رضاخان دستور کشف حجاب داده بود برای رهایی زن‌ها از دست مأموران حکومتی این حمام را در خانه ساختند و حالا جلال مسئول هیزم ‌آوردن شده بود تا حمام را گرم کند و هفت روز هفته این بساط ادامه داشت.

 

برادر بزرگ‌تر جلال ساکن کربلا بود و از طرف آیت‌الله بروجردی مسئول عتبات نجف و کربلا شده بود. در زمانی که پدر به کربلا رفت تا برادر بزرگ‌تر را ببیند و دیداری تازه کند جلال مسئول نوشتن نامه شده بود؛ چون تنها کسی بود که در خانه سواد خواندن و نوشتن داشت.

 

برای نوشتن نامه همگی در یکی از اتاق‌ها جمع می‌شدند و پس از مذاکرات بسیار، دستور را اعلام می‌کردند و جلال دست به قلم اطاعت می‌کرد... این کتاب فارغ از روایتی که از زندگی جلال آل‌احمد ارائه می‌کند به وقایع تاریخی نیز اشاره می‌کند که بخشی جدانشدنی از زندگی مردمان زمان خود را رقم می‌زند و روایتی مردمی از دوران حکومت رضاخان بوده است.

 

کدخبر: ۵۵۱۵۶۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر