محمد مهاجری: دولت پزشکیان تا پایان میماند
بسیاری از چهرههای اصولگرا، حتی منتقدان دولت، نگاه عاقلانهتری دارند و میدانند که اگر حتی قالیباف هم رئیسجمهور بود، شرایط کشور تفاوت چندانی نمیکرد
محمد مهاجری، فعال رسانهای و از چهرههای باسابقه مطبوعاتی جریان اصولگرا، در گفتوگویی تحلیلی با هفت صبح درباره فضای سیاسی این روزهای کشور و حاشیههای سخنان اخیر محمدباقر قالیباف، روایتی روشن و بیپرده ارائه میکند. این تحلیلگر سیاسی ابتدا به ساکن و در پاسخ به سوالی پیرامون احتمال موج سواری سیاسی قالیباف روی تحرکات رادیکال ها و پایداریچی ها برای ساقط کردن دولت پزشکیان، بحث را به ریشههای مهمتری میبرد و نگاه متفاوتی نسبت به قالیباف و جریان نزدیک به او دارد میپردازد و «میان اصولگرایی پایداری و قالیبافی ها تفکیک قائل میشود». لذا وی تأکید میکند که «جریان پایداری از ابتدا به دنبال تضعیف دولت چهاردهم بوده و عقده شکست در انتخابات ۱۴۰۳ را همچنان با خود حمل میکند».
به گفته این چهره سیاسی، «اتفاقا سخنان اخیر رهبری درباره ضرورت حمایت از دولت، قبل از هر کسی، متوجه همین جریان (پایداری) است؛ جریانی که از رسانه تا مجلس، ابزارهای مختلفی را برای فشار بر دولت به کار گرفته، اما این فشارها نه از جنس نقد کارشناسی، بلکه از جنس هوچی گری است که از آن منفعتی هم نخواهند برد». با چنین برداشتی، مهاجری به هفت صبح میگوید که «پایداریچیها کمتر به نقاط ضعف اجرایی دولت میپردازند و بیشتر به حواشی نظیر انتصابها، مشاوران رئیس جمهور، اطرافیان و موضوعاتی از این دست متوسل میشوند که ارزش تحلیلی ندارد و فقط مصرف جناحی پیدا میکند.»
این فعال حوزه رسانه در ادامه تصریح میکند که «رفتار جریان پایداری نهتنها کمکی به بهبود امور نمیکند، بلکه عملاً کشور را در فضای آشفتگی و بیثباتی سیاسی نگه میدارد؛ فضایی که دولت نیز با برخی ناکارآمدیها و ضعفهای مدیریتی، ناخواسته برای آن مواد اولیه فراهم میکند». در توصیف مهاجری، «پایداریچیها هنوز با مدلهای سیاسی دو دهه قبل سیاستورزی میکنند و نتوانستهاند هیچ حرکت رو به جلویی در روش خود ایجاد کنند».
مهاجری در تحلیل خود، تمایزی برای شخص رئیس مجلس و جریان حامی او هم در نظر دارد و به تعبیر این فعال رسانه ای، «شخص قالیباف در ظاهر و عمل، حامی دولت است و تا جایی که توانسته از کشیده شدن امور دولت به سمت استیضاح جلوگیری کرده تا دولت با آرامش روانی به کارهای خودش مشغول باشد. اما در نقطه مقابل، برخی رسانهها و حلقههای نزدیک به قالیباف مسیر دیگری را دنبال میکنند؛ مسیری که از نظر مهاجری کموبیش رنگ و بوی انتخاباتی دارد». او یادآوری میکند که «یکی از روزنامههای نزدیک به قالیباف اخیراً نوشت اکنون می بایست آقای قالیباف رئیس جمهور می بود»؛ این دست تعابیر نشانهای از آن است که این جریان رویای ریاستجمهوری را جدی در ذهن دارد و از همه مهمتر آنکه، قالیباف هم مانع این رویاپردازی نشده است».
با این حال، فعال سیاسی در مقام تحلیلگر، قضاوت نهایی را به شرایط واقعی کشور پیوند میزند. او تاکید دارد که «بسیاری از چهرههای اصولگرا، حتی منتقدان دولت، نگاه عاقلانهتری دارند و میدانند که اگر حتی قالیباف هم رئیسجمهور بود، شرایط کشور تفاوت چندانی نمیکرد». به زعم مهاجری، «پزشکیان هنوز بخشی از سرمایه اجتماعی خود را حفظ کرده و جریان اصولگرا فاقد نامزدی است که بتواند چنین سرمایه اجتماعی را بازتولید کند.»
در ادامه بحث، مهاجری به جمله پرتکرار «کتوشلوار ریاستجمهوری» رجوع می کند و در پاسخ به این پرسش که آیا قالیباف و سعید جلیلی ممکن است در شرایط فعلی به سمت یک سناریوی انتخابات زودهنگام حرکت کنند، با صراحت میگوید «چنین سناریویی در مورد دولت فعلی محتمل نیست و دولت پزشکیان به پایان خواهد رسید.»