شوهر یا قاتل؟ | ازدواج دوم پروانه به قتل ختم شد

نگاهی داریم به خلاصه از مهم ترین گزارشات روزنامه امروز هفت صبح
مملکتداری چهارساعته
هوا گرم میشه، ادارات تعطیل میشن، سرما میآد، ادارات تعطیل میشن، با آلودگی روبهرو میشیم، ادارات تعطیل میشن، حالا هم که مسعود پزشکیان پیشنهاد داده کارمندان ساعت ۹ بیایند و ۱۳ بروند؛ و دلیلش هم اینه که کار نداریم انجام بدیم ولی آب و برق و گاز مصرف میکنیم. البته شاید پشت این اظهارات، نقدی به فربه و بیخاصیتشدن ادارات و وزارتخانهها، و البته بهرهوری پایینشونه. بحث ناکارآمدی سیستم اداری کشور، سابقهای طولانی داره و حالا، رئیسجمهوری خیلی بهصراحت بهش اشاره کرده. ولی خب باید از رئیسجمهور پرسید که اگه دولت کار و فعالیت چندانی نداره که کارمندان انجام بدن، چرا اینهمه کارمند استخدام شدن؟ جواب این سؤال رو در گزارش مینا هرمزی بهنام «مملکتداری چهارساعته» بخونید.
شوهر کرد، کشتمش
«مدتی قبل با پروانه ازدواج کردم. این خانوم از ازدواج قبلیش دو پسر داشت. یک روز پروانه رو با پسرهاش تنها گذاشتم و وقتی برگشتم، خون همهجا رو گرفته بود.»
این اظهارات، مربوط به پرونده قتلی در اواسط سال ۱۴۰۱ که در یکی از محلههای اسلامشهر اتفاق افتاد. همسایهها تماس گرفته بودن که زنی حدودا ۵۰ساله، توی خونه مسکونی خودش با ضربات چاقو به قتل رسیده و چون آثار شکستگی بر قفل در خانه پروانه هم نبود، فرضیه آشنابودن قاتل رقم خورد. هرچی که بود، ازدواج مجدد پروانه منجر به این جنایت شد. برای اینکه بدونید قاتل کی بود و چه انگیزهای داشت، گزارش فاطمه شیخعلیزاده، با نام «شوهر کرد، کشتمش» رو بخونید.
شاهکار مهندسی هخامنشی در لبه فروپاشی
سازههای آبی شوشتر، افتخار مهندسی ۲۵۰۰ سال پیشِ ایرانه؛ یک سیستم آبی ترکیبی از سدها، تونلها، کانالها و آسیابهای آبی. اینقدر حیرتآور بوده که نام بزرگترین مجموعه صنعتی جهان تا قبل از انقلاب صنعتی رو به خودش اختصاص داده و در فهرست جهانی یونسکو ثبت شده. میدونم شما هم مثل من از این تاریخچه و توان سازهای و مهندسی در ایران، شگفتزده شدید اما ظاهرا خیلی توجه مسئولین رو جلب نکرده و دیواره غربی سامانه آبی شوشتر، زیر بار بیتوجهی و توسعه نابخردانه، در آستانه ریزشه. اگر دنبال جزئیات بیشتری از روزگار اوج و روزهای ناخوش این سازهها، نهفقط بهعنوان میراث شوشتر، که بهعنوان میراث جهانی هستید، یادداشت محمد عبدالعلیپور، پژوهشگر میراث فرهنگی، با عنوان «شاهکار مهندسی هخامنشی در لبه فروپاشی» رو بخونید.
شهریور؛ زنگ حساب و کتاب والدین
قبول دارید دمدمای مهر و توی خنکی هوای آخر شهریور، بوی مدرسه میآد ؟ توی این هوا، مدرسهای هم نباشیم ناخودآگاه دلمون خرید لوازمالتحریر میخواد. اصلا تمام عشق مدرسهرفتن همین بود که انتخاب کنیم برای کدوم درس دفتر ۲۰۰ برگ بگیریم و برای کدوم دفتر ۴۰ برگ... توی انتخاب کیف هم که همیشه جنگ بود بین ذوق ما و والدینی که محاسبه میکردن کدوم رنگ، دیرتر کثیف میشه... حالا این چالش ساده، جای خودش رو به ماجرای دیگه داده و شده جنگ بین شادی فرزندان و فشار مالی والدین! نهاینکه والدین بخوان مانع شادی بچههاشون بشن اما خیلی هم دستشون برای هر انتخابی توی کیف و لوازمالتحریر باز نیست و باید نگاه به جیبشون بکنن. حمیده عبدالهی، توی خیابونهای تهران چرخیده و قیمت لوازمالتحریر رو در هر محلهای از شمال تا جنوب پایتخت بررسی کرده. اگه بچهمدرسهای دارید، این گزارش میدانی، با عنوان «شهریور؛ زنگ حساب و کتاب والدین» برای شماست.
تقلب از ویترین تا خرید آنلاین
شارژر اصله خانوم. شک نکن. اگه بد بود پسش بیار برای خودم. این رو از خیلی فروشندگان لوازم جانبی موبایل شنیدیم. اما خب وقتی محصول بیکیفیت باشه و برگردیم سراغشون، احتمال اینکه اصل بودن یا نبودنش رو گردن بگیرن، خیلی کمه و بهراحتی میگن محصولاتمون تضمین نداره. بخش عمده این چالش هم، مربوط یه تحریمها و خروج برندهای معتبر لوازم جانبی، از ایرانه. همین موضوع هم باعث شده که مسیر واردات تغییر کنه و حتی پای تهلنجیها هم وسط بیاد. گروه اقتصادی هفت صبح، با پرسه در بازار فروش لوازم جانبی موبایل، به موضوع «تقلب از ویترین تا خرید آنلاین» پرداخته.