شاهکار مهندسی هخامنشی در لبه فروپاشی

دیواره غربی سامانه آبی شوشتر در آستانه ریزش است و وعدههای بیسرانجام وزارت میراث فرهنگی این میراث جهانی را به مرز فروپاشی کشانده است
هفت صبح، محمد عبدالعلیپور| در آغاز، رودخانه گرگر در دل صخرههای سست خوزستان آرام میجوشید و مهندسان ایران باستان، ۲۵۰۰ سال پیش، آن را به ماشین نیروی عظیمی تبدیل کردند. در شهر شوشتر، شاهکاری بیهمتا پدید آمد؛ سیستمی آبی که ترکیبی از سدها، تونلها، کانالها و آسیابهای آبی بود و برای «شکارِ آب» مهارت حیرتآوری به کار گرفته بود. امروز این «موزه زنده مهندسی» بزرگترین مجموعه صنعتی جهان تا قبل از انقلاب صنعتی در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است، اما آرام آرام زیر بار بیتوجهی و توسعه نابخردانه به سمت فروپاشی پیش میرود.
در طول تاریخ، شوشتر بهواسطه همین سیستمهای آبی شکوفا شد. بند میزان، کانال گرگر، تونلهای زیرزمینی و آسیابهایی که با جریان آب نهرهای هدایتشده، هم آرد میزدند، هم آب شرب مردم را تأمین میکردند، هم زمینهای کشاورزی را سیراب مینمودند. دبی آبی که پس از چرخاندن پرهها در آسیابها رها میشد، به آبشارهایی زیبا بدل میشد و به حوضچههای عظیمی میریخت که جلوهای بصری و عملکردی داشتند.
این هنرِ مهندسی، هم در خدمت زندگی بود و هم چشمانداز را به نمایش میگذاشت. یونسکو از این مجموعه بهعنوان «نمونهای منحصربهفرد و بسیار کامل از فنون آبیاری در دوران باستان» یاد کرده است. این سیستم چندعملکردی، هم تامین آب شهری، هم آبیاری، هم آسیاب و هم دفاع و حملونقل رودخانهای را ممکن ساخته بود؛ و چنین تلفیقی، در دنیای باستان کمنظیر بود.
اما امروز، آن سیستمی که روزی آب را رام میکرد، خود در برابر نیروی آب و خاک سست و مدیریت نمایشی وزارت میراث فرهنگی به لرزه افتاده است. هشدارهای جدی نخست از حدود سال ۱۳۸۰ به گوش رسید: دیواره غربی مجموعه آسیابها و نهر تاریخی گرگر دچار رانش شده و هر لحظه امکان فروپاشی آن وجود دارد. طول این دیواره نزدیک به ۶۰۰ متر است و گفته میشود حدود ۱.۵ سانتیمتر حرکت کرده است.
امین مهدویکیا مدیر پیشین این مجموعه در سال ۱۴۰۲ نسبت به احتمال رانش و ریزش این میراث جهانی «در هر لحظه» هشدار داده بود. «دیواره بر روی آسیابها و بخشی از نهر تاریخی مشرف است و در طرف دیگر ساختوسازهای مسکونی و منابع نشت آب دیده شدهاند.»
این رانش، ریشه در چند عامل اصلی دارد: نخست، نشت آب و فاضلاب شهری از پشت دیواره؛ دوم، بارگذاری اضافی و ساختوسازهای جدید بدون ملاحظه اصول حفاظت فنی و مرمتی؛ و سوم، شاید مهمترین عامل، غفلت سیستماتیک وزارت میراث فرهنگی از نظارت و اقدامات پیشگیرانه لازم.
سکوتی که ویران میکند؛ شوشتر و میراثی که در حال فروریختن است
در سال ۱۴۰۰، با توجه به ناپایداری دیواره غربی، دستاندرکاران مجبور شدند دسترسی عمومی به بخشهایی از مجموعه را تعطیل کنند. این حرکت، نشاندهنده جدی بودن خطر بود: اگر دیواره فرو بریزد، نه تنها بناهای تاریخی نابود خواهند شد، بلکه خطر برای مردم ساکنِ اطراف و بازدیدکنندگان وجود دارد.
همزمان با ناتوانی وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برای حفاظت از میراث جهانی، یونسکو چندین بار در قالب کمک فنی و ارسال متخصصی از دانشگاه فلورانس برای ارزیابی شرایط ژئومورفولوژیک و راهکارهای تثبیت، به مشارکت دعوت شده است. با این حال، بررسی سوابق نشان میدهد راهبرد کلی در وزارت میراث فرهنگی بیش از آنکه پیشگیرانه باشد، واکنشی است.
تغییرات اقلیمی، سیلابهای فصلی، زلزله و توسعه بدون ضابطه در اطراف این بافت تاریخی، همگی از عواملی هستند که خطر نابودی شوشتر را افزایش دادهاند. یک مطالعه ژئوتکنیکی نشان داده که منطقه زیر ساختهای آبی تاریخی دارای خاکهایی با نفوذپذیری متفاوت و سنگ بستر با کیفیت پایین است؛ این وضعیت در برابر حرکت زمین و زلزله، آسیبپذیری بالایی ایجاد میکند.
وزارت میراث فرهنگی بخصوص در سال اخیر به جای اجرای طرحهای بنیادین حفاظت، بیش از هر چیز به نمایشهای رسانهای بسنده کرده است. افتتاحهای نمادین، بازدیدهای پر سر و صدا و وعدههای پرطمطراق در برابر دوربینها جایگزین برنامهریزی علمی و اقدام عملی شدهاند.
در حالی که دیواره غربی شوشتر هر روز بیشتر میلغزد، اولویت مدیران بیشتر بر انتشار خبر و عکس در رسانههاست تا مرمت اضطراری و تأمین امنیت این میراث جهانی. چنین مدیریت نمایشی، نهتنها معضلات اصلی را حل نکرده، بلکه اعتماد عمومی را نسبت به جدیت وزارت میراث در صیانت از آثار ثبتشده یونسکو بهشدت تضعیف کرده است.
پیامدهای خردکننده فرو ریختن دیواره
تصور کنید دیواره غربی ریزش کند و انبوه آب بهطور ناگهانی وارد کانالها، تونلها و آسیابهای تاریخی شود. نه فقط بخشهای میراثی برجای نخواهد ماند، بلکه نهر گرگر که خود یکی از آثار باستانی دستکَند هخامنشی است، مسدود خواهد شد و جریان طبیعی آب مختل میشود.
این اختلال میتواند پیامدهای اجتماعی گستردهای داشته باشد: از سیلاب در بافتهای مسکونی، آسیب به زندگی مردم محلی، قطع آب شرب و آبیاری، و حتی خسارتهای جانی و مالی سنگین. در کنار آن، تخریب بناهای تاریخی و آسیابها صرفا یک فاجعه فرهنگی نیست؛ بلکه زنجیرهای از پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را به دنبال دارد. با فروپاشی این سازه مهندسی، سرمایهگذاری تاریخیِ چند هزار ساله به یک باره از بین خواهد رفت و بافت تاریخی شهر در معرض نابودی قرار خواهد گرفت.
کنوانسیون بینالمللی میراث فرهنگی به صراحت میگوید که حفاظت از جان بازدیدکنندگان و ثبات ساختاری آثار تاریخی، وظیفه دولتهاست. اما مدتهاست که وعدهها و صورتجلسهها در مدار اجرا قرار نگرفتهاند. با وجود ثبت شوشتر بهعنوان دهمین اثر جهانی ایران در یونسکو در سال ۱۳۸۷ (۲۰۰۹ میلادی) مسئولان وزارت میراث هنوز نتوانستهاند یک برنامه هماهنگ و موثر حفاظتی در برابر رانش غربی تدوین و اجرا کنند.
پرداختن به میراث شوشتر میتواند الگویی برای نحوه مواجهه با فرهنگ و تاریخ در ایران باشد. اگر هم اکنون، وزارت میراث فرهنگی بهصورت جدی وارد عمل نشود، آنچه امروز یک «میراث جهانی» خوانده میشود، فردا ممکن است تنها در کتابها و عکسها بماند و بر دفتر کارنامه میراثدار ایران، لکهای پاکنشدنی بنشیند.
اما پرسش اساسی اینجاست: آیا «فردا» برای اقدام دیر نشده است؟ اگر امروز اقدام نکنیم، احتمالا میراثی جهانی در آستانه فروپاشی، نه تنها تاریخ، بلکه زندگی مردم اطراف خود را نیز با خود نابود خواهد ساخت. اقدام مسئولانه و بهموقع، تنها راهی است که میراث شوشتر را از لغزش تاریخ به پرتگاه فنا بازمیگرداند.