توپ صلح در زمین اسرائیل

در حالیکه فشار بینالمللی برای توقف جنگ افزایش یافته، میانجیگران به دنبال آغاز دور جدیدی از مذاکرات میان حماس و رژیم صهیونیستی هستند
هفت صبح، حسین فاطمی| تحرکات دیپلماتیک و گزارش رسانههای عبریزبان نشان میدهند که ایالات متحده در حال بررسی طرحی جامع برای پایان دادن به جنگ غزه است. براساس گزارش روزنامه «جروزالم پست»، این طرح دربردارنده آزادی تمام اسرای اسرائیلی و توقف درگیریهاست اما چالش اصلی نه در تدوین توافق، بلکه در متقاعد ساختن طرفین برای پذیرش آن نهفته است.
منابع آگاه از وجود تماسهای محرمانه میان رژیم صهیونیستی، میانجیگران مصری و قطری و رهبران حماس خبر دادهاند که طی روزهای گذشته شدت گرفته است. «استیو ویتکاف» فرستاده ویژه دونالد ترامپ، بارها در ایتالیا با مقامات قطری دیدار کرده و در تلاش است تا زمینه را برای بازگشت مذاکرات رسمی فراهم کند.
دونالد ترامپ نیز شخصا وارد این عرصه شده و در سخنانی در اسکاتلند تاکید کرده که «زمان آن رسیده که گروگانها به خانه بازگردند». او در عین حال از بیان صریح برنامههای خود خودداری کرد و بهصورت تلویحی اشاره کرد که تصمیم نهایی را به اسرائیل واگذار میکند. در همین حال، مقامات اسرائیلی ضمن ادامه تماس با میانجیگران، بهدنبال اعمال فشار نهایی بر حماس هستند. به گفته یکی از منابع صهیونیستی، احتمال ارائه اولتیماتوم نهایی به حماس وجود دارد؛ پذیرش توافق یا مواجهه با عواقب نظامی و انسانی سنگین.
امیدهای شکننده در سایه اختلافها
در حالیکه فشار بینالمللی برای توقف جنگ افزایش یافته، میانجیگران بهدنبال آغاز دور جدیدی از مذاکرات میان حماس و رژیم صهیونیستی هستند. منابع فلسطینی اعلام کردهاند که احتمال آغاز این مذاکرات ظرف یک یا دو روز آینده وجود دارد، به شرط آنکه پاسخ رژیم صهیونیستی به پیشنهادات اخیر حماس مثبت باشد.
به گفته منابع آگاه، بخش عمدهای از مسائل اختلافی در دور قبلی مذاکرات حلوفصل شده و اکنون تنها چند بند باقیمانده که باید بر سر آنها توافق شود. این منابع افزودهاند که تیمهای مذاکرهکننده در دوحه نیز با وجود پایان جلسات رسمی، همچنان در ارتباط با میانجیگران هستند.
واکنش اسرائیل به پیشنهادهای طرف فلسطینی هنوز مشخص نیست اما منابع نزدیک به مذاکرات پیشبینی کردهاند که پاسخ اسرائیل حداکثر تا دو روز آینده اعلام خواهد شد. در صورت پاسخ مثبت، امکان دستیابی به یک توافق نهایی در روزهای آینده وجود دارد. با اینحال، آنچه روند مذاکرات را پیچیده میکند، اختلاف بنیادین در اهداف دو طرف است. حماس خواهان عقبنشینی کامل اسرائیل از نوار غزه و پایان محاصره است، در حالیکه تلآویو بدون خلع سلاح کامل حماس و انحلال ساختار حکومتی آن، حاضر به توقف عملیات نیست.
طرح نتانیاهو برای کنترل امنیتی و کاهش مساحت غزه
تحولات میدانی غزه با طرحی بلندمدت از سوی آمریکا و اسرائیل برای بازطراحی ساختار سیاسی، جغرافیایی و امنیتی این منطقه همراه شده است. براساس گزارش منابع خبری، بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ بهدنبال ایجاد مدلی جدید برای غزه هستند که از یکسو تهدید نظامی آن را از بین ببرد و از سوی دیگر، مانع از بازسازی زیرساخت مقاومت شود. ازجمله مهمترین بندهای این طرح میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
* کاهش مساحت نوار غزه تا حدود یکسوم از طریق ایجاد نوار حائل امنیتی در مرزها
*مهاجرت «داوطلبانه» فلسطینیان به خارج از غزه برای کاهش جمعیت تا 50درصد طی چند سال آینده
* تثبیت جدایی غزه از کرانه باختری و شهر قدس برای تسهیل پروژه الحاق رسمی سرزمینهای اشغالی
* اداره مرحلهای غزه با نظارت آمریکا و کشورهای عربی منطقهای با هدف تضمین تضعیف کامل حماس و جلوگیری از احیای مقاومت
*ایجاد زمینه برای مداخله نظامی سریع در مواقع لازم، بدون نیاز به حملات گسترده یا اشغال تمامعیار
این طرح که از سوی نتانیاهو بهعنوان «سیطره امنیتی» تعریف شده، در واقع با هدف ایجاد یک غزه ضعیفشده، منزوی و غیرقابل تهدید برای اسرائیل طراحی شده است. گزارشها همچنین حاکی از آن است که این طرح بخشی از پروژهای بزرگتر برای ترسیم مجدد نظم خاورمیانه بهنفع آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
بازگشت به الگوی جنگ جهانی دوم
در همین حال، اظهارات اخیر سناتور جمهوریخواه «لیندسی گراهام» بازتابی آشکار از ذهنیت اشغالگرانه در واشنگتن است. او بهصراحت اعلام کرده که اسرائیل باید در غزه همان کاری را انجام دهد که آمریکا در توکیو و برلین پس از جنگ جهانی دوم انجام داد؛ اشغال کامل، کنترل نظامی و بازسازی سیاسی تحت سلطه.
گراهام تاکید کرده تا زمانیکه حماس وجود دارد، آیندهای برای فلسطینیها متصور نیست. او همچنین پیشنهاد داده که برخی از اعضای حماس ممکن است در صورت آزادی اسرا، با عبور امن از غزه موافقت کنند و اسرائیل باید این پیشنهاد را مطرح کند.
این اظهارات در حالی بیان میشود که واقعیت میدانی در غزه نشاندهنده فاجعه انسانی عظیمی است؛ صدها هزار نفر آواره، زیرساختهای ویران و بحران انسانی در اوج. با این حال، گراهام و همفکرانش بهجای راهحل سیاسی، نسخههای قدیمی مبتنی بر اشغال و سلطه را پیشنهاد میکنند؛ نسخههایی که در دنیای امروز، نه مشروعیت بینالمللی دارند و نه کارایی عملی.
بحران سیاسی و نظامی و آینده مقاومت
با وجود طرحهای جاهطلبانه آمریکا و اسرائیل، واقعیت میدان نبرد و فضای سیاسی منطقهای با آنچه واشنگتن و تلآویو تصور میکنند، تفاوت زیادی دارد. مقاومت فلسطینی در غزه با وجود فشار نظامی و محاصره شدید، همچنان ساختار نظامی و سیاسی خود را حفظ کرده است. افکار عمومی در جهان نیز در حال تغییر است. اعتراضات جهانی علیه نسلکشی در غزه، فشار بر دولتهای غربی و افزایش انتقادات به اسرائیل، نشان از موجی برخلاف جریان سنتی حمایت کورکورانه از تلآویو دارد.
از سوی دیگر، بسیاری از تحلیلگران معتقدند طرحهایی چون کاهش جمعیت، تغییر مرزها و جداسازی کامل کرانه باختری، تنها در صورتی قابل اجرا هستند که مقاومت تسلیم شود؛ چیزی که در شرایط کنونی بعید بهنظر میرسد. به علاوه، تحولات در داخل اراضی اشغالی نیز به نفع اسرائیل نیست. بحرانهای سیاسی، شکافهای اجتماعی و تزلزل دولت ائتلافی نتانیاهو، توان او برای اجرای برنامههای بلندمدت را محدود کرده است.
در مجموع گرچه آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش دارند از طریق طرحهای ظاهرا صلحطلبانه و در باطن سلطهجویانه، پایان جنگ را بهسمت اهداف ژئوپلیتیکی خود سوق دهند اما پایداری مقاومت، واقعیتهای میدانی و فشار افکار عمومی جهانی موانعی جدی برای تحقق این اهداف بهشمار میروند. در نتیجه، آینده جنگ غزه، نه در جلسات کاخ سفید، بلکه در نتیجه ایستادگی مردم فلسطین و رویکرد جامعه جهانی تعیین خواهد شد.